دانلود کتاب صوتی مردی با کبوتر با صدای احسان چریکی + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی مردی با کبوتر

دانلود و خرید کتاب صوتی مردی با کبوتر

نویسنده:رومن گاری
انتشارات:واوخوان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی مردی با کبوتر

کتاب صوتی مردی با کبوتر نوشته رومن گاری و ترجمه لیلی گلستان، این کتاب با صدای احسان چریکی منتشر شده است.

درباره کتاب صوتی مردی با کبوتر

رومن گاری در کتاب مردی با کبوتر روایت یک اتفاق عجیب است. خبری می‌پیچد یک مرد، با کبوتری که در بغل گرفته است در یکی از اتاق‌های ساختمان سی و دو طبقه سازمان ملل پنهان شده است. او نیمه شب‌ها آرام و بی‌صدا در راهروهای ساختمان می‌چرخد. این خبر باعث ترس و وحشت کارکنان در ساختمان می‌شود و همه فکر می‌کنند که او تروریست است.

این کتاب نقدی به رویه کاری سازمان ملل است. این کتاب و این نقد، حاصل تجربیات نویسنده از روزهایی است که عضو هیئت نمایندگان سازمان ملل بوده است.

کتاب صوتی مردی با کبوتر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رومن گاری

رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسِف در تاریخ ۸ مه ۱۹۱۴ در روسیه در خانواده‌ای یهودی متولد شد. چند سال بعد از تولد به همراه مادرش به فرانسه مهاجرت کردند. رومن گاری در طول زندگی‌اش ۲۱ رمان با نام حقیقی، یک رمان با نام مستعار فوسکو سینی بالدی و چهار رمان با نام مستعار امیل آژار نوشت و بدین سبب تنها نویسنده‌ای است که دو بار موفق به دریافت جایزه ادبی گنکور شده است. زندگی در پیش‌رو، لیدی ال، خداحافظ گاری کوپر و میعاد در سپیده‌دم از مشهورترین نوشته‌های رومن گاری است.

او در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ با شلیک گلوله به زندگی خودش پایان داد.

درباره لیلی گلستان؛ مترجم

لیلی گلستان، مترجم برجسته و نگارخانه‌دار ایرانی، در ۲۳ تیر ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. خانواده گلستان نقش بسزایی در فرهنگ و هنر معاصر ایران دارند؛ پدر او، ابراهیم گلستان، نویسنده و کارگردان موج نوی سینمای ایران، و برادرش، کاوه گلستان، عکاس برجسته است.

لیلی گلستان تحصیلات خود را در فرانسه ادامه داد و در دوران اقامت در اروپا با هنرمندان مطرحی همچون ژان لوک گدار و فرانسوا تروفو آشنا شد. پس از بازگشت به ایران، فعالیت‌های مختلفی از طراحی پارچه تا ترجمه و روزنامه‌نگاری را تجربه کرد.

از آثار لیلی گلستان می‌توان به ترجمه فارسی «زندگی در پیش رو» از رومن گاری، «بیگانه» از آلبر کامو و «میرا» از کریستوفر فرانک اشاره کرد. او این آثار را با حساسیت ویژه‌ای به فارسی برگرداند و نقش مؤثری در معرفی ادبیات غرب به ایران ایفا کرد. ترجمه «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» اثر اوریانا فالاچی، او را به یکی از مترجمان مطرح آثار جنگی تبدیل کرد.

لیلی گلستان در سال ۱۳۶۰ نگارخانه گلستان را تأسیس کرد که به‌مرور به مرکزی مهم برای هنرهای تجسمی تبدیل شد. این نگارخانه میزبان آثار هنرمندانی مانند سهراب سپهری و هانیبال الخاص بوده است.

او در سال ۱۳۹۳ نشان شوالیه ادب و هنر فرانسه را برای ترجمه بیش از ۴۰ اثر فرانسوی به فارسی دریافت کرد. سخنرانی او در تدکس ۱۳۹۵ درباره زندگی در سایه پدرش، ابراهیم گلستان، بازتاب گسترده‌ای یافت. لیلی گلستان همواره بر کیفیت ترجمه و وفاداری به نویسنده تأکید داشته و به نسل جدید مترجمان توصیه کرده است که علاوه بر زبان دوم، تسلط بر زبان فارسی را نیز جدی بگیرند. برای آشنایی بیشتر با کارنامه ادبی و هنری این مترجم، بیوگرافی و بررسی آثار لیلی گلستان را مطالعه کنید.

بخشی از کتاب مردی با کبوتر

از طرفی، عده‌ای نگهبان نونوار با لباس متحدالشکل آبی و خاکستری در راهروها و محل‌هایی که به روی عموم مردم بسته بود، ایستاده بودند و با حالتی مشکوک رفت و آمد کارمندان را تماشا می‌کردند. و به نظر می‌آمد به دنبال چیزی یا کسی هستند.

و از طرفی دیگر گروهی کارگر به دنبال رئیس تدارکات، به طور خستگی‌ناپذیری به بازرسی ساختمان پرداخته بودند، و آن‌چنان به این فعالیت عجیب سر تسلیم نهاده بودند که هیچ‌کس قادر نبود هدفشان را از این کارها بداند. مسلح به چکش بودند، قدم به قدم پیش می‌رفتند و ضربه‌های کوتاه خشکی به دیوارها می‌زدند و با دقت گوش فرا می‌دادند. گوش‌هایشان را به جداره دیوار نزدیک کرده بودند، انگار دکتری که به ضربان قلب بیماری گوش دهد.

هر متر مربع دیوار را می‌کاویدند بی‌این‌که کم‌ترین گوشه را از نظر دور بدارند.

این جنب و جوش غیر معمول با به وجود آمدن نوعی اضطراب در کارکنان سازمان، به پایان رسید.

پس از لحظه‌ای شایع شد که یک خیالباف در ساختمان، یک دستگاه جهنمی پنهان کرده و به دبیر کل تراکنار4 هم با تلفن خبر داده‌اند که هر آن ممکن است همه چیز منفجر شود.

اما اتفاق منحرف‌کننده‌ای که موضوع صحبت نیم‌ساعتِ قانونی وقت ناهار بود، قاطی این قضیه شد و ساعت نیم بعدازظهر تمام کارکنان دو هزار و پانصد دفتر آسمانخراش، مجبور شدند به دستور شخصی رئیس دفتر، پنجره‌هایشان را باز کنند و برای سه دقیقه کامل، پرچم کوچک آبی رنگ سازمان ملل را که فقط به همین دلیل به ایشان داده شده بود، تکان دهند.

در چنین تشکیلاتی که مدت‌ها بود کسی در جستجوی معنایی برای فعالیت‌هایی که می‌شد نبود، این آزمایش عجیب باعث اظهار نظرهای بی‌پایانی شد.

اغلبشان فکر می‌کردند که این بیانه‌ای است پرشور اما از سر یأس و با این هدف که به دنیای خارج نشان دهند که اعضای سازمان ملل به سرنوشتشان علاقه‌مند هستند.

به هر حال، برای پاسخگویی به پرس‌وجوها، به رؤسای دفاتر گفته شد که در جواب بگویند این یک وارسی ساده فنی است؛ اما خودشان هم نمی‌دانستند که در پی چه چیزی برای وارسی بودند.

کاربر ۳۸۷۶۵۷۰
۱۴۰۱/۰۱/۰۶

در ابتدا موضوع داستان جالب به نظر می رسید اما در ادامه متن داستان خیلی بد شد. داستان کشش نداشت. اصلا نمیتونستی با داستان ارتباط بگیری. من داستان رو برای این گرفتم که رومن گاری نوشته بود. ولی نمیدونم فکر

- بیشتر

زمان

۳ ساعت و ۲۰ دقیقه

حجم

۲۷۶٫۲ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۳ ساعت و ۲۰ دقیقه

حجم

۲۷۶٫۲ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۶۳,۰۰۰
۴۴,۱۰۰
۳۰%
تومان