کتاب شهر غصه
معرفی کتاب شهر غصه
کتاب شهر غصه اثری از امیرعلی نبویان است. این کتاب، نمایشنامهای موزون و مسجع است که ماجرای شخصیتهای شناخته شده تاریخ را بیان میکند؛ در حالی که دنیای معاصر و امروزی ما سفر کردهاند.
درباره کتاب شهر غصه
امیر علی نبویان در کتاب شهر غصه، نمایشنامهای مسجع و موزون را نوشته است. او از شخصیتهای مشهور تاریخی، مانند امیر کبیر، لیلی و مجنون و ... استفاده کرده است و آنها را به زمان معاصر و دنیای حال حاضر ما آورده است. حالا در این سفر زمانی، اتفاقاتی طنز برای آنها رخ میدهد.
نسخه صوتی این اثر هم با کارگردانی محمد حسن معجونی و صدا پیشگی جمعی از هنرمندان توانای کشور، مانند محمد بحرانی، هدایت هاشمی، سینا رازانی، بهادر ملکی، احسان کرمی، رویا میرعلمی و امیرعلی نبویان تهیه شده است.
کتاب شهر غصه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
تمام دوستداران ادبیات نمایشی را به خواندن کتاب شهر غصه دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب شهر غصه
باری بچههای خوب و نازنین! آقامیرزا دیگه تو شهری که میشناخت نبود. اینجا اون شهری که با خون جیگر ساخت نبود.
رو دیوارهاش قلب تیرخورده نداشت، دیگه بچه ذلیل مرده نداشت. سبزی تو سفرهشون تازه نبود، رخت مردمونش اندازه نبود. بعضیها تنگتر از وجودشون، بعضیها گشادتر از سجودشون... دیگه گل حتی تو قالیهاش نبود، خبر از دم دم تنبکهاش نبود.
حمومک مورچه نداشت، درختها آلوچه نداشت، نفسش چاق نبود تو کوچههاش باغ نبود...
آقامیرزا پاکشون، نفس زنون، صندلهاش پاشه ترک، روگونهها رود نمک، دلش آشوبه عهد ناصری، تو سرش بازار داغ مسگری، خسته رو زمین نشست، تکیه داد کنج دیوار، قلم و دوات و کاغذ برداشت تا به همسرش بگه: دیگه تو شهری که میشناخته نیست، بنویسه اینجا اونجایی که دل باخته نیست.
امیرکبیر
از ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سرنکشد و زسر پیمان نرود
همبازی! بیا و مرا ببر سر مزار شاد روزهای کودکی، زیر سایه بالنگ، پودم را بدوز به تار شهنواز و شور عالی شهناز. ببرم به روزی که چه سرمست بودیم بس که هیچ نمیفهمیدیم.. نمیفهمیدیم سوختن پاگذاشتن روی خط سر لیلی بازی نیست، سوختن چیز دیگریست. آن موقع دلم را نه کرشمه ماهور کمانچه ربود نه کینه محبوس سینه تپانچه. کارستان چشم غزالی بود گریخته به دامان صیاد ناشی. تیرم کمانه کرد و دوباره به چله نشست. چلهای چهل ساله کنج دلم... عاشقت شد آنقدر که یادم رفت صید که بود و صیاد که ...غرض از تقریر این نامه آنست که خاتون اجازه فرمایند...
اسی-
برو بابا! من خودم آفتابه رو رنگ میکنم جای سرلشکر نازی میندازم به آلمانها، اون وقت این چوق الف...
ابی-
خیلی خب، بسه دیگه!
اسی-
افت داره جون ابی.... سر ما کلا بره؟!
ابی-
خب اسی حق با اونه!
اسی
ول کن آقا! نزنی، میزننت... از همین حرفها زدی که حالا سفته واخواست شده، واسه ما ژست تراول میگیره! تا دیروز دیپلمش هم عاریه بود کج و کوله فیگور پزشک قابل میگیره.
ابی – بیخیال پیش اومده
اسی – ...به سرت قسم ابی، میسوزه
ابی- به سر اجدادت کره الاغ، در گاله رو ببند
اسی- خیله خب ترش نکن
ابی-زهرمار بی تربیت، همیشه معرفتت قد قسم به سرما، واسه سوزش ادرار بود
اسی- بابا حال نگیر دیگه، یه چیزی گفتیم حالا
ابی-یعنی چی گفتیم حالا؟!! نفست ناحقه...
اسی- ای بابا! ببینم حضرت ختم معرفت! تو همون بزمجه نیستی که همین هفته پیش، سر یه تنبون زار کرباسی، صدوده چوق ما رو تیغیدی ابی فوکول طلا؟! لا اله الا الله
ابی- تو برو خدات و شکر کن که دیگه بزرگ شدی، قد کشیدی، حالا شلواری هست، رنگ رخساری هست،...قصه از دوره نوجوونیتون بسیاره، اسی مردم داره!
اسی- لوطی شب درازه حالا ...
ابی- شب عالی پر نور
اسی- زرت عالی قمصور
ابی- رته ته
اسی- سرورته
ابی- سروتهش دوزاره
اسی- همون هم زیادته
امیرکبیر- آقا زشته،...بابا دعوا نکنین
حجم
۲۱۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۲۱۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
نظرات کاربران
من صوتی این کتاب رو گوش دادم فوق العاده بود و لذت بردم وتبریک به جناب نبویان خداقوت.
مگه میشه جناب نوبیان چیزی رو بنویسن و خوب نباشه؟! جذاب.. درجه یک.. نمایشنامش طوریه که تونستیم به عنوان تئاتر دانشجویی روی پرده بردیم
امیرکبیری ک در حمام فین کاشان مشغول به دلاکی شده است به سرش میزند تا دوباره پس از سال ها به تهران بازگردد و آنجا مشغول به کار و کسب درآمد باشد اما نه تهران ،تهران سابق است ،نه مردم
وصف حال بزرگان گذشته در زمان حال یعنی اگر الان توی این زمان زندگی میکردن از زبان خودشون توصیف و تصور جالبیه پیشنهاد میکنم گوش بدید به عنوان شنونده هم درک عمیق تری از زمان حال بهتون میده هم طنازی
من کتاب صوتی اش رو خریدم و فوق العاده بود با نمایشنامه خوانی فوق العاده بازیگران خوب تئاتر و نثر مسجع زیبا و نقدهای طنز و تلخ به جا.
خیلی خوب بود حقیقت های دنیای امروز با اسطوره های قدیمی ایران که هممون به خوبی میشناسیمشون با قلم بی نظیر امیرعلی نبویان وصدای خوب هنرمندای کشورمون با چاشنی طنز همگی کنار هم جمع شدن و مطمئن باشین با یکبار
سلام عالی بود ذهنم مشغول مطالب شده ...
سلام من خریدم ولی برام نیامده و پولشو پرداخت کردم😐😐
مگه میشه امیرعلی نبویان کتابی بنویسه و عالی نباشه؟:)
از همه نظر عاااااالی. من به هر کسی پیشنهاد دادم عاشقش شد. باید چندین بار گوش بدید و بخونید تا کنایهها و ایهامها رو کامل متوجه بشید و بیشتر لذت ببرید. قلم آقای نبویان بی نظیر و فوق العادهست، مثل خودشون. "ولی ای شهر