کتاب مختارنامه
معرفی کتاب مختارنامه
کتاب مختارنامه یکی از مجموعه کتابهای ادبیات عامه نوشتهٔ عطاءاللهبن حسام واعظ هروی است و با ویرایش علیرضا سیفالدینی منتشر شده است.
درباره کتاب مختارنامه
این کتاب در سدهٔ دهم هجری منتشر شده است. مختارنامه یا روضه المجاهدین کتابی حماسی است که به روایت جنگها و مبارزات مختار ثقفی در انتقام شهدای کربلا میپردازد. مختار بن ابوعبید ثقفی متولد سال اول هجرت است و در سال ۶۷ هجرت شهید شده است. او شورشی عظیم را علیه خلافت اموی و نیز عبدالله بن زبیر آغاز کرد و بر بیشتر نواحی عراق چیره شد. او برای انتقام خون حسین بن علی (ع) نبردی عظیم را فرماندهی کرد.
عطاءالله بن حسام واعظ هروی کتاب مختارنامه را در ۲۴ باب نوشته است و کتاب یک مقدمهٔ کوتاه و خاتمهای جذاب دارد. او با آوردن اشعار حماسی در متن روایت جذابیت کتاب را چندبرابر کرده است و خواننده را با خودش همراه میکند.
هر باب از کتاب واقعه یا یکی از جنگهای مختار را بازگو میکند. باب اول کتاب با ورود «عبیدالله بن زیاد» به کوفه و شهادت «مسلمبنعقیل» پیش از ماجرای کربلا آغاز میشود و در ادامه کتاب وقایع تاریخی که بر مختار میگذرد با جزئیات از مرگ یزید بن معاویه تا قیام توابین و اتفاقات بعد از آن را روایت میشود.
واعظ هروی در این کتاب با جزئیات تمام جنگهای مختار را روایت میکند و تا روایت شهادت او به دست زبیریان پیش میرود.
خواندن کتاب مختارنامه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به متون حماسی دینی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مختارنامه
«در آمدن مسلم بن عقیل به کوفه و آگاه شدن یزید از این قضیه و فرستادن عبیدالله زیاد به ایالت کوفه و ذکر شهادت مسلم بن عقیل و بعضی از هواداران حضرت امام حسین علیهالسلام
روایت کند ابومخنف لوط یحیی الازدی، از پیران گذشته، که عمرخطاب، ابوعبیده را سپهسالار کرد بر سپاه عراق، و به حرب هارون فرستاد و ابوعبیده را در آن جنگ بکشتند. در آن وقت مختار خرد بود و به کوفه آمد؛ چون مداین را بگشادند، امیری مداین را به مختار دادند. مختار چون طفل بود با عم خود به مداین شد و آنجا بماند تا هنگامی که مردمان با امام حسن علیهالسلام بیعت کردند. اول کسی که بیعت کرد، قیس بن سعد بود، و گفت: «بیعت میکنم با تو به آن شرط که جهاد کنی.»
فرمود: «بیعت بکن که جهاد خود در آید.»
در آنجا مردم را معلوم شد که او را اراده حرب کردن نیست. پس اهل عراق جمع شدند و گفتند که امام حسن علیهالسلام را با لشکری باید بیرون برد. حضرت چارهای نیافت و از کوفه بیرون آمد و با چهار هزار کس به مداین آمد و قیس بن سعد را با دو هزار کس به مقدمه فرستاد. قیس برفت تا سرحد شام و آنجا بماند. امام به مداین، در کوشک کسری، شش ماه بماند. مغیره شعبه امیر مکه بود از قبل امیرالمؤمنین علیهالسلام. چون حضرت امیرالمؤمنین (ع) به دار بقاء رحلت نمود، معاویه ملعون منشور به مکه فرستاد. برادر عبدالله عباس به مکه بود. در آن وقت امیرالمؤمنین را شهید کردند. چون مردم دانستند که امام حسن (ع) حرب نخواهند کرد، هر کس حیله میکردند، میگریختند و به نزد معاویه لعین میشدند. و برادر عبدالله عباس نامه انشاء کرد تا نزد او شود بدان شرط که از وی خراج بصره نطلبند. معاویه اجابت کرد. عبدالله عباس نزد او رفت و از آنجا به مکه رفت. بعد از آن سپاه به حضرت بشوریدند و خویشتن را به سراپرده او افکندند و امام را کارد زدند و پهلوی او را خسته کردند و معاویه با لشکر شام به سرحد عراق آمد و از آن طرف اصحاف محافهای بیاوردند و امام حسن را در همان شب به در خانه سعید بردند و آواز دادند که امام را بدان جایگاه آوردیم و به شما سپردیم. سعید عم مختار بود و مختار فیالحال از بام فرود آمد و عم را گفت: «بشارت باد تو را بر این خواسته فراوان.»
عمش گفت: «این خارجیان امام حسن را در محقه نهادهاند و به در سرای ما آوردهاند. او را بند بر نه و نزد معاویه سگ فرست تا تو را خواست فراوان دهد.»
مختار چون این سخن بشنید بانگ بر او زد و گفت: «اف بر تو باد بدین سخن، دانی یا ندانی که امام حسن شمامه پیغمبر است و پاره جگر اوست و نور چشم مرتضی است و میوه دل زهراست. این چه حرف است. زینهار دیگر نگویی. توبه کن.»
گفت: «توبه کردم.»
آن گاه در را باز کردند و امام حسن را به خانه بردند و در جایگاهی پنهان کردند و خدمت میکردند و زخم آن حضرت را مرهم مینهادند تا آن جراحت خوب شد و سعد بن مسعود گفت: «من چند بار از مختار شنیدم میگفت من در اول دشمن اهل بیت بودم، چنان که اگر کسی نام علی را نزد من بردی همه موهای بدن من راست ایستادی. پس خواب دیدم که آن دشمنی به دوستی مبدل شد و توبه کردم. »
مختار را گفتند: «در خواب چه دیدی؟»»
حجم
۳۷۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
حجم
۳۷۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب عالی
عالی
کتاب علی