
دانلود و خرید کتاب صوتی اقامت ابدی
معرفی کتاب صوتی اقامت ابدی
کتاب صوتی اقامت ابدی نوشتهٔ ساناز زمانی و با صدای پژمان رمضانی توسط آوانامه منتشر شده است. این کتاب صوتی در ژانر رمان پلیسی و اجتماعی قرار میگیرد و داستانی پرکشش را حول محور یک پرونده قتل روایت میکند. فضای داستان در بستر زندگی روزمره و دغدغههای شخصی شخصیتها شکل میگیرد و با پرداختن به روابط خانوادگی، بحرانهای فردی و معماهای جنایی، مخاطب را به دنیایی پر از ابهام و تعلیق میبرد. نسخهٔ صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صوتی اقامت ابدی
کتاب صوتی اقامت ابدی اثری داستانی با ساختار رمان پلیسی است که در فضای معاصر ایران روایت میشود. ساناز زمانی در این کتاب صوتی اقامت ابدی، ماجرای یک پروندهٔ قتل را از زاویهدید «سرگرد ریاحی»، کارآگاه میانسال پلیس، دنبال میکند. روایت کتاب صوتی اقامت ابدی با جزئیات دقیق و فضاسازی ملموس، زندگی شخصی و حرفهای شخصیتها را در هم میآمیزد و تصویری چندلایه از جامعه، خانواده و روابط انسانی ارائه میدهد.
داستان کتاب صوتی اقامت ابدی با کشف دو جسد در یک تاکسی زرد آغاز میشود و به تدریج با ورود شخصیتهای مختلف، گرههای معمایی و رازهای پنهان گذشته آشکار میشود. نویسنده با بهرهگیری از عناصر رئالیسم اجتماعی و تعلیق پلیسی، روند تحقیقات جنایی را با دغدغههای عاطفی و روانی شخصیتها پیوند میزند. قالب کتاب صوتی اقامت ابدی، رمان بلند است و روایت آن بهصورت خطی اما با بازگشتهایی به گذشته و زندگی شخصیتها پیش میرود. کتاب صوتی اقامت ابدی نهتنها به معمای قتل میپردازد، بلکه به بحرانهای هویتی، روابط خانوادگی و تأثیرات اجتماعی نیز توجه دارد و تصویری از پیچیدگیهای زندگی شهری و انسانی ارائه میدهد.
خلاصه کتاب صوتی اقامت ابدی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان کتاب صوتی اقامت ابدی با صبحی آغاز میشود که سرگرد ریاحی، کارآگاه پلیس، به صحنه قتلی در حاشیه شهر فراخوانده میشود. دو جسد در یک تاکسی زرد کشف شدهاند: یکی مردی میانسال و دیگری مردی لاغر و استخوانی که هویتشان در ابتدا نامشخص است. ریاحی با بررسی صحنه جرم و مدارک بهدستآمده، متوجه میشود که یکی از مقتولان، «حمید دلاویز»، راننده تاکسی و دیگری «ارسلان نیازی»، استاد دانشگاه است. در جریان تحقیقات، ردپای زنی به نام هنگامه کلانتری و دختر خردسالش نیز در پرونده ظاهر میشود؛ زنی که همسر ارسلان بوده و به همراه فرزندش درست پس از قتل از کشور خارج شده است.
ریاحی در کنار پیگیری سرنخهای جنایی، با بحرانهای شخصی خود نیز دستوپنجه نرم میکند: رابطهٔ سرد و پرتنش با پسرانش، خاطرات همسر مرحومش و دلبستگی پنهان به معلم جوانی به نام ترانه. روند تحقیقات پلیسی با بازجویی از همسر سابق حمید، همکاران ارسلان و جستوجو برای یافتن معشوقهٔ سابق حمید در قزوین، ابعاد تازهای پیدا میکند. به تدریج مشخص میشود که انگیزههای قتل، نهتنها به روابط شخصی و گذشتهٔ مقتولان، بلکه به شایعات و بحرانهای شغلی و خانوادگی نیز گره خورده است.
در طول داستان، نویسنده با پرداختن به جزئیات زندگی شخصیتها، از جمله مشکلات مالی، بیماری، مهاجرت و روابط عاطفی، تصویری واقعگرایانه و چندوجهی از جامعه معاصر ترسیم میکند. معمای قتل با پیشرفت تحقیقات پیچیدهتر میشود و هر سرنخ تازه، لایهای جدید از روابط و انگیزهها را آشکار میسازد. در نهایت، اعترافات و شواهد بهدستآمده نشان میدهد که قتلها حاصل درهمتنیدگی روابط شخصی، سوءتفاهمها و واکنشهای ناگهانی بوده است، بیآنکه داستان به قضاوت قطعی دربارهٔ گناهکاران یا بیگناهان برسد.
چرا باید کتاب صوتی اقامت ابدی را بشنویم؟
کتاب صوتی اقامت ابدی با ترکیب فضای معمایی و پرداخت عمیق به شخصیتها، تجربهای متفاوت از رمان پلیسی ایرانی ارائه میدهد. این کتاب نهتنها به رمزگشایی یک پرونده قتل میپردازد، بلکه با ورود به لایههای روانی و اجتماعی شخصیتها، تصویری از بحرانهای هویتی، روابط خانوادگی و چالشهای زندگی شهری را به نمایش میگذارد. روایت داستان با جزئیات دقیق و فضاسازی ملموس، مخاطب را درگیر دنیای شخصیتها و معمای اصلی میکند. شنیدن این کتاب فرصتی است برای مواجهه با دغدغههای انسانی، تردیدها و انتخابهایی که سرنوشت شخصیتها را رقم میزند و در عین حال، مخاطب را به تأمل دربارهٔ عدالت، حقیقت و پیچیدگیهای زندگی و مرگ وا میدارد.
شنیدن کتاب صوتی اقامت ابدی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب صوتی اقامت ابدی برای علاقهمندان به رمانهای پلیسی، معمایی و داستانهای اجتماعی مناسب است. کسانی که دغدغه شناخت لایههای پنهان روابط انسانی، بحرانهای خانوادگی و تأثیرات اجتماعی را دارند، از شنیدن «اقامت ابدی» لذت خواهند برد. همچنین برای مخاطبانی که به دنبال داستانهایی با شخصیتپردازی عمیق و روایت چندلایه هستند، این اثر انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب صوتی اقامت ابدی
«ترس از آنچه این بُعد شخصیتش ممکن بود او را به انجامش وا دارد تا چند روز مضطربم کرد. منتظر نشانهای از طرف دوشیزه تیتا ماندم حتی پیش خود تصور کردم که او وظیفه دارد مرا مطلع نگه دارد و قطعی به من بگوید آیا دوشیزه بوردرو گنجینههایش را قربانی کرده یا نه، اما از آنجا که نشانهای بروز نمیداد، کاسهٔ صبرم لبریز شد و تصمیم گرفتم تا جایی که ممکن است با حواس خودم قضاوت کنم. روزی اواخر بعدازظهر، کسی را فرستادم تا بپرسد آیا میتوانم به دیدن خانمها بروم و خدمتکارم با خبری حیرتآور بازگشت. میشد بیهیچ مشکلی نزد دوشیزه بوردرو رفت. او را بیرون آورده و در سرسرای مرکزی مستقر کرده بودند و حالا کنار پنجرهٔ مُشرف به باغ نشسته بود. رفتم پایین و دیدم که این تصویر درست است؛ پیرزن با ویلچر به میان جامعه برده شده بود و حالت کسی را داشت که آماده باشد با آن گفتوگو کند؛ حالتی که شاید بیشتر ناشی از عنصری روشنتر در لباسش بود. البته هنوز مردم دورش جمع نشده بودند. کاملاً تنها بود و باآنکه درِ آپارتمانش باز بود، در نگاه اول دوشیزه تیتا را ندیدم. سایهٔ بعدازظهر روی پنجرهای افتاده بود که او کنارش نشسته بود و با وجود کرکرهٔ به عقب هل دادهشده، میتوانست آن باغ دلاویز را ببیند که آفتاب تابستانی حالا بسیاری از گیاهانش را خشکانده بود. میتوانست آن نور زردرنگ و سایههای دراز را ببیند.»
زمان
۷ ساعت و ۲۳ دقیقه
حجم
۸۱۵٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۷ ساعت و ۲۳ دقیقه
حجم
۸۱۵٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد