دانلود و خرید کتاب صوتی سه قطره خون

کتاب صوتی سه قطره خون نوشتهٔ صادق هدایت و با صدای حسین نصیری است و انتشارات گیوا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی سه قطره خون

صادق هدایت در کتاب صوتی سه قطره خون، داستان سوررئالیستی مردی را به تصویر می‌کشد که در یک آسایشگاه روانی بستری شده و همراه با دیگر دیوانگان زندگی می‌کند. این اثر قصه انسان‌هایی‌ است که در هنجارها و ناهنجاری‌های اجتماعی گرفتار شده‌اند و رنج و عذابی دائمی را تجربه می‌کنند.

«احمد» یک سال است که در یک آسایشگاه روانی بستری شده است. او در تمام این مدت فقط یک آرزو داشته و آن هم این است که به او کاغذ و قلمی برای نوشتن افکارش بدهند. نقطه اوج داستان زمانی است که اتاق احمد را از دیگران جدا می‌کنند و او را به خواسته‌اش یعنی داشتن کاغذ و قلم می‌رسانند.

اما قلم او دیگر خشک شده و دیگر قادر نیست چیزی بنویسد. تنها چیزی که بر روی کاغذ می‌آورد خطوط درهمی است که چیزی از آن فهمیده نمی‌شود. تنها چیزی که از آن خطوط قابل‌فهم است، تصویر سه قطره خونی‌ست که اساس و مفاهیم اصلی کتاب را شکل می‌دهد. هدایت همچون آثار دیگر خود به خوبی توانسته احساساتی مانند تنهایی، توهم، خودکشی و پوچ‌گرایی را به خواننده منتقل کند و از مفاهیم افسانه‌ای نیز بهره بگیرد.

مفهوم سه قطره خون برداشت‌های متفاوتی را در برمی‌گیرد. بسیاری می‌گویند منظور هدایت از آن درواقع همان سه نقطه‌ای است که در انتهای جملات گذاشته می‌شود و بیانگر سخنان ناگفته‌ای است که در دل‌ها باقی‌مانده‌اند و دیگر مجالی برای گفتن و نوشتن آن‌ها نیست. برخی نیز بر این باورند که به دلیل علاقه‌ای که نویسنده به فرهنگ هندی و افسانه‌های آن دارد از این مفهوم بهره برده است؛ چرا که در میان هندی‌ها خدای آفرینش هربار که می‌خواست پاسخی به خدایان دیگر، مردم و شیاطین بدهد، سه بار کلمه «دا» را تکرار می‌کرد و این حرکت باعث می‌شد که برداشتی متفاوت از این سه «دا» شود. حال ارتباط این داستان با این افسانه شاید این‌گونه باشد که این سه قطره خون را هر بار می‌توان به شکلی جدید تفسیر کرد و خون را نماد حیاتی دوباره دانست که از میان افسردگی و بیماری شخصیت داستان سر بیرون می‌آورد.

کتاب صوتی سه قطره را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به داستان‌های کوتاه فارسی علاقه دارید، از شنیدن این کتاب لذت خواهید برد.

درباره صادق هدایت

او نویسندهٔ بزرگ ایرانی و یکی از اولین بنیان‌گذاران ادبیات داستانی مدرن ایران بود که آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشته است. صادق هدایت (Sadegh Hedayat) در خانواده‌ای صاحب منصب و اهل‌قلم به دنیا آمد و در سال ۱۲۸۱ تحصیلات را از دارالفنون آغاز کرد و پس از مدتی وقفه، در مدرسهٔ فرانسوی سن‌لویی آن را ادامه داد.

وی در داستان‌نویسی، همان جایگاهی را دارد که نیما در شعر فارسی. هر دو آن‌ها فرزند زمانهٔ خود بودند؛ نگاه و صدایی نو داشتند، و خواهان ایجاد تحول اساسی در فرم و محتوای ادبیات فارسی بودند. به‌علاوه، هر دو در کار خود با حمله‌ها و کج‌فهمی‌های بی‌شماری مواجه شدند. بااین‌حال، هم نیما یوشیج و هم صادق هدایت، در نهایت چنان تغییرات اساسی‌ای در ساختمان شعر و داستان فارسی ایجاد کردند که کمترین ارمغان آن، ظهور استعدادهایی چون مهدی اخوان ثالث، رضا براهنی، هوشنگ گلشیری و... در نسل‌های بعدی بود.

ازجمله آثار مهم و تأثیرگذار هدایت می‌توان به «سه قطره خون»، «علویه خانم»، «بوف کور» و «سگ ولگرد» اشاره کرد.

بخشی از کتاب صوتی سه قطره خون

«دو ماه پیش بود، یک دیوانه را در آن زندان پایین حیاط انداخته بودند، با تیلهٔ شکسته شکم خودش را پاره کرد، روده‌هایش را بیرون کشیده بود، با آن‌ها بازی می‌کرد. می‌گفتند او قصاب بوده، به شکم پاره کردن عادت داشته، اما آن‌یکی دیگر که با ناخن، چشم خودش را ترکانده بود، دست‌هایش را از پشت بسته بودند. فریاد می‌کشید و خون به چشمش خشک شده بود. من می‌دانم، همهٔ این‌ها زیر سر ناظم است.

مردمان اینجا، همه هم این‌طور نیستند. خیلی از آن‌ها اگر معالجه بشوند و مرخص بشوند، بدبخت خواهند شد. مثل این صغرا سلطان که در زنانه است، دو سه بار می‌خواست بگریزد، او را گرفتند. پیرزن است اما صورتش را گچ دیوار می‌مالد و گل شمعدانی هم سرخابش است.

خودش را دختر چهارده ساله می‌داند، اگر معالجه بشود و در آینه نگاه بکند سکته خواهد کرد، بدتر از همه، تقی خودمان است که می‌خواست دنیا را زیرورو بکند و با آنکه عقیده‌اش این است که زن، باعث بدبختی مردم شده و برای اصلاح دنیا هر چه زن است باید کشت، عاشق همین صغرا سلطان شده بود.»