با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب نباید گفته شود
۳٫۳
(۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب نباید گفته شود
پروین مختاری( -۱۳۳۵)، نویسنده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«دستفروشها پیادهرو را اشغال کرده بودند و با سر و صدا میخواستند جنسهایشان را بفروشند. راه میرفتم و تماشا میکردم که یکدفعه احساس کردم جمعیت همدیگر را هل میدهند. به دور و برم نگاه کردم. مأموران شهرداری حمله کرده بودند و دستفروشها را جمع میکردند. وسط خیابان مردی غرولندکنان میرفت و چند نفر هم دنبالش راه افتاده بودند. فکر کردم حتماً یکی از بساطیهاست. جلوتر که رفتم فهمیدم رهگذری است که از دستفروش حمایت میکند. او همینطور غر میزد و میگفت: نمیذارن مردم شب عیدی یه لقمه نون برای زن و بچههاشون ببرن. لابد میگن مردم برن دزدی کنن یا از دیوار مردم بالا برن.
بازجو پرسید: الآن چه کار داری میکنی؟
گفتم: دارم زندگی میکنم، مثل همه مردم.
صدای بساطیها میآمد. من هم مثل بقیه، پشت سر مرد راه افتاده بودم. مرد دوباره گفت: نمیذارن شب عیدی مردم یه لقمه نون حلال...
حوصلهام سر رفت. از مرد فاصله گرفتم. به بازجو نگفتم. دیگر غلط کنم از این فکرها به سرم بزند، اما نوشتم و تعهد دادم که زندگی کنم، مثل همه مردم. حالا دیگر توی جمعیت راه میرفتم و مرد را از دور تماشا میکردم. قیافهاش خیلی آشنا بود. آنموقعها از حرفها میشد آدمها را شناخت. سریع شناختمش. وقتی یک کلمهاش را شنیدم تا تهش رفتم. به بازجو نگفته بودم، ولی به خودم گفته بودم دیگر غلط بکنم. یارو را میشناختم. دلش میخواست مردم بریزند سر مأموران شهرداری و لت و پارشان کنند. از او فاصله گرفته بودم اما بعضیها همچنان دنبالش میرفتند و پوزخند میزدند که یعنی حرفش درست است، اما نمیخواهند بلند بگویند».
شکستگی های اندام تحتانی بزرگسال 3 (1404)![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
مهدی کمیجانی
۱۲ رمز موفقیت در کارگلن وان اکرن
جزیره گنج (متن کوتاه شده)رابرت لوییس استیونسن
خرد رهبری برای همه نسل هاجنیفر ویمبیش
عصیانعبدالرحمن جمالی
الدرر الفقهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة (الجزء التاسع)ماجد کاظمی (دباغ)
خداحافظ چارلی (خاطرات انوش نصر ماسوله ۲)کیوان سلحشوری مهر
روزی که تو لبخند زدیعلی پورحسن
گزارش برودکفیلیپ کلودل
گوزنهای ناتمامناهید سدیدی
پل کوچولوفاطمه بگرزاده
من باادب هستمغلامرضا حیدریابهری
معرفت قرآنی (جلد ۱)علی نصیری
حضور بی پایانعرفان نباتعلی
روزی که برف سرخ بباردمحمد شمس لنگرودی
حرف هایی که کاش می زدمکیتلین کلی
مجموعه سوالات قلب و عروق برانوالد ۲۰۱۹؛ جلد ۱۲دپارتمان قلب و عروق گزینه پارسیان طب
ماساژ ورزشیمایکل مک گیلی کودی
آرش دخمه هامجید عبدی خلیفه
شبی با صدای زنجرهمسلم ناصری
حجم
۱۹۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۹۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۳۲,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
خیلی قشنگ بود😍 از اون جایی که دیدم این داستان خیلی گمنام مونده خلاصه ای ازش براتون نوشتم شاید به مطالعش علاقمند بشین . ماجرا مربوط به دو داستان موازیه یکی زنی در زمان حال و سنین میانسالی که سه تا فرزند
دوستش نداشتم. شروع و روند داستان خوبه. امیدوارت می کنه قراره چیز خوبی بخونی ولی یک سوم پایانی انگار داستان مالیخولیایی میشه معلوم نیست چی به چی میشه یکدفعه خصوصا پایانش. ناامیدم کرد