دانلود و خرید کتاب صوتی نقشه هایی برای گم شدن
معرفی کتاب صوتی نقشه هایی برای گم شدن
کتاب صوتی نقشه هایی برای گم شدن؛ جستارهایی از ربکا سولنیت، مورخ و کنشگر اجتماعی است که با ترجمه نیما م. اشرفی و گویندگی مهسا ملک مرزبان در رادیو گوشه منتشر شده است. کتاب نقشههایی برای گمشدن مجموعهای از یادداشت و مقالههای زندگینامهای است و از لحظات و روابط آرمانی زندگی ربکا سولنیت برای کشف مسائلی چون عدم اطمینان، اعتماد، از دست دادن، حافظه، میل و مکان استفاده میکند. سولنیت در این جستارها به آثار هنری متعددی ارجاع میدهد و دربارهشان بحث میکند، آثاری که دیدن و شنیدنشان لذت خواندن جستارهایش را دوچندان میکند.
تأملاتی درباره لذتها و مخاطرات گم شدن… مجموعهای از سیر و سیاحتهای دور و دراز که مخاطب را به چشماندازهای نامنتظرهای میبرد.
نیویورکر
درباره کتاب صوتی نقشه هایی برای گم شدن
ربکا سولنیت در کتاب نقشههایی برای گمشدن، مجموعه جستارهای مختلفی را نوشته است که همگی به نوعی با موضوع گمشدن، گمبودن یا گمکردن، ارتباط دارند. بنابر آنچه که در مقدمه این کتاب آمده است، جستار را میتوان اینطور معنا کرد: «جستار را ادبیات بیقرار خواندهاند. تعریف جستار روایی برای هر خواننده هنگام خواندن متن، شکل میگیرد، فرو میریزد و دوباره ساخته میشود. قواعد ثابتی در میان نیست و به قول اَنی دیلارد، جستارنویس هر بار باید فرم خودش را بسازد. جستار فرمی سیال است برای گفتن از رخدادهایی که بر منِ نویسنده گذشته و ردپایشان نه در زندگی او که بر هویتش به جا مانده؛ رخدادهایی که راوی میکوشد به مددشان تکهای شخصی و خاص را در جورچین مفاهیم کیهانی، جهانی و عام جا دهد.»
در تمام این نوشتهها در تلاش نیست تا به پاسخی مشخص برسد. آنچه او در تلاش است تا به مخاطب انتقال دهد، مفهومی نو و نگاهی بدیع به دنیای اطراف است. تا بتوان این عدم قطعیت در جهان را پذیرفت و آن را قبول کرد، بدون اینکه تلاش کنیم تا مرزهای این افق دور و ناشناخته را مشخص کنیم و دریابیم
سولنیت به داستانهایی که ما در آن ها در دنیا میگردیم و مکانها را میپیماییم، از بیابان گرفته تا شهرها، تا خود را بیابیم و یا خود را گم کنیم بسیار علاقهمند است. یادداشتهای سولنیت درحالی که عمیقاً شخصی است، به داستانهای بزرگتری پیوند زده میشود، از روایتهای اسارت در اوایل تاریخ آمریکا گرفته تا استفاده از رنگ آبی در نقاشی رنسانس و همین طور اشاره به برخورد با لاکپشتها، راهبان، پانک راکرها، کوهها، صحراها و حتی فیلم سرگیجه. نتیجه ی همه ی این ها یک سفر متمایز ، جذاب و کشف کننده است. کشف مدرن و کلاسیک سولینت در فلسفه ، تاریخ ، هنر و متافیزیک. در این کتاب که کاوشی در مورد از دست دادن ، گم شدن و گم کردن است ، ربکا سولنیت چالش های زندگی همراه با عدم اطمینان را بررسی می کند.کتاب نقشه هایی برای گم شدن ، موضوعاتی مانند انتخاب، حافظه ، نقشه برداری ، فیلم های هیچکاک و نقاشی رنسانس را در بر می گیرد. این کتاب که به زیبایی نوشته شده است ترکیبی از خاطرات ، تاریخ و فلسفه است و نور جدیدی بر روش زندگی ما می اندازد.
درباره ربکا سولنیت
ربکا سولنیت نویسنده، مورخ و کنشگر اجتماعی، در سال ۱۹۶۱ در کانتیکات آمریکا متولد شد. او برای تحصیلات به پاریس رفت و بعدا دوباره به آمریکا بازگشت. در رشته روزنامه نگاری تحصیل کرد و از سال ۱۹۸۸ تا حال به عنوان نویسنده مستقل فعالیت میکند. او درباره موضوعات مختلفی مینویسد. از میان موضوعات آثار او میتوان به محیط زیست، مناظر، اجتماع، هنر، سیاست، امید و حافظه اشاره کرد.
از میان کتابهای او میتوان به این حوالی دوردست، بهشتی بناشده در جهنم، اجتماعات خارقالعادهای که در فاجعه شکل میگیرند، نقشه هایی برای گم شدن، سفردوستی، تاریخچه راه رفتن، مردانی که به من توضیح میدهند، و رود سایهها ادویرد مایبریج و غرب وحشی تکنولوژیک اشاره کرد. او برای این اثر جایزه گوگنهایم، جایزه حلقه منتقدان کتاب ملی در حوزه نقد و جایزه ادبی لنان را از آن خود کرده است.
ربکا سولنیت در حال حاضر علاوه بر فعالیتهای اجتماعی و محیط زیستیاش به عنوان سرمقالهنویس همکار هارپرز و نویسنده همکار گاردین فعالیت میکند.
کتاب صوتی نقشه هایی برای گم شدن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن نقشههایی برای گم شدن را به تمام دوستداران جستار و همچنین علاقهمندان به کتابهای فلسفی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی نقشه هایی برای گم شدن
ما میل و اشتیاق را مسئلهای میدانیم که باید حلش کنیم. عوض اینکه بر ماهیت و حس اشتیاق تمرکز کنیم، دنبال این هستیم که ببینیم مشتاق چه شدهایم و متمرکز میشویم بر آن چیز و نحوه بهدستآوردنش. هر چند اغلب همین فاصله بین ما و آنچه مشتاقش هستیم فضای مابین را با آبیِ حسرت پر میکند. گاهی از خودم میپرسم میشود با کمی تغییر دیدگاه این حس را هم همچون حسی مستقل پاس داشت یا نه، چون این حسرت همانقدر ذاتیِ وضعیت انسان است که آبیْ ذاتیِ دوردستها. میتوانی به دوردست نگاه کنی و نخواهی نزدیکتر بیاوریاش؟ میتوانی همانطور که زیباییِ آن آبیِ تصاحبناشدنی را از آن خود میکنی، حسرتت را هم از آنِ خود کنی؟ چون چیزی از این حسرت، مثل آبیِ دوردست، با حصول و رسیدن فروکش نمیکند، فقط جابهجا میشود، درست مثل کوههایی که وقتی بهشان میرسی دیگر آبی نیستند و رنگ آبیْ دوردستِ دیگری را در بر گرفته. رمز زیباتر بودن تراژدی از کمدی و اینکه چرا از حزن برخی آهنگها و قصهها حظّ وافر میبریم در همین است. چیزی همیشه در دوردست است.
سیمون ویِ عارفمسلک به دوستی در قارهای دیگر نوشت «بیا به این فاصله عشق بورزیم، فاصلهای که بهتماموکمال در تاروپود دوستی تنیده، چراکه آنهایی که یکدیگر را دوست ندارند فاصلهای بینشان نیست.» از نظر سیمون وی، عشق همان فضاییست که فاصله بین او و دوستش را پر میکند و به آن رنگ میبخشد. عجب آنکه حتی وقتی آن دوست پشت در ایستاده است هم چیزی دور میمانَد: وقتی جلو میروی تا در آغوشش بگیری، دستهایت دور چیزی ناشناخته حلقه میزنند، دور امر ناشناختنی، دور چیزی که نمیشود تصرفش کرد. دوردستها حتی به نزدیکترینها هم نشت میکنند. هر چه باشد ما چیزی از اعماق خودمان نمیدانیم.
زمان
۷ ساعت و ۳۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۰٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۷ ساعت و ۳۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۰٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
. امروز این کتاب رو تموم کردم. چند ماه پیش، یکی دو بار از زمانهایی که خیلی حالم خوب نبود، بلند شدم و برای پیادهروی رفتم. برام مهم نبود کجا میرم. اتفاقا میخواستم گم بشم! مثل اینکه کسی بهم بگه برو گم
نمیتونم با این همه اسم مکان و نام موسیقی و خواننده و نویسنده ای که در کتاب نام میبره و من با هیچ کدوم نه خاطره ای دارم و نه تصویری از اون مکانها دارم ارتباط برقرار کنم. بیشتر اعصابم
اصلا توصیه نمیکنم! من کتاب الکترونیکش را خوندم،برعکس تبلیغاتی که پشتش شده، کتاب گنگ و بی هدف با متنی سردرگم کننده و اسامی از مکانهایی که نه دیدیمش نه میدونیم کجاست! فقط کتابی هستش برای سردرگمی و نفهمیدن! ارزش وقت
در جستار، اندیشهها جایگزین قهرمان قصهها میشوند و اغلب مثل رمانها، پرورششان تا گرهگشایی غافلگیرانه شخصیتها ادامه مییابد. اگر به خواندن جستار علاقهمند باشین، به احتمال زیاد از این کتاب لذت میبرید. رنگ آبی بعد از خواندن این کتاب، معنای متفاوتی برایم
خوب بود . ممنونم
بعضی چیزها تا دورند گم نمیشوند