دانلود کتاب صوتی نامزدی آقای ایر با صدای منور کوشافرین + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی نامزدی آقای ایر

دانلود و خرید کتاب صوتی نامزدی آقای ایر

نویسنده:ژرژ سیمنون
انتشارات:واوخوان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی نامزدی آقای ایر

کتاب صوتی «نامزدی آقای ایر» نوشتهٔ ژرژ سیمنون با ترجمهٔ عاطفه حبیبی و گویندگی منور کوشافرین در واوخوان منتشر شده است. ژرژ سیمنون، نویسندۀ بلژیکی، بیشتر با کارآگاه مگره، شخصیت اصلی رمان‌های جنایی‌اش، شناخته شده است؛ اما نامزدی آقای ایر از معدود آثار اوست که در سری داستان‌های کارآگاه مگره جا ندارد. این رمان پیش از این دو بار به انگلیسی ترجمه شده و در سال ۱۹۸۹ اقتباسی سینمایی از آن روی پرده رفته است

درباره کتاب نامزدی آقای ایر

نامزدی آقای ایر ماجرای مردی منزوی به نام آقای ایر را روایت می‌کند که همسایه‌هایش از او می‌ترسند. او خیلی پایش را از در خانه‌ بیرون نمی‌گذارد. فقط هفته‌ای یک‌بار به کلوب بولینگ می‌رود، جایی که همه خیال می‌کنند او پلیس است. وقتی زنی در حوالی محل زندگی او به قتل می‌رسد، سرایدار خانه انگشت اتهام را به سوی او نشانه می‌گیرد. از آن به بعد، پلیس چشم از او برنمی‌دارد و هر روز و هر ساعت تعقیبش می‌کند. اما تنها گناه آقای ایر این است که به دختری که نباید، دل بسته است.

کتاب نامزدی آقای ایر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های روان‌شناسانه پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب نامزدی آقای ایر

خانه و حیاطش قدیمی بود. جلوی در تابلوی فروشندهٔ بشکه، نجار و چاپخانه‌دار نصب شده بود. صدای ارّه و ماشین چاپ هم شنیده می‌شد. بازرس سرایداری ندید و یک لحظه در پیاده‌رو تردید کرد که وارد بشود یا نه. بازتاب نور قرمزی روی سنگ‌فرش حیاط توجهش را جلب کرد. برگشت و متوجه شد که پشت پنجره‌های حفاظ‌دارِ هم‌سطح زمین، نوری روشن شد و همان لحظه آقای ایر را دید که پالتو و شال‌گردنش را درآورد، مرتب در کمدی گذاشت و به سمت میز چوبی سفیدرنگی رفت.

اتاقی که آقای ایر در آن بود نه می‌شد گفت انبار است و نه زیرزمین. حیاط کمی پایین‌تر از پیاده‌رو بود و اتاق آقای ایر یک متر پایین‌تر از سطح حیاط. مضحک بود که تمام رهگذرانِ داخل پیاده‌رو از شکم به پایین دیده می‌شدند. روی سقف اتاق تنها یک لامپ کم‌نورِ بدون آباژور روشن بود که رنگی مایل به زرد داشت و هیچ‌کس نمی‌شنید که چه اتفاقی دارد در آن اتاق می‌افتد.

آقای ایر آرام و ساکت بود. جلوی کوهی از نامه نشسته بود و با دقت و آرامش، پاکت‌ها را یک‌به‌یک با پاکت‌بازکن باز می‌کرد. نامه‌ها را نمی‌خواند. متن نامه‌ها را سمت راست و پولی را که در پاکت‌ها بود، سمت چپش می‌گذاشت. سیگار نمی‌کشید. دو بار از جایش بلند شد تا در بخاریِ هیزمی کوچکش چوب بگذارد.

بازرس کمی دور حیاط چرخید و دنبال سرایدار گشت، اما حروف‌چین به او گفت که آنجا سرایدار ندارد. وقتی به پیاده‌رو برگشت، آقای ایر همچنان پشت پنجره‌اش، با حرکاتی دقیق پاکت‌های نامه را باز می‌کرد. تمام پاکت‌ها یک‌شکل بودند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۴ ساعت و ۳۲ دقیقه

حجم

۲۴۹٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۴ ساعت و ۳۲ دقیقه

حجم

۲۴۹٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۶۳,۰۰۰
۴۴,۱۰۰
۳۰%
تومان