کتاب انسان شناسی اخلاق
معرفی کتاب انسان شناسی اخلاق
کتاب انسان شناسی اخلاق نوشته حمید ابوطالبی است. کتاب انسان شناسی اخلاق را انتشارات کویر منتشر کرده است و جلد اول مجموعه فلسفه اخلاق اجتماعی است.
درباره کتاب انسان شناسی اخلاق
پرداختن به انسانشناسی اخلاق، فلسفههای گوناگون دین و اخلاق دینی، مدرنیته و اخلاق، اخلاق جوامع از جامعه هیروئیک تا سنتی و مدرن، و ...، از جمله ضرورتهایی است که فراروی ما رخ مینماید، این کتاب نتیجه سالها پژوهش و تفکر نویسنده است و سعی دارد با کطرح کردن پرسشهای زیر پاسخی برای آنان پیدا کند.
آیا تأثیر و تأثری تاریخی در حوزهٔ اخلاق، درمیان آدمیان صورت میپذیرفته است؟ و اگر آری، این امر چگونه بوده و تطور آن به چهسان سامان گرفته است؟ چرا افلاطون و ارسطو تا این وسعت در حوزهٔ اخلاق و فلسفهٔ ما حضور دارند؟ و چرا تقریباً آنچه تاکنون گفتهایم، یا منبعث از آن است و یا خود آن؛ و یا آنکه دیگر هیچ نگفتهایم؟ اسکندرِ شاگرد ارسطو که برای استیلا به ایران آمد، و حکومتهای سلوکی و دیگران پس از آن، با اندیشههای اخلاقی و فلسفی ایرانیان چه کردند؟ اندیشیدن افلاطون و ارسطو چگونه به ایران آمد؟ چرا ماندگار شد؟ چگونه به حوزهٔ اعراب تازه دیندارشده، وارد گردید؟ و تفکرات فلاسفهٔ ایران و اسلام را شکل داد؟
در این کتاب قصد نویسنده به هیچ روی، دینشناسی و تتبعات دینشناسانه نیست؛ بلکه پرداختن به آن مفاهیم، اسطورهها، فلسفهها، اندیشهها و اموری تاریخی ـ اجتماعی است که بر اخلاق اقوام و جوامع بر مبنای نوع هستیشناسی، دینباوری، اندیشیدنهای فلسفی و... آنان تأثیر نهاده است.
خواندن کتاب انسان شناسی اخلاق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به علم اخلاق پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انسان شناسی اخلاق
ظریهپردازیهای ذهنی فیلسوفان؟ حتی نیچه هم «تبارشناسی اخلاق» خود را بهعنوان تکملهای بر روشنکردن آنچه در «ماورای خیروشرّ» گفته است، مینگارد؛ اگرچه براین باور است که برای درک این امر، که پیچیدهترین ادعاهای متافیزیکی یک فیلسوف به چهسان پدید آمده است، همیشه درست و عاقلانه است که مقدمتاً پرسیده شود: «او یا آنها، کدامین غایت اخلاقی را درنظر دارند؟» لیکن باید درنظر داشت که فیلسوفان اخلاق از واقعیات اخلاقی، دانش ناقصی داشتهاند؛ اطلاعاتی از نوعی خلاصه رئوس مطالب دلخواه، یا از تلخیصی تصادفی ـ شاید از اخلاق محیطی خودشان، موقعیتشان، محل عبادتشان، روح جمعی زمانهشان، آب و هوا و سرزمینشان ـ، دقیقاً بدانجهت که آنان در رابطه با ملتها، اعصار و قرون گذشته، یا بهگونهای ناراست آگاهی یافته و یا به هیچ روی مشتاق آن نبودهاند که درخصوص این موضوعات چیزی بدانند؛ و هم بداندلیل که آنان حتی با مسائل واقعی اخلاق ـ مسائلی که فقط خودشان را از طریق مقایسه انواع گوناگون اخلاقیات آشکار مینمایند ـ رودررو نشدهاند، و...، و دیگران و دیگران هم بر این سبق رفتهاند. اما قصد من در اینجا بازسازی تکرارگونه آنچه تاکنون گفته شده است، نیست؛ و نه این کتاب، تاریخ فلسفه و نه نگاشتی از تاریخ فلسفه اخلاق، که اگر چنین بود چهرهای دیگر داشت. بلکه برآنم تا بر اخلاق، از منظری انسانشناسانه نوری بتابانم، که فصلی نوین باشد در انسانشناسی اخلاق.
چراکه انسان ابتدایی از اولین گامهای خود در شناخت هستی، منطقیترین و عاقلانهترین برداشتها و تحلیلها را نسبت به هستی، البته برمبنای دانش خود در زمان زیست، داشته است. یکی از این موارد که دقیقاً تجربی و آنگاه عقلانی است، درک این واقعیت بوده است که چیزی متفاوت از بدن و جسم در موجودات، بهویژه حیوانات، وجود دارد که عامل حیات آن موجود است؛ و فقدان آن سبب اتفاقی میگردد که به آن مرگ و یا توقف حیات گفته میشود. لذا از همان آغاز، غامضترین سؤال برای انسان اولیه، خود او یا موجودی به نام آدمی بوده است؛ که پای به عرصهٔ هستی میگذارد، مدت زمانی از کودکی تا پیری میزید، و سرانجام به وجه غریبی از این گردونه خارج میشود. سؤالی۸ که هماره با انسان تا انتهای هستی، همراه و همگام خواهد بود. و البته پاسخهای متفاوتی، هم درطول حیات آدمی به خود دیده، و هم آدمیان به آن دادهاند؛ از سرگردانی و حلول تا... چرا که آدمی، مبهوت همیشگی مرگ و بهجای ماندن مشتی استخوان از خود در این جهان، و رفتن آن «عامل حیات» به مکانی نامعلوم بوده است.
بنابراین، و برخلاف برخی تصورات و برداشتهای اولیهٔ انسانشناسانه و جامعهشناسانه، اندیشهٔ پروردگاری و دینداری، زادهٔ تخیل تاریخی آدمی و اولین اندیشهٔ او نبوده و نیست؛ اگرچه معرفتشناسی آن، امری تاریخی است. چرا که انسان نخستین، تصوری از موجودی ماورایی نداشته، و راهی نیز به ماورای هستی مادی نمیشناخته است.
حجم
۶۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۳۷ صفحه
حجم
۶۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۳۷ صفحه