دانلود و خرید کتاب صوتی دیوار
معرفی کتاب صوتی دیوار
کتاب صوتی دیوار نوشته ژان پل سارتر، ماجرای زندانی محکوم به اعدامی است که لحظات پایانی عمر خود را میگذراند. این اثر یکی از داستانهای مجموعه دیوار است که صادق هدایت آنها را جمعآوری و ترجمه کرده و آثار نویسندگان مشهوری مثل آنتوان چخوف و فرانتس کافکا در آن وجود دارد.
این داستان را با صدای حسین نصیری میشنوید.
درباره کتاب صوتی دیوار
این کتاب اولین و تنها مجموعه داستان کوتاهی است که از سارتر به جا مانده است، ین کتاب اولین بار در سال ۱۹۳۹ و پیش از انتشار تأثیرگذارترین آثار او در تئاتر و فلسفه منتشر شد. داستان دیوار (The Wall) درباره سه زندانی سیاسی در طول جنگ داخلی اسپانیا است. قرار است این سه نفر فردا اعدام شوند و زوال ذهنی این افراد از دیدگاه پزشکی مهربان که گویی برای آرام کردن آنها در آن محل حضور دارد توصیف میشود و ژان پل سارتر با جزئیاتی دقیق، زیبا و دلهرهآور این داستان را روایت میکند.
یکی از زندانها در همان احوال است که تحول عظیمی را در خودش احساس میکند و متوجه میشود معنای زندگی با آنچه او فکر میکرده متفاوت بوده است. به همین دلیل هم تصمیم میگیرد قبل از مردن، سربازان و بازجویان را دست بیندازد. اما این تصمیم باعث بروز اتفاقات عجیب و معناداری میشود...
این مجموعه شامل داستانهای کوتاه روانشناختی است که افراد در آن با مسائلی مثل جنون، جنسیت و مرگ روبرو میشوند. همچنین عقایدی که نویسنده در این اثر شرح میدهد، مقدمهای جذاب برای ورود او به فلسفه اگزیستانسیالیسم به شمار میآید. صادق هدایت در این اثر کوشیده است تا نثر خود را در لابهلای قلم نویسنده به یادگار بگذارد و مسائل را از دریچه ذهن خود ترجمه کند. اگرچه او به متن اصلی کتاب وفادار بود اما آن را طوری ترجمه کرده که انگار داستان را از زبان خود برای ما نقل میکند.
شنیدن کتاب صوتی دیوار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به داستان کوتاه، ادبیات فرانسه و آثار ژان پل سارتر از شنیدن کتاب صوتی دیوار لذت میبرند.
درباره ژان پل سارتر
ژان-پل شارل ایمار سارْتْرْ (۱۹۸۰-۱۹۰۵)، فیلسوف و نویسنده فرانسوی و یکی از برندگان جایزه نوبل است که البته حاضر به قبول آن نشد. سارتر یکی از مهمترین فیلسوفان اگزیستانسیالیسم و یکی از رهبران اصلی فلسفه در قرن بیستم در فرانسه بود. سیمون دوبووار، فیلسوف، نویسنده و فمینیست فرانسوی همراه و همدم مادامالعمر سارتر بود. او پس از آشنایی با سارتر به شدت دلبستهاش شد و تا آخر عمر همراه وی میماند؛ هر چند هرگز ازدواج نمیکنند و این رابطه در سالهای پایانی عمر سارتر تا حدودی ضعیف میشود.
سارتر که علاقه فراوانی به نوشتن داشت، موفق نشده بود ناشران را به پذیرفتن آثارش ترغیب کند. اما سرانجام با نوشتن کتاب «تهوع» در سال ۱۹۳۸، به شهرتی فراگیر دست یافت. در این رمان تکان دهنده، از دلهره وجود و بیهودگی ذاتی هستی با جسارتی بیسابقه سخن گفته است. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند هرگز بهطور رسمی به عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیامد. وی بیشتر عمر خویش را صرف مطابقت دادن ایدههای اگزیستانسیالیستیاش کرد.
سارتر معتقد بود انسان باید خود سرنوشتش را تعیین کند. وی همچنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی-اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند.
درباره صادق هدایت
صادق هدایت، نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی و یکی از پدران داستان نویسی مدرن ایران، در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ متولد شد. هدایت را همراه محمدعلی جمالزاده و بزرگ علوی و صادق چوبک از پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. بسیاری از پژوهشگران، رمانِ بوف کور او را مشهورترین و درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند. هرچند آوازه هدایت در داستاننویسی است، امّا آثاری از متون کهن ایرانی مانند زند وهومن یسن و نیز از نویسندگانی مانندِ آنتون چخوف و فرانتس کافکا و آرتور شنیتسلر و ژان پل سارتر را نیز ترجمه کردهاست.
شمار بسیاری از سخنوران ایرانی نسلهای بعدی، از غلامحسین ساعدی و هوشنگ گلشیری و بهرام بیضایی تا رضا قاسمی و عباس معروفی و دیگران، هر یک به نوعی کمتر یا بیشتر تحت تأثیر کار و زندگی هدایت واقع شده و دربارهاش سخن گفتهاند.
از میان آثاری که از صادق هدایت منتشر شده است میتوان به کتابهای زنده به گور، سگ ولگرد، نیرنگستان، سایه روشن، سه قطره خون و فواید گیاهخواری اشاره کرد. صادق هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد و پیکرش را در قطعهٔ ۸۵ گورستان پر-لاشز به خاک سپردهاند.
بخشی از کتاب صوتی دیوار
زندانی که برای ما تعیینشده بود، یکی از سردابههای بیمارستان بود. هوا به سبب جریان بسیار سرد بود. تمام شب را لرزیده بودیم و روز هم وضع ما بهتر نشده بود. پنج روز قبل را، من در دخمهی سرای آرشوک به سر برده بودم؛ این بنا یک نوع دژ فراموشی بود که از قرون وسطی به یادگار مانده بود، چون عدهی زندانیان زیاد و جا کم بود، هرجایی دستشان میرسید آنها را میچپانیدند. من از زندان خودم راضی بودم. سرما اذیتم نمیکرد، ولی تنها بودم و این مرا عصبانی میکرد. در سردابه همدم داشتم، ژوان هیچ نمیگفت، چون میترسید و از این گذشته جوانتر از آن بود که بتواند اظهار عقیده بکند، اما توم پرچانه بود و زبان اسپانیولی را خیلیخوب میدانست...
زمان
۵۳ دقیقه
حجم
۴۵٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۵۳ دقیقه
حجم
۴۵٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
گوینده ،کلمات داستان را به قدری تند و پشت سر هم خوانده که همان پنج دقیقه اول از شنیدن بقیه داستان منصرف شدم.این چه وضع خواندن کتاب است!