با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب برادرخوانده
۵٫۰
(۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب برادرخوانده
«برادرخوانده» نام رمانی از محمود مهدوی (-۱۳۵۱) است که در هشتمین دوره جایزه ادبی «امیر حسین فردی» مقام اول رمان نوجوان را به دست آوردهاست.
نویسنده در این رمان که برای مخاطبان گروه سنی نوجوان و جوان به نگارش درآمده، حوادث مربوط به دو دوره تاریخی اشغال اردبیل به وسیله روسها و واقعه تلخ تاراج اردبیل و گنجینه بقعه شیخصفیالدین اردبیلی را از زبان دوشخصیت داستانی نوجوانی به نام «آلیش» و گرگش (دؤشلی) روایت کردهاست. مهدوی درباره منابع استفاده شده این اثر گفتهاست: در این رمان پنجاه، شصت درصد وقایع تاریخ را عینا بازگو کرده و باقی آن را از تخیل خودم بهره بردهام. برای نوشتن این اثر باید بگویم که ظاهرا یک رمان نوشته شدهاست اما من برای نگارش آن قریب به ۱۰ تا ۱۵ کتاب پژوهشی و تاریخی را مطالعه کردم. آثاری درباره تاریخ و معماری اردبیل، ازجمله اثر سه جلدی «اردبیل در گذرگاه تاریخ» که نویسنده خیلی از جزئیات را که خود در آن فضا تجربه کرده و عینا آوردهاست، از منابع من برای تحریر کتاب به شمار میآیند.
بخش کوتاهی از داستان:
وسط چهارراه، افسر روسی ایستاده بود و دمبهدم به نقشهای که در دست داشت نگاهی میانداخت و علامت میداد کامیونها به سمتی بروند و تانکها بکشند طرف عمارت سالاریه. خیابان که به خلوتی رسید، پیادهنظام جای تانکها را گرفت. چشم جابر لابهلای عقربههای ساعت مچیاش به کندی میچرخید. دلهره نمیگذاشت سر جایش آرام بایستد. میخواست جلوی این اجنبیها دربیاید؛ ولی نمیشد بیگدار به آب زد. حالا لحظاتی بود که آرزو داشت به سرعت بگذرند و با این همه، عقربهها کنار عدد دو خوابیده بودند و خیال نداشتند تکانی به خودشان بدهند. آلیش هنوز بالای فایتون ایستاده بود و عین روزهای شبیهخوانی از آن بالا همه چیز را دید؛ اشقیاء با لباس خاکی سوار بر اسبهای آهنی!
یکی گفت: «زنده باد ارتش سرخ... زنده باد ارتش سرخ...»
اهالی بهتزده بودند و دستهای اینور و آنور سوت و کف میزدند و میخندیدند. سربازها هم برایشان دست تکان میدادند. چیزی دل آلیش را چنگ زد و خواست با صدای بلند فریاد بزند. نتوانست و دست روی دهانش گذاشت و دانههای اشک روی گونهاش غلطیدند.
پرواز شاهین![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
جمشید دبیری
تدابیر فصل بهارعباس جوشن
اقدامات دولت های ایران در طول جنگ جهانی دوم (جلد سوم)مریم وفایی پور
پیش پرده و پیش پرده خوانی در ایرانعباس بهارلو
اخلاق حرفه ای در مدیریتپریناز بنیسی
راهنمای کاربردی ادغام تصاویر سنجش از دورکریستین پل
نمایشنامه های من و مامتفیض شریفی
راه جلیلع. پاشایی
معاینه بالینی قلب و گردش خونجوزف پرلاف
چگونه با هر کسی صحبت کنیم (خلاصه کتاب)لیل لوندز
وداععلی ملکان
قوانین و مقررات بازرسی فرمانداری های ایرانعلی اصغر قلیچ خان
منصفانه نیست!بل مونی
نگاهی از چند سو به دانشنامه نگاریعبدالحسین آذرنگ
زندگی و بس؛ دکتر محسن کدیورمحمد حسن قائمی
مصاحبه با نویسنده وحشتحسن الجندی
مقاله نویسی در علوم ورزشیتیموتی باورست
خانواده و آسیب رسانه ای، رایانه و اینترنتنسیم جعفری
قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان خودرومحسن یادگاری
حجم
۸۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
حجم
۸۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
عذر میخواهم کارتون عالی بود اما من دنبال سولماز در گودال خمپاره ها هستم دارینش اگه دارین بهم بگین لطفا