دانلود و خرید کتاب صوتی مردی که میخواست خوشبخت باشد
معرفی کتاب صوتی مردی که میخواست خوشبخت باشد
کتاب صوتی «مردی که میخواست خوشبخت باشد» نوشتهٔ لوران گونل با ترجمهٔ نسیم موسوی و گویندگی حمید محمدی توسط نشر نون منتشر شده است. این اثر با فروش بیش از یک میلیون نسخه، از پرفروشترین کتابهای فرانسوی به شمار میآید.
درباره کتاب صوتی مردی که میخواست خوشبخت باشد
مردی که میخواست خوشبخت باشد در قالب داستانی هیجانانگیز و الهامبخش، راز خودشناسی و رسیدن به شادی درونی را با شما در میان میگذارد. لوران گونل در این کتاب به سؤالاتی ازایندست پاسخ میدهد که چرا با وجود سلامتی و زندگی عادی و بدون مشکل، احساس خوشبختی نمیکنیم. مردی که میخواست خوشبخت باشد راهی برای کشف و شناخت این حالات درونی را به ما نشان میدهد.
کتاب از جایی آغاز میشود که شخصیت اصلی داستان، جویان تصمیم میگیرد برای گذراندن تعطیلات به کشور بالی سفر کند و در آنجا لحظات آرامشبخشی را پشت سر بگذارد. اما دیدارش با مردی عجیب تمام برنامهریزیهایش را تغییر میدهد. مردی خردمند و افسانهای به نام استاد سامتیانگ که در همان مواجهه نخست به او میگوید که شما فردی سالم هستید اما خوشحال نه! جولیان از این گفته تعجب میکند؛ چراکه هیچکس از احوالات درونی او باخبر نبوده اما این مرد حکیم توانسته بود چنین تشخیصی بدهد.
کتاب صوتی مردی که میخواست خوشبخت باشد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به داستانهای الهامبخش و کتابهای توسعهٔ فردی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب صوتی مردی که میخواست خوشبخت باشد
«زن جوانی به دیدارم آمد، پیچیده در لُنگ، با موهای سیاهِ با شینیون بالاداده، پوست برنزه، بینی کوچک معمولی و چشمهایی سرکش، صفاتی از این جمعیت دفن شده در قلب آسیا که همیشه مات و مبهوتم میکرد. درحالیکه همان ابتدا، با انگلیسی نامفهومی حرف میزد، از من پرسید: «روزبهخیر. چهکار دارید؟ »
قد یک متر و نود سانتیمتری و موهای طلاییام ابهام زیادی در مورد نژاد غربیام باقی نگذاشت. «آمدم تا آقا را ببینم... اوت... استاد... سامتیانگ»
قبل از ناپدیدشدن میان درختچهها و ردیف ستونهای کوتاهی که سقفهای کامپان را نگه میداشتند، اطلاع میدهد: «او میآید.»
مثل احمقها ایستاده بودم، درحالیکه منتظر بودم عالیجناب باوقارش به خوشامدگویی ملاقاتکننده حقیری چون من بیاید. بعد از پنج دقیقه که نسبتاً طولانی به نظرم آمد تا مرا سمت بازجویی از خودم در مورد ربط حضورم در اینجا سوق دهد، مرد حداقل هفتاد یا شاید هشتادسالهای را میبینم که جلو میآید. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که اگر او را در خیابان میدیدم که گدایی میکند، بی شک، پنجاه روپیه بهش میدادم. من ترجیح میدهم فقط به پیرها پول بدهم. به نظرم میآید آنهایی که در این سن گدایی میکنند واقعاً انتخاب دیگری ندارند. مردی که بهآرامی سمت من راه میآمد، مسلماً ژندهپوش نبود، ولی لباسهایش متانتی تأثیرگذار، بیپیرایه و همیشگی داشت.
شرمنده بودم از این اقرار که اولین واکنشم باعث شد او را اشتباه بگیرم. این فکر نمیتوانست در مورد درمانگری که شهرتش تا خارج از کشور گسترده شده است درست باشد، وگرنه دستمزدش قضاوت اشتباهی را در مورد او در پی داشت، چراکه او پذیرفته بود نخستوزیر ژاپن بهعنوان دستمزدش بادامزمینی بپردازد. او همچنین میتوانست نابغه بازاریابی و مقصود مشتریان غربی سادهلوح و حریص تصاویر کلیشهای باشد، مثل آن درمانگر مرتاض که در انزوای کامل از مادیات زندگی میکند، درحالیکه در پایان جلسه، دستمزد سخاوتمندانه را میپذیرد.
به من سلام کرد و بهسادگی، خوشامدگویی کرد. در کمال آهستگی و بهخوبی، انگلیسی صحبت میکرد. درخشندگی چشمانش با چین و چروکهای پوست برنزهاش مغایرت داشت. گوش راستش نقصی داشت، انگار که بخشی از نرمه گوشش شکافته شده بود.»
زمان
۴ ساعت و ۳۸ دقیقه
حجم
۱۹۰٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۴ ساعت و ۳۸ دقیقه
حجم
۱۹۰٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
داستان در مورد مردی هست که به بالی سفر میکنه و با یک درمانگر آشنا میشه که علاوه بر درمان جسم، توانایی درمان روح و روان رو هم داره. اون مرد بهش میگه تو احساس خوشبختی نمیکنی و بعد شروع
بعنوان یک کتاب روانشناسانه خوب بود.یک چیزی شبیه به سشنبه ها با موری اما خوب از نظر من این کتاب جذاب تر نوشته شده بود.
من کتاب رو ددست داشتم ، و احساس نیکنم یکبار دیگه باید گوش بدم و به جزئیاتش دقیق تر بشم برای آدم های کم صبر ، افرادی که تو ماراتون زندگی گیر افتادن توصیه میشه
سلام به دوستانه کتاب خونم کتاب کتابه خوبی هست براکسی که فکرمیکنه اعتماد بنفسش پاینه کمک میکنه واقعا ارزش خریدداشت واسه من پیشنهاد میکنم صوتی روبخرید تاازش لذت ببرید اگه دوسدارید تغییربه زندگی تون ایجادکنیدپیشنهادمیکنم بعداین کتاب کتاب اثرمرکب گوش
من این کتاب چاپیش رو خوندم تم روانشناسی داره ولی اصلا جذابیت و کششی نداشت برام با این حال خوندمش