کتاب بیم امواج سهمگین
معرفی کتاب بیم امواج سهمگین
کتاب بیم امواج سهمگین نوشته کاتلین دین مور فیلسوف و استاد دانشگاه درباره شفافیت و همچنین شهامت اخلاقی در دوران تغییرات اقلیمی است. او در این کتاب درباره وظیفهای اخلاقی صحبت میکند که بر دوش همه انسانها است: حفظ محیط زیست.
کتاب بیم امواج سهمگین را انتشارات چشمه با ترجمه نیسان فروزین منتشر کرده است.
درباره کتاب بیم امواج سهمگین
کاتلین دین مور فیلسوف، استاد سابق دانشگاه، نویسنده و فعال محیط زیست است. اما آنچه او را بر آن داشت تا این کتاب را بنویسند، دل نگرانی او برای زمینی است که در معرض خطر جدی قرار دارد و همین حالا هم آسیبهای زیادی متوجه آن شده است و تاثیرش را بر زندگی انسانها نشان داده است. زمینی که سرشار است از زیباییها و شگفتیهایی که زندگی و حیات را به ما هدیه دادهاند و حالا در حال نابودی هستند و این نابودی در سکوتی سهمگین فرو رفته است.
بیم امواج سهمگین به ما کمک میکند تا به شفافیت و شهامت اخلاقی برسیم. آن شهامت اخلاقی که در دوران تغییرات اقلیمی، نیاز است تا زندگی خود و نسلهای آینده را از خطر حفظ کنیم. ما در دوران عجیبی زندگی میکنیم. دورانی که از رخدادهای اقلیمی غیر طبیعی پر شده است و ویرانی زمین را به دنبال دارد. شیوع بیماریهای همهگیر، نابودی گونههای زیستی مختلف و در معرض خطر انقراض قرار گرفتن گونههای نادر، آتشسوزی جنگلها، گرم شدن زمین و آب شدن یخهای قطبی و ...
دین مور، یکی از فیلسوفان عملگرا است که در این کتاب یک دلیل روشن و واضح برای حفظ و مراقبت از جهان ارائه میکند: جهان خانه ماست و این وظیفه ما است که آن چیزی که برای ما گرامی و ارزشمند است، مراقبت کنیم. از طرف دیگر، ما در برابر نسلهای آینده و کودکان نیز مسئول هستیم و این مسئولیت ما را به حفظ زمین وامیدارد.
کتاب بیم امواج سهمگین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
بیم امواج سهمگین، کتابی جذاب و تاثیرگذار است که برای تمام کسانی که به حفظ کره زمین و محیط زیست اهمیت میدهند، کمک میکند. اگر به دنبال راهکارهای عملی برای نجات زمین میگردید این کتاب به شما کمک میکند.
درباره کاتلین دین مور
کاتلین دین مور در سال ۱۹۷۴ در اوهایو متولد شد. او فیلسوف نویسنده و فعال محیط زیست و استاد سابق دانشگاه ایالتی اورگان است. او داستانهای نوشته است که تمرکز آن بر ارزشهای فرهنگی و معنوی حفظ زمین است و آثاری نیز دارد که درباره مباحث اخلاقی صحبت میکند. به خصوص مواردی که به صورت مستقیم با تغییرات آب و هوا و تغییرات اقلیمی در ارتباط هستند.
بخشی از کتاب بیم امواج سهمگین
همسایه من مردی عملگراست. او میگوید: «ببین، اگر میخواهی مردم را تشویق کنی برای تغییرات اقلیمی کاری کنند، درباره چیزهایی حرف بزن که آنها را به حرکت وامیدارد: منافع شخصی، پول و ترس. به آنها نگو که تخریب جهان خطاست، بلکه بگو این کار احمقانه، پرهزینه و خطرناک است. بگو که اگر هر چه زودتر از انرژی خورشیدی استفاده نکنند، چینیها خوراک ما را از سفرهمان میدزدند. بگو تغییرات اقلیمی قیمت کاهوی کالیفرنیا را چند برابر میکند. آنها را حسابی بترسان. بگو به احتمال قوی پس از گرمایش زمین، زمستان هستهای دنیا را فرامیگیرد. شبی سرد و طولانی برای آینده بشریت که در آن ملتها، به خاطر آب و خوراک، بر سر هم بمباتمی میریزند. نمیخواهد به مردم پندواندرز بدهی، چون مردم از روضهخوانی و موعظه خوششان نمیآید. اخلاقیات هیچوقت چیزی را عوض نکرده، وقت هدر دادن است و آن هم زمانی که وقتی نمانده.»
با این حرفها خودم را جمعوجور میکنم. میخواهم به او بگویم گفتمان اخلاقی چیست. میخواهم از نیروی تصدیق اخلاقی در تغییر تاریخ صحبت کنم. درست است که وجهه اخلاقیات در سالهای اخیر خوب نبوده است. میتوان تقصیر را به گردن مبلغان تلویزیونی انداخت که همواره از گناه دم میزنند. شاید اخلاق با مذهب اشتباه گرفته میشود. شاید تقصیر مطبوعات است که به جای صحبت از درستی و خوبی، زندگی خصوصی مردم را برملا میکنند و از رفتارهای قبیح آنها پرده برمیدارند. شاید مقصر بیماری واگیرداری است که برخلاف منطق عمل میکند: «چون من حق دارم هر چه میخواهم باور کنم، پس هر چه باور میکنم درست است.» بیچاره اخلاقیات! با وجود آنکه حسابی از ریخت افتاده، میکوشد خوب جلوه کند.
نخست باید فکر کنیم اگر برای آنچه برایمان بهغایت ارزشمند است کاری نکنیم، چه پیامدی خواهد داشت. آیا معنی زندگی اخلاقی این نیست که بتوانیم برای محافظت و مراقبت از چیزهایی که زیبا، نیکو و گرامی میدانیم کاری انجام دهیم؟
۱. میبایست به خاطر بالندگی و زندگی انسان اقدام کنیم. این اساس کار ماست. اگر زندگی و بالندگی انسان از شمار ارزشهای اساسی است و اگر اختلال در محیط زیست هزینه وحشتناکی برای بشریت و چشمانداز زندگی داشته باشد، وظیفه اخلاقی ماست که مانع این اختلال شویم. کسانی هستند که ارزش زندگی انسان را نفی میکنند و میگویند زمین بدون «آفت» نوع انسان جای بهتری برای زیستن است. عدهای هم هستند که خطرات تغییرات اقلیمی را نفی میکنند. ولی اگر شما به ارزش انسان واقفاید و از تغییرات اقلیمی وحشت دارید هیچ بهانهای برای عمل نکردن ندارید.
۲. میبایست به خاطر کودکان عمل کنیم، خواه به خاطر معصومیت آنها و خواه به خاطر آیندهشان. کودکان در جثههای کوچک خود حامل آینده نژاد بشریاند. شاید به خاطر عشقی که به کودک داریم، یا صرفاً نیروی محرک تکامل و اشتیاق باقی گذاشتن پارهای از خودمان برای جهان. به هر دلیلی که باشد انسان متعهد است از آسیب کودکان جلوگیری کند. ولی درحالیکه ما مشغول مالاندوزی برای فرزندانمان هستیم، جهانی را که برای آنها باقی میگذاریم تهی و بیثبات میکنیم و به آنها آسیب میزنیم. اگر ما وظیفه داریم از کودکان در مقابل آسیب محافظت کنیم و اگر تخریب محیط زیست آشکارا به کودکان صدمه میزند، پس ما متعهد هستیم کوشش مضاعفی برای جلوگیری از تأثیرات مخرب انجام دهیم.
۳. میبایست دستبهکار شویم، زیرا شکوفاییها در یکدیگر تأثیر میگذارند. علوم بومشناسی، حکمت باستانی و تقریباً همه ادیان دنیا به ما میگویند که زندگی بههمپیوسته است. انسان در نتیجه روابط پیچیده با هوا، اقلیم، حیوانات، خاک و خورشید است که ساخته میشود و پرورش مییابد. در نتیجه، زندگی انسان کاملاً بر سایر موجودات و پایداری نظامهای دیگر متکی است. هر کس که اذعان میکند به انسان اهمیت میدهد ولی با «طبیعت» میانهای ندارد عمیقاً گمراه است. اگر ما به رشد و شکوفایی انسان متعهدیم، میبایست به همه بخشهای نظامهایی که وابستهشان هستیم نیز متعهد باشیم: از کوچکترین نظامهای زیستبومی گرفته تا عالیترین کارکردهای زمان و باد.
حجم
۳۲۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه
حجم
۳۲۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه