دانلود و خرید کتاب صوتی نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
معرفی کتاب صوتی نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
کتاب صوتی نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد اثر آلبرت الیس و آرتور لانگ است که به موضوع جالبی پرداخته است: چگونه واکنشهای نادرستمان را نسبت به اشخاص و موضوعاتی که اعصابمان را به هم میریزند، مهار کنیم؟ این اثر را با ترجمه شمسالدین حسینی و الهام آرامنیا و با صدای مریم پاکذات، گوینده خوشصدای آوانامه بشنوید.
درباره کتاب صوتی نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
کتاب صوتی نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد یک خودمراقبتی کلاسیک نوشته روانشناسهای پیشکسوت به نام دکتر آلبرت الیس و آرتور جی. لانگ است که کمک میکند روی ذهن و عواطف خود و بروز آنها به خوبی مسلط شویم. این کتاب اولین بار در ژانویه سال ۱۹۹۴ به چاپ رسید و شامل استراتژیهایی اثباتشده برای عدم واکنش افراطی به عقاید مخالف بوده و راه سومی بین عصبانی شدن و یکنواخت بودن را پیش رویمان میگذارد. همچنین توصیههایی برای رهایی از نگرانی در خصوص قضاوت بیجای مردم، دوری از موقعیتها و مسئولیتهای دشوار و بیشتر از توان، تلاش برای راضی نگه داشتن بقیه، و مواردی از این دست در خود دارد. به طور خلاصه بگوییم که این کتاب صوتی مهارت واکنش درست را تمرین داده و از واکنشهای تند و افراطی جلوگیری میکند.
در قسمتی از کتاب صوتی نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد آمده است که: «در این دنیا چهار احساس حمقانه“ وجود دارد. یعنی هر بار كه دچار یكی از این احساسات شوید، نمیتوانید بهشكلی مؤثر از عهدهی موقعیتی برآیید و به احتمال زیاد خودتان را ناراحت میكنید:
- اضطراب بیش از حد
- عصبانیت و حالت تدافعی بیش از حد
- افسردگی/فرسودگی بیش از حد
- احساس گناه بیش از حد (اگر بیش از حد خود را گناهکار کنید، مردم به راحتی میتوانند شما را کنترل کنند).»
اگر برایتان سوال است که اندازه «بیش از حد» چقدر است باید بدانید ۹۵ درصد مواقعی که فکر میکنید چیزی «یش از حد» است، درست فکر میکنید!
و یک نکته خیلی مهم دیگر این است که صد در صد به حرف بقیه مردم بها ندهید. بدانید که نظرات آنها ناشی از اخلاق، تجربیات و انتظارات آنهاست نه معیاری برای شما. اگر کسی به شما گفت: «اوه، به نظر داری زیادی واکنش نشان میدهی»، در نظر بگیرید که ممکن است او در حال استفاده از روانشناسی سیاه باشد.
اگر شما هر کدام از چهار عواطف بالا را تجربه کردید، حفظ آرامش شما بسیار سخت خواهد بود و بله! اجازه دادید کسی اعصاب شما را به هم بریزد.
تمرینهای کتاب صوتی نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد بسیار آسان و کاربردی است و توسط دو روانشناس بسیار خوشنام نوشته شده است، پس خیالتان از این بابت راحت باشد. این تمرینها کمک میکند آرامش خودتان را در مقابله با افراد سخت و پیچیده حفظ کنید.
در نهایت باید بتوانید از ناحیه ناامنی و ترس خود خارج شوید، بپذیرید که شما مسئول افکار و عواطف خود هستید، و قبول تمامی مسئولیتهای زندگی خود را با سرزنش خود و دیگران و قربانی جلوه دادن خود جایگزین کنید. بدانید که فرار از موقعیتها میتواند ریسکپذیری شما را پایین بیاورد و به ضرر شما تمام شود. مثلا از ترس دریافت اضطراب جدید، شانس ملاقات یک شریک زندگی خوب را از دست بدهید. یا از ترس خراب کردن موقعیتهای پر استرس کاری، بهترین پیشنهادهای شغلیتان را رد کنید.
شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
با توجه به وضعیت دنیای شلوغ و سریعی که این روزها در حال تجربه آن هستیم، کنترل روان و فکرمان واقعا کار سختی به نظر میرسد. لذا شنیدن کتاب صوتی نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد به همه افراد توصیه میشود. منتهی ممکن است برای افرادی که مشغله زیاد و تعاملات زیادی با بقیه آدمها دارند، و یا در حفظ خونسردی خود مشکل بیشتری دارند؛ مفیدتر واقع شود. فقط کافی است با یک سری تکنیک، فشار موقعیتهای دشوار و پیچیده را خنثی کنید. با شنیدن این کتاب میتوانیم بپذیریم که عصبانیت و احساسات منفی از درون ما سرچشمه میگیرند، و عامل همهی واکنشهای بیرونی خود ما هستیم.
همچنین شنیدن این کتاب صوتی برای همه کسانی که ارتباطات گسترده به ویژه ارتباطات گسترده کاری دارند مفید است.
چرا باید کتاب صوتی نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد را بشنویم؟
زندگی گاهی میتواند خیلی سخت باشد. از بیکاری گرفته تا کار طافتفرسا، از طلاق تا ازدواج مجدد، چالش ترکیب اعضای جدید خانواده، کنار آمدن با مردم متفاوت در اجتماع، قبول مسئولیتهای متعدد و... همهی این اتفاقات میتواند باعث فشار روحی و استرس بیوقفه شود. حقیقت این است که در دنیای امروز، گریز از فشارهای روانی و اجتناب از دنیای سریع و شلوغ اطرافمان امکانپذیر نیست؛ اما گاهی این ما هستیم که به دیگران اجازه میدهیم کاسه صبر ما را لبریز کنند و جای هیچ تعجبی نیست که مسائل و اشخاص بتوانند آرامش ما را بربایند. حال فرقی نمیکند این افراد ممکن است همکاران، والدین، بچهها، دوستان، عشق زندگی و یا هر شخص دیگری باشند؛ اما نباید بتوانند درون ما نگرانی و تلاطم ایجاد کنند. البته که بیشک برای همه ما پیش آمده که اطرافیانمان روی اعصابمان راه رفته باشند! خبر خوب اینکه نویسندگان کتاب صوتی نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد مهارت پر قدرت خاصی را طراحی کردهاند که کمک میکند اعصابتان را از هر سناریوی احتمالی که میخواهد روی روان شما راه برود، حفظ و مردم را از دسترسی به دکمه نقطه جوش خود منع کنید. پس از آن است که میتوانید از یک زندگی فعال و پر جنب و جوش لذت ببرید.
درباره نویسندگان این کتاب
آلبرت الیس در سال ۱۹۱۳ در ایالت پنسیلوانیا زاده شد. پدرش بازرگان و بیشتر دور از خانه بود، و مادرش را زنی گوشهگیر و دارای اختلال دوقطبی توصیف کردهاند. او یک روانشناس آمریکایی بود که مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خود را از دانشگان کلمبیا و انجمن روانشناسان حرفهای آمریکا گرفته بود. در سال ۱۹۵۵ شیوه رفتار درمانی عقلانی هیجانی را توسعه داد. او در این نظریه مخاطبان با تکنیکهای واقعگرایانه، ساده و اثباتشده که به طور مشخص سطح استرس را کاهش میدهد آشنا میکند. همچنین باعث میشود که افراد به صورت شفاف و موثر در موقعیت رسمی و حرفهای یا شخصی عکسالعمل نشان دهند.
آلبرت سال ۱۹۸۲ در نظرسنجی تخصصی آمریکا و کانادا؛ دومین روانشناس تاثیرگذار در تاریخ شناخته شد. جالب است بدانید که در این رویداد زیگموند فروید نفر سوم و کارل روگر نفر اول شد! وی بنیانگذار و رئیس افتخاری نهاد آلبرت الیس نیویورک بود و دهها سال در آنجا فعالیت میکرد. در دوران زندگی خود جوایز متعددی دریافت و افتخارات بسیاری کسب کرد. آلبرت در سال ۲۰۰۷ در نیویورک جان سپرد.
از نویسنده دیگر کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، آرتور جی. لانگ، اطلاعات زیادی در دسترس نیست، اما این نویسنده دو کتاب دیگر به نامهای چگونه خشم خود را پیش از آنکه ما را کنترل کند کنترل کنیم؟ و برخورد قاطع و مسئولیتپذیری (حقوق و مسئولیتها) به چاپ رسیده است که هر دو در حوزه خودیاری و روانشناسی قرار دارند.
در بخشی از کتاب صوتی نمیگذارم کسی اعصابم را بههم بریزد میشنویم
به احتمال زیاد، زندگی زناشویی سختترین ارتباط برای حفظ سرزندگی، سلامت و شادمانی است. گاهی ریشهی اختلافات مربوط به زمان شروع است. زوجهای زیادی زندگی مشترك را با توقعاتی عالی از اینكه طرف مقابل چطور است یا چطور خواهد بود، شروع میكنند. این قابل درك است. چون هر دوی شما ممكن است عاشق باشید و از این رو یكدیگر را بهخوبی نمیبینید و نمیشناسید. و این اشكالی ندارد!
ولی سنجش واقعی موفقیت زناشویی زمانی مشخص میشود كه شما باید اختلافات، تعارضات، مشكلات و عدم توافقهایی را كه بیبروبرگرد پیش میآیند، برطرف كنید. عامل حیاتی این است كه چطور شما دوتا اختلاف عقیده، ارزشها، خواستهها، ترجیحها و اولویتهایتان را حل میكنید. اگر شما یا همسرتان نتوانید یا نخواهید دربارهی آنها صحبت كنید، اگر احساسات هر دوی شما بهراحتی آسیب میبینند، اگر یكی از شما بینهایت حالت دفاعی به خود میگیرد، اینها مشكلات واقعی هستند.
اگر همسری دربارهی مشكل موجود وحشتناكانگاری كند، برای دیگری باید و نباید بیاورد یا دلیلتراشی و فریبكاری كند تا از عملی بپرهیزید، توجیه یا دفاع كند، بسیار مخرب خواهد بود. مشكلات، تعارضات، اختلافات و عدم توافقها همیشه در هر ارتباطی وجود دارند. بسیار خوب! اما اگر زن و شوهر در فرایند حل آنها دفاعی، كنترلكننده، جدلی، سلطهگر و نفرتانگیز (یا كنارهگیر، اجتنابكننده، طفرهآمیز یا بیاعتنا) باشند، آنوقت دكمههای اعصاب هر دو فشار داده میشود، و به احتمال قوی حداقل یكی از آنها وحشتناكانگاری، بایدسازی یا دلیلتراشی میكند.
بیشتر اوقات، اشخاص به تدریج عشق، محبت یا احترام خود را نسبت به همسرشان از دست میدهند. انگار كه عشقشان ضعیف میشود. در واقع، خود ما باعث میشویم عشق تحلیل برود. ما اجازه میدهیم عشق به دلیل غفلت از بین برود. یا به مشكلات واقعی توجه نمیكنیم، یا از تلاش دست برداریم و هر بار كه دست از تلاش برمیداریم، كمی بیشتر عشق، محبت یا احترام را از دست میدهیم. برخی همسران به نظر میرسد كه برای یكدیگر كسلكننده شدهاند (آنها را در مواقعی كه در رستوران غذا میخورند تماشا كنید – انگار یكی در مریخ و دیگری در ونوس است.) آنها فقط به اجبار كارهایی را انجام میدهند تا وقت خود را سپری كنند. شاید آنها لذتها و تحریكهای واقعیشان را در محل كار، یا از طریق بچهها یا سرگرمیها یا دوستان و عزیزانشان بهدست میآورند، كه این به هیچ وجه خوب نیست!
لئو بوسكالیا در مقالهای مختصر (باور كنید یا نكنید) در مجلهی براید، پنج عامل ضروری برای ارتباطی خوب را بیان كرد. ما مایلیم آنها را دوباره در اینجا مطرح كنیم و كمی از نظریات خودمان را به هریك بیفزاییم.
عامل اول: اولین عامل، گفتگو است. این عامل تاحدودی بدیهی به نظر میرسد – ولی ما توصیفی را كه در بیان منظورش از گفتگو مطرح كرد، میپسندیم. تا وقتی مایل باشید و بتوانید دربارهی موضوعات صحبت كنید (نقطهی مقابل دعوا، جروبحث، مجادله با حالت دفاعی، یا بر سر و كلهی هم زدن)، فرصتی برای یافتن راه حل دارید. اگر در واقع فقط با هم دعوا كنید، گفتگویی با هم ندارید – و وقتی گفتگویی نباشد، ارتباط نیز تحلیل میرود.
زمان
۹ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۷۶۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۹ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۷۶۲٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
اصلا کتاب خوبی نیست پیشنهاد میکنم پول و وقتتون رو با گوش دادن به این کتاب به فنا ندین، من اصلا راضی نبودم مطالب کاملا گنگ و اذیت کننده بود
کتاب خوبیه فقط ترجمه روان نیست و انسجام نداره .