دانلود و خرید کتاب صوتی عدل

سیدمھــــــــدے

۱۳۹۷/۰۸/۲۸

داستان فــــــــــوق العاده مفهومی بود ... مُشت نشانه خَروار ... تعدادی از مردم که گلچین یک جامعه هستند و اسبی مصدوم و مفلوک که نماد قشر مستضعف و بدبخت است ...《 در مورد آنها نظر میدهیم و گفتگو و بحث

Aysan

۱۳۹۷/۰۱/۲۱

ابداً ناله نمی کرد.قیافه اش آرام و بی التماس بود و با چشمان گشاد و بی اشک به مردم نگاه می کرد.

S

۱۳۹۷/۰۱/۲۱

صدای آقای عمرانی عالیه همزمان که گوش میدادم از روی متن هم داستان را میخواندم. مختصر و با پایانی باز. بیچاره اسب زبان بسته!

mohammad

۱۳۹۷/۰۶/۲۱

میدونین باید آدم به خودش هم نگاه کنه . آیا هرکدوم از ما توی چنین شرایطی کاری غیر از این میکردیم . چقدر ما آدما عجیبیم . و چقدر خودخواه که خیلی ساده آدمای داستان رو مورد ملامت قرار میدیم

هومن

۱۳۹۷/۰۲/۱۵

خیلی خوبو کوتاه،شاید داستان اگه مال الان بود یکی از شخصیتها هم داشت سلفی میگرفت با اسب بیچاره. بیتفاوتی آفتی که همرو دچار خودش کرده تو جامعه امروز و هرکس درد بقیرو فقط با دید خودش درک میکنه بدون اینکه بخواد

taghchesharareh

۱۳۹۹/۰۱/۲۰

داستان اسبی که به شدت آسیب دیده و نقش خیابان شده و مردم از اقشار مختلف جامعه که حال و روز او را دیده و قضاوت میکنند و هر یک نسخه ای برای او میپیچند . به یاد مواقعی میفتم

محدثه

۱۳۹۸/۰۹/۰۱

اینطور برداشت کردم که از عدل از نگاه هر کسی متفاوته.یکی عدل رو در زجر نکشیدن و کشتن اسب میبینه یکی در مداواش و دیگری در جابجا کردنش اون یکی برای اسب حقی در نظر نمیگیره و صاحب اسب رو

Mahshid

۱۳۹۹/۰۶/۱۰

عالی

nwshak

۱۳۹۷/۰۳/۰۳

حکایت خیلی از ما آدم هاست که فقط بلدیم حرف بزنیم و نظر بدیم و هیچوقت واقعا به کسی کمک نمیکنیم

k.t

۱۳۹۷/۰۱/۲۴

تمثیلی از جامعه ی کنونی ما و عمیقا تلخ