کتاب تنظیم هیجان در اختلالات یادگیری
معرفی کتاب تنظیم هیجان در اختلالات یادگیری
کتاب تنظیم هیجان در اختلالات یادگیری اثری در حوزه روانشناسی کودک نوشته زهرا ترازی، دکترای تخصصی روانشناسی تربیتی است.
درباره کتاب تنظیم هیجان در اختلالات یادگیری
کودکان با اختلال یادگیری به طور معمول با مشکلات تحصیلی شناخته میشوند. شاید به این دلیل، دیگر مسائل آنها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بهطوریکه علاوه بر مشکلات تحصیلی، این گروه نارساییهای دیگری را نیز تجربه میکنند که گاهی از سوی بعضی از نظریهها، بهعنوان زیربنای مشکلات یادگیری و تحصیلی آنان مورد ملاحظه قرار میگیرد، از جمله این موارد میتوان به مشکلات هیجانی - اجتماعی این دانش آموزان اشاره کرد. با توجه به این مشکلات و بدتنظیمی هیجانی در دانشآموزان با اختلال یادگیری، "تنظیم هیجانی" به عنوان یک رویکرد مداخلهای به توانايي فهم هيجانات و تعديل تجربه و ابراز هيجانات اشاره دارد. تنظیم هیجان مفهومی است که طی سه دهه، زمینهساز تحقیقات زیادی با هدف انسجامبخشی به حوزه مواجهه با هیجانها شده است.
این مفهوم برآمده از روانشناسی رشد است که طی آن افراد راهبردهای نظمبخش را با هدف تعدیل شدت و نوع تجربه هیجانی در قبال رویداد فراخوان هیجان به کار میگیرند. تنظيم هيجاني با سازگاری اجتماعي مثبت مرتبط است و افزايش در فراواني تجربه هيجاني مثبت فعاليتهای لازم در پاسخ به موقعيتهای اجتماعي را بالا ميبرد و باعث مقابله مؤثر با موقعيتهای استرسزای اجتماعی ميشود. بررسي متون و مطالعات روانشناختي نشان ميدهد كه تنطيم هيجان، عامل مهمي در تعيين سلامتي و داشتن عملكرد موفق در تعاملات اجتماعي است و نقص در آن با اختلالات درونريز (مانند افسردگي، اضطراب، انزوای اجتماعي) و اختلالات برونريز (مانند بزهكاری و رفتار پرخاشگرانه) ارتباط دارد.
در این کتاب، هدف ارائه برنامهٔ آموزش تنظيم هيجان در کاهش و كنترل هيجانات منفي و نحوه استفاده مثبت از هيجانات است که در شش فصل تنظیم شده است. کتاب پیش رو به عنوان یک منبع کمک درسی و راهنمای درمانگران، تلاشی است برای جلب توجه آموزشکاران و درمانگران به اهمیت مداخلههای آموزشی و فراهم کردن زمینهٔ آشنایی آنها با رویکردها و نظریههای نوین در حوزه سازگاری اجتماعی و فرسودگی تحصیلی و ارائهٔ الگویی مناسب برای پرورش تواناییهای آن.
خواندن کتاب تنظیم هیجان در اختلالات یادگیری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
درمانگران و روانشناسان مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب تنظیم هیجان در اختلالات یادگیری
تمام افرادی كه دچار صدمات مغزی هستند، الزاماً دارای نارساییهای در يادگيری نیستند. در طول سالهای ۱۹۶۰ اصطلاح "اشكالات خفيف مغزی" جايگزين اصطلاح "آسيب مغزی" گرديد. این اصطلاح به کودکانی كه دشواری در ادراک و يادگيری داشتند اطلاق ميشد. كودكان با اشكالات خفيف مغزی كودكاني هستند كه از نظر هوش كلي نزديك متوسط يا بالاتر از متوسطاند اما مشكلات و دشواریهایی ويژه در يادگيری يا رفتار دارند. ميزان اين مشكلات از خفيف تا شديد متفاوت است، علت اصلي اين دشواریها انحراف اعمال مربوط به سيستم اعصاب مركزی از حالت عادی است كه به صورتهای گوناگون مشخص ميشود. مانند دشواری در درک - فهم - زبان - حافظه - كنترل - توجه - اعمال حركتي و..... این انحرافات ممكن است در اثر نقص ژنهای گوناگون، اختلال در سوخت و ساز، ضربات مغزی يا ساير بيماریها و حوادثي كه در طول سالهایی كه برای رشد و تكامل سيستم اعصاب مركزی لازم است يا از علتهای ناشناختهای بوجود آيد. از نظر آموزشي كودكاني دارای نارساییهای يادگيری هستند كه تفاوت فاحشي بين توانايي هوشي بالقوه آنان و عملكردشان در ارتباط با فرايند يادگيری وجود داشته باشد. وجود اين تفاوت ممكن است همراه با اشكال مشخص شدهای در سيستم اعصاب مركزی باشد اما بايد به خاطر داشت كه اين تفاوت ناشي از عقبماندگیهای ذهني، محروميت فرهنگي و آموزشي، اشكالات شديد هيجاني يا نقص در حواس مختلف نیست. مشكل عمده در اين تعريف، تعيين توانايي هوش بالقوه كودک است زيرا توانايي كودک معمولا از طريق عملكرد او در اجرای نوعي از آزمونهای هوشي به دست ميآيد و اين عملكرد تحتتأثير انگيزشهای كودک و ساير عوامل ناخواسته خارجي قرار ميگيرد.
حجم
۲۴۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۲۴۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
نظرات کاربران
کتابی خوب و کاربردی بدون هیچگونه ویرایش که خواننده راخسته می کندو باتوجه به مطالب مفید خواننده به خواندن ادامه می دهد