دانلود کتاب نیروی حال ترجمه هنگامه آذرمی pdf + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب نیروی حال

کتاب نیروی حال

معرفی کتاب نیروی حال

کتاب نیروی حال نوشته‌ی اکهارت تله با زیرعنوان «رهنمونی برای روشن‌بینی معنوی» اثری در ستایش زیستن در لحظه‌ی حال است؛ اثری که هر جمله و هر کلمه‌اش به ما کمک می‌کند زندگی‌مان را از گذشته و آینده پس بگیریم و در لحظه‌ی کنونی به سر کنیم. تنها چیزی که ما در دست‌هایمان داریم، لحظه‌ی حال است؛ بااین‌حال کمتر به آن توجه می‌کنیم و مدام در بین گذشته و آینده در رفت‌وآمدیم. این کتاب معنوی در سراسر دنیا نجات‌بخش آدم‌های مختلف در شرایط مختلف بوده است و یکی از موفق‌ترین نمونه‌ها در بین آثار مشابه به شمار می‌آید.

انتشارات کلک ازادگان این کتاب را با ترجمه هنگامه آذرمی منتشر کرده است. این اثر را می‌توانید در طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب نیروی حال اثر اکهارت تله

نیروی حال اثری به قلم اکهارت تله، نویسنده و معلم آلمانی است. این کتاب به‌طور کلی به این مسئله می‌پردازد که چطور می‌توانیم در لحظه‌ای که در آن قرار داریم زندگی کنیم و با فکر کردن مداوم به گذشته و آینده، حال را نبازیم. تله که خود سرگذشت تلخی داشته و با تاریکی‌های زندگی آشناست، در این کتاب با روایت شرح حال و روند دگرگونی‌هایش به خواننده می‌گوید تنها راه رسیدن به روشنایی استفاده از نیروی ذهنی برای زیستن در لحظه‌ی حال است. او در کتابش نقشه‌های ذهن برای فرار از لحظه‌های حال را رو می‌‌کند و آینه‌ای در برابر ما می‌گیرد تا ببینیم که چطور با افکار واهی فرصت باقی مانده‌ی زندگی را می‌بازیم و تسلیم می‌شویم. داشتن حضور ذهن، دقت در لحظه‌ی کنونی و عمیق شدن در زمان حال اگرچه ساده به نظر می‌رسد، ولی نیاز به تمرین، مهارت و آگاهی دارد. کتاب نیروی حال با نمایش دادن افکار منفی برای خواننده‌اش روشن می‌کند که گذشته کارتی سوخته است و آینده وهمی بیشتر نیست، همه‌ی آن‌چه وجود دارد، حالا و لحظه‌ی حال است!

کتاب نیروی حال با مثال‌های ساده و شیوه‌ی بیانی روشن خواننده را به دل ماجرا می‌برد و او را در تجربه‌های عجیب و گران‌بهای تله سهیم می‌کند. در ضمن خواننده در این کتاب شیوه‌ی به دست گرفتن کنترل افکارش را پیدا می‌کند تا نگذارد افکار منفی و اوهام او را به هر سمت و سویی ببرند و بتواند هوشیارتر با جهان هستی و قوانینش روبه‌رو شود. 

نیروی حال در جهان به موفقیت بسیاری رسیده است؛ از ترجمه شدن به بیشتر از ۳۰ زبان زنده تا قرار گرفتن در لیست پرفروش‌ترین‌ها و برانگیختن تحسین خوانندگان و منتقدان. در ضمن این کتاب در فهرست کتاب‌هایی که زندگی‌تان را دگرگون خواهند کرد قرار دارد و زندگی میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا را دستخوش تغییر قرار داده است. 

خرید و دنلود کتاب نیروی حال را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب نیروی حال برای همه می‌تواند یک تلنگر مهم باشد. تلنگری که با شدت به ذهن آن‌ها می‌خورد تا ببینند که چقدر از لحظه‌ها را با تفاله‌ی گذشته و وهم آینده از دست داده‌اند. در واقع هر کسی که می‌خواهد زندگی را واقعی‌تر و عمیق‌تر لمس کند و از فرصت‌هایش بهره‌ی بیشتری ببرد، می‌تواند از فضای آرام و دلگرم‌کننده‌ی نیروی حال کمک بگیرد. در ضمن این کتاب برای کسانی که تمرکز چندانی ندارند، احساس آشفتگی و سردرگمی می‌کنند و تنها به دنبال گذران لحظه‌ها هستند، انتخاب بسیار خوبی است چون در واقع نوعی مراقبه به شمار می‌آید.

چرا باید نیروی حال با ترجمه هنگامه آذرمی را بخوانیم؟

حلقه‌ی گمشده‌ی ما در دنیای امروز، تمرکز و حضور ذهن است. بمباران خبری، افزایش سرعت زندگی، داده‌های پراکنده و درهم و استرس مداوم باعث شده ذهن ما به هزاران سو کشیده شود و نتواند در یک نقطه باقی بماند. اگر نگاهی به خودمان بیندازیم و به‌عنوان یک فرد بیرونی خودمان را رصد کنیم، می‌بینیم که ما کمتر در لحظه‌ی حال زندگی می‌کنیم. چند بار پیش آمده که زندگی را به روز بعد، به ماه بعد، به سال بعد و به آینده موکول کرده‌اید؟ چند بار پیش آمده که پایتان در اتفاقی در گذشته گیر کرده و اسیر موج اگرها شده‌اید که اگر این‌طور نمی‌شد و اگر آن‌طور می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟ این مشکل بین اکثر ما مشترک است و در بیشتر مواقع اختیاری بر آن نداریم. کتاب نیروی حال اثری معنوی است که گام به گام ریشه‌ی این مشکل را عیان می‌کند تا بتوانیم با آگاهی و هوشیاری به جنگش برویم.

زندگی در زمان حال یعنی نگذاریم شکست‌های گذشته در طول زمان کش پیدا کنند و وقت ارزشمندمان را بسوزانند، یعنی نگذاریم رویای آینده گولمان بزند و مدام منتظر فرصت بهتری برای زندگی کردن باشیم. زندگی در زمان حال باعث می‌شود هم حال بهتری داشته باشیم و هم از فرصت‌ها بهتر و بیشتر استفاده کنیم و قدر زمان بی‌بازگشتمان را بدانیم. در ضمن نگاه اکهارت به زندگی بسیار جالب است و کمک می‌کند در زمینه‌های مختلفی دیدگاه تازه‌ای پیدا کنیم و بتوانیم از مواضع متفاوتی به جهان نگاه کنیم.  

درباره اکهارت تله

اکهارت تله سال ۱۹۴۸ در آلمان متولد شد. کودکی متلاطمی داشت و پدر و مادرش از هم جدا شدند. تله در نوجوانی با پدرش به اسپانیا رفت و مشغول مطالعه‌ی نجوم و ادبیات شد. هنوز جوان بود که این بار به انگلستان مهاجرت کرد و در دانشگاه کمبریج مشغول درس خواندن شد. زندگی اکهارت تا قبل از بیست‌ونه‌سالگی نقطه‌ی عجیب یا بزنگاه مهمی نداشت، او در این سال‌ها یک جوان معمولی بود که سایه‌ی افسردگی هم روی سرش سنگینی می‌کرد. در بیست‌ونه‌سالگی تله یک شب ناگهان از شدت رنج و درد از خواب پرید و حس کرد چیزی در درونش تکان خورده است. روز بعد، تله احساس متفاوتی داشت. او بعد از این تجربه چند سال را دور از فضای کاری و در کشف و شهود گذراند و بعد یک معلم معنوی شد. معلمی که در سال ۲۰۰۸ از طرف نیویورک‌ تایمز محبوب‌‌ترین نویسنده‌ی کتاب‌‌های معنوی لقب گرفت و در سال ۲۰۱۱ در Watkins Review به‌عنوان تاثیرگذارترین شخصیت معنوی جهان شناخته شد. آثار معنوی تله در سراسر دنیا مخاطبان بسیاری دارند و تسلیم گذر زمان نمی‌شود، چون تاریخ انقضا ندارند و به مفاهیم همه‌شمولی می‌پردازند. 

بهترین ترجمه کتاب نیروی حال کدام است؟

نیروی حال در ایران بارها و با ترجمه‌ی مترجم‌های مختلف به انتشار رسیده است. همین مسئله مخاطب را سردرگم می‌کند چون در کتاب‌های معنوی ترجمه نیز اهمیت پیدا می‌کند. از بین ترجمه‌های کتاب نیروی حال ترجمه‌ی هنگامه آذرمی در نشر کلک آزادگان را می‌شود بهترین ترجمه دانست. این مترجم با وفاداری به متن و در عین تلاش برای انتقال بهتر مفاهیم به زبان فارسی، باعث می‌شود شما نزدیک‌ترین ارتباط را با متن اصلی داشته باشید و بتوانید به جان کلام اکهارت دست پیدا کنید. 

نظرات افراد یا مجله‌های مشهور درباره نیروی حال

نیروی حال تنها استقبال خوانندگان را به دنبال نداشت بلکه منتقدان و نشریه‌های ادبی را هم وادار به تحسین کرد. بعضی از نظرات مطرح‌شده در مورد این کتاب محبوب به شرح زیر هستند: 

بارنز اند نوبل: «یک سفر معنوی الهام‌بخش برای رسیدن به خویشتن حقیقی.»

Common Ground: «پویا، روشنگرانه، همگام با زمانه و به‌روز.»

آمازون: «نیروی حال یکی از بهترین کتاب‌هایی است که در سال‌های اخیر منتشر شده است. هر جمله با حقیقت و قدرت نوشته شده است.»

بعد از این کتاب چه کتابی بخوانیم؟

بعد از انتشار کتاب نیروی حال پیغام‌هایی از سرتاسر دنیا برای اکهارت تله رسید. خوانندگان بسیاری به او گفتند بعد از مطالعه‌ی این کتاب زندگی‌شان دستخوش تغییرات بسیاری شده است و به شکل دیگری به جهان نگاه می‌کنند. بسیاری از این مخاطبان هم از تله درخواست کردند بیشتر راهنمایی‌شان کند تا بتوانند در طول زندگی روزمره تمرکزشان را حفظ کنند و ذهنشان به گذشته و آینده نپرد. این درخواست‌ها تله را تشویق کرد که کتاب دیگری بنویسد با نام تمرین نیروی حال.

کتاب تمرین نیروی حال همانطور که از نامش برمی‌آید مجموعه‌ای از تمرین‌هاست که به شما کمک می‌کنند کنترل ذهنتان را در دست بگیرید و خودتان را از زمان‌های دیگر به زمان حال برگردانید. تمرین‌های کتاب عمیق ولی ساده و در دسترس هستند و در واقع نوعی مراقبه به حساب می‌آیند. توصیه می‌کنیم بعد از مطالعه‌ی کتاب نیروی حال به سراغ تمرین نیروی حال بروید تا دانسته‌هایتان از این کتاب را عملی کنید. 

یک هشدار مهم

کتاب نیروی حال کتاب معنوی بی‌نظیری است که می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد؛ اما نکته‌ای که هرگز نباید فراموش کنید این است که نیروی حال و تمام کتاب‌های از این دست در شرایط غیر عادی نمی‌توانند معجزه کنند. به طور مثال اگر حادثه‌ی دلخراشی در گذشته‌تان وجود دارد که نمی‌توانید از آن عبور کنید، نباید به مطالعه‌ی کتاب بسنده کنید بلکه در کنار آن از متخصص هم کمک بگیرید.

بخشی از کتاب نیروی حال

یکی دانستن خویش با ذهن، حجاب کدری‌ست از مفاهیم، برچسب‌ها، تصاویر، کلمات، داوری‌ها و تعابیری که همه روابط صادقانه را مسدود می‌کند. این حجابی میان تو و خودت، تو و انسان‌های دیگر - خواه زن یا مرد - تو و طبیعت و تو و پروردگار است. این حجاب افکار، توهم جدایی را ایجاد می‌کند، توهم این که یک «تو» و یک «دیگری» کاملاً جدا از هم وجود دارد. آنگاه این واقعیت اصلی را که تو در زیر لایه ظواهر مادی و صورت‌های جدا، با تمامی آنچه هست یکی هستی، از یاد می‌بری. منظور از «از یاد بردن» آن است که دیگر نمی‌توانی این یکی بودن را به صورت یک واقعیت بدیهی احساس کنی. ممکن است حقیقت آن را باور کنی، اما دیگر حقیقت آن را نمی‌شناسی. باور می‌تواند تسکین‌بخش باشد، اما فقط از راه تجربه شخصی رهایی‌بخش می‌شود.

فکر کردن، به یک بیماری تبدیل شده است. بیماری زمانی بروز می‌کند که چیزها از توازن خارج شوند. برای نمونه، هیچ اشکالی در تکثیر و تقسیم یاخته‌ها در بدن نیست، اما هنگامی که این روند، بی‌توجه به کل سازواره ادامه پیدا کند، یاخته‌ها بی‌رویه تکثیر می‌یابند و ما دچار بیماری می‌شویم.

توجه داشته باشید که ذهن در صورت استفاده صحیح از آن، ابزاری فوق‌العاده است. با این حال در صورت بهره‌گیری نادرست از آن بسیار ویرانگر می‌شود. دقیق‌تر بگویم، استفاده نادرست از ذهن نیست که مسأله‌ساز است، بلکه معمولاً استفاده نکردن از آن، مشکل به وجود می‌آورد. این ذهن است که از شما استفاده می‌کند. این حالت، بیماری‌ست. شما معتقدید که ذهنتان هستید. این باور، یک توهم است. در این شرایط، وسیله بر شما حاکم شده است.

با این مطلب کاملاً موافق نیستم. درست است که مانند بسیاری از مردم، افکار بی‌هدف فراوانی دارم، اما هنوز می‌توانم از ذهنم برای رسیدن و دست‌یابی به چیزها استفاده کنم و این کار را در همه اوقات انجام می‌دهم.

تنها به این دلیل که می‌توانی جدول کلمات متقاطع را حل کنی یا بمب اتم بسازی، به این معنی نیست که از ذهنت استفاده می‌کنی. درست مانند سگی که گاز زدن به استخوان را دوست دارد، ذهن هم دوست دارد که دندانش را درون مسایل فروکند. از این روست که ذهن، جدول و معما حل می‌کند و بمب اتم می‌سازد. شما هیچ علاقه‌ای به هیچ یک از این‌ها ندارید. اجازه بدهید از شما بپرسم: «آیا می‌توانید هر گاه بخواهید از ذهنتان رها شوید؟ آیا تکمه «خاموش» کردن ذهنتان را یافته‌اید؟»

منظورت این است که کاملاً فکر کردن را متوقف کنم؟ خیر، نمی‌توانم، مگر برای یک یا دو لحظه.

پس، این ذهن است که از شما استفاده می‌کند. شما ناآگاهانه هویت خویش را با ذهنتان یکی می‌کنید، به همین دلیل حتی نمی‌دانید که برده ذهنتان هستید. تقریباً بدون این که بدانید، به تسخیرش درآمده‌اید و از این رو آن موجودیت تسخیرکننده را خودتان می‌پندارید...

معرفی نویسنده
عکس اکهارت  تله
اکهارت تله
آلمانی | تولد ۱۹۴۸

اکهارت تله رهبری معنوی و نویسنده‌ی مشهور آلمانی است که بیشتر به خاطر نخستین کتابش، نیروی حال شناخته می‌شود. تله کتاب‌های معروف دیگری از جمله یک زمین جدید: یگانگی با تمامیت هستی نوشته است. پس از گذراندن دوره‌‌ای کوتاه از افسردگی، تله دچار تحولی درونی شد و از جامعه احساس بیگانگی کرد؛ او به دگرگونی و آرامشی روحی دست یافت که در ادامه‌ی زندگی‌ نیز با او همراه بود.

rademita
۱۴۰۰/۰۲/۲۱

این کتابو نبایدفقط خوندبعدازهرچندصفحه بایدبه چیزایی که خوندی فکرکنی تاقشنگ بفهمیشون

pegah
۱۴۰۰/۰۹/۱۱

قبل از خوندن این کتاب وقتی یکی میگفت با خوندن یک کتاب زندگیش متحول شده درک نمیکردم چی میگه ولی به جرات میگم این کتاب زندگی و دید من به مسائل رو تغییر داد . غوطه ور شدن در لحظه

- بیشتر
آتنا
۱۴۰۰/۰۴/۲۵

متن و ترجمه خیلی سنگین ، اصلا روان و قابل فهم نیست

کاربر 2494896
۱۴۰۰/۰۵/۰۳

محتوای کتاب خیلی خوبه و نیاز به تفکر داره اما متن روان نیست!

ali gholami
۱۴۰۱/۰۹/۲۴

شاید زندگی تون تقسیم بشه به قبل و بعد از خواندن این کتاب.. نه بخاطر این که این کتاب چیز جدیدی رو از بیرون بهتون منتقل میکنه.. این کتاب بهتون کمک میکنه چیزی رو که درونتون هست ببنید و ازش

- بیشتر
استاد بابک عزتی رنجبر
۱۴۰۰/۱۱/۱۱

کتاب با وجود گرانبها بودن ،بخوبی ترجمه نشده متاسفانه و از واژه های نامأنوس زیادی استفاده شده

نیلوفر
۱۴۰۲/۰۶/۰۳

این کتاب به ذهن و زندگی من نظم داد، واقعاً زندگیمو عوض کرد. نسخه چاپیش رو هم تهیه کردم چون لازمه که در طول زندگی بارها مطالعه بشه. ترجمه خانم آذرمی وفادار به متن هست و بخوبی مفاهیم مورد نظر

- بیشتر
Elham
۱۴۰۲/۰۲/۱۴

مدتها بود دنبال کتابی میگشتم که به تکرار مکررات نپرداخته باشه؛ تا این که این کتاب ارزشمند را خواندم. حقیقتا هر جمله اش پر از حرف و درس بود و هر بار که بخوانید مطالب جدیدی را درک میکنید. یک

- بیشتر
Shahab Moradi
۱۴۰۰/۱۰/۲۶

کتاب خوبیه ولی متن خوبی نداره ، با یک ترجمه ی دیگه بخونید تا بفهمید چی به چیه

کاربر ۲۶۵۷۶۸۰
۱۴۰۲/۰۸/۲۰

بااختلاف بهترین کتاب در زمینه شناخت ذهن، خودشناسی و استفاده مفید از تک تک لحظات زندگیه، عالیهههه حتما مطالعه کنید ، مهمترین نکات مایندفول نس و خودآگاهی رو بیان میکنه، انقدر خوبه که دیدم دارم همه مطالب رو هایلایت میکنم

- بیشتر
ناتوانی در متوقف کردن افکار، بیماری وحشتناکی‌ست که از آن آگاه نیستیم و چون تقریباً همه از آن رنج می‌برند، روندی طبیعی تلقی می‌شود.
atefeh
اگر شما خودتان را در بهشت هم بیابید، مدتی طول نخواهد کشید که ذهنتان خواهد گفت: «بله، اما!...»
Thelonious
زندگی رها از دردها، نگرانی‌ها و روانی رنجور ممکن است. برای این کار باید به نقش خود به عنوان خالق دردهایمان آگاه شویم؛ ذهن ما خود مسایل و مشکلاتمان را می‌آفریند، نه کسی دیگر و نه «جهان بیرون». این ذهن خود ماست با جریان بی‌وقفهٔ افکار؛ فکرهای گذشته و نگرانی‌های آینده
atefeh
آنچه را که اغلب عشق می‌خوانیم، می‌تواند برای مدتی لذت‌بخش و هیجان‌انگیز باشد، اما وابستگی اعتیادآوری‌ست، شرایطِ نیازمندی شدیدی که می‌تواند با زدن یک تکمه به ضد خود تبدیل شود.
Mina Sadeh
یکی دانستن خویش با ذهن، بزرگ‌ترین اشتباه ماست - باور ما بر این که ذهنمان هستیم - در حالی که به واقع موجوداتی بس بزرگ‌تر هستیم.
atefeh
شکایت، همیشه نپذیرفتن آن چیزی‌ست که هست
کاربر ۷۷۹۳۵
تا هنگامی که احساس وجودتان را از یکی دانستن خویش با ذهن یا بهتر بگوییم از «من درونی» می‌گیرید، نمی‌توانید از درد رها شوید
E.r.Miri
بعدها گاهی مردم نزدم می‌آمدند و می‌گفتند: «جویای آن چیزی هستم که تو داری. می‌توانی آن را به من بدهی یا نشانم دهی که چگونه می‌توانم به آن برسم؟» به آن‌ها پاسخ می‌دادم: «همین حالا هم آن را دارید، ولی تنها به دلیل سر و صدای زیادی که ذهنتان به راه انداخته است، نمی‌توانید آن را حس کنید.» این پاسخ بعدها به کتابی تبدیل شد که اکنون در دست دارید.
atefeh
فکر کردن بی‌اختیار، موجب نشت جدی نیروی حیات می‌شود.
E.r.Miri
احساس معمولاً نشان‌دهندهٔ الگوی فکری تقویت‌شده و نیرویافته‌ای‌ست که به دلیل حملهٔ شدید انرژی آن ابتدا نمی‌توان به اندازهٔ کافی حضور داشت و آن را دید. احساس می‌خواهد اختیار شما را در دست بگیرد و اگر به اندازهٔ کافی حضور نداشته باشید، معمولاً در این کار موفق می‌شود.
کاربر ۲۴۱۱۲۰۸
مرگ، برهنگی از تمامی آن پوشش‌هایی‌ست که شما نیستید!
Thelonious
دلیل آن که چرا روابط عاشقانهٔ رؤیایی، تجربه‌ای‌ست که در جهان با چنین شدتی خواهان دارد، این است که به ظاهر ما را از حالت ریشه‌ای و عمیقِ ترس، نیاز، کمبود و کامل نبودن رها می‌کند. این حالات بخشی از وضعیت انسان است که به روشن‌بینی نرسیده و گویی اسیر است. این حالت دارای بُعدی روانی و در عین حال بُعدی جسمی‌ست. شما در حیطهٔ جسم بی‌تردید کامل نیستید و هیچ گاه هم نخواهید بود. شما یا زن هستید یا مرد، یعنی این که نیمی از یک کل هستید. در این حیطه، نیاز به تمامیت، یکپارچگی یا بازگشت به یکی بودن، خود را به صورت جاذبهٔ مؤنث و مذکر، یعنی نیاز مرد به زن و نیاز زن به مرد نشان می‌دهد. این مقاومت‌ناپذیرترین اشتیاق برای یکی شدن با نیروی قطب مخالف است. ریشهٔ این نیاز بدنی، مقدس است؛ شوق پایان دادن به دوگانگی و بازگشت به حالت تمامیت و یکپارچگی. در حیطهٔ جسم، پیوند جسمی نزدیک‌ترین حالت به آن یکپارچگی‌ست. به همین دلیل این تجربه می‌تواند لذت‌بخش‌ترین تجربه‌ای باشد که حیطهٔ جسم به شما ارزانی می‌دارد.
esrafil aslani
چگونه می‌شود روند ایجاد زمان را متوقف کرد؟ با پی‌بردن عمیق به این نکتهٔ مهم که لحظهٔ حال تنها چیزی‌ست که دارید. «لحظهٔ حال» را کانون اصلی زندگی‌تان قرار دهید. همان گونه که پیش از این در زمان به سر می‌بردید و فقط برای لحظاتی کوتاه به «اکنون» می‌پرداختید
E.r.Miri
در برابر آنچه که هست تسلیم شوید. به هستی «آری» بگویید، آنگاه ببینید چگونه به جای آن که هستی بر ضد شما باشد، ناگهان برای شما شروع به کار می‌کند
کاربر ۷۷۹۳۵
ناخشنودی شما نه تنها وجودتان، بلکه اطرافیانتان و روان جمعی بشر را که خود بخشی جدانشدنی از آن هستید، آلوده می‌کند. آلودگی این سیاره فقط بازتاب بیرونی آلودگی درونی روان‌هاست و مسؤول آن هزاران انسان ناآگاهی هستند که مسؤولیت فضای درونشان را بر عهده نمی‌گیرند.
کاربر ۲۱۸۲۰۸۳
ذهن برای آن که مطمئن شود همچنان در جایگاه قدرت قرار دارد، پیوسته توسط گذشته و آینده به دنبال سرپوش گذاشتن بر لحظهٔ حال است. بنا بر این در حالی که زمان، نیروی حیات و امکان خلاق و نامتناهی «بودن» را که از «لحظهٔ حال» جدایی‌ناپذیر است می‌پوشاند، سرشت راستین شما توسط ذهن پنهان می‌گردد.
E.r.Miri
چنان چه درگیری آشکاری میان ذهن و احساس در جریان باشد، فکر، دروغ و احساس، حقیقت را می‌گوید؛
E.r.Miri
نخواه که آن را با ذهنت درک کنی. سعی نکن آن را بفهمی. فقط هنگامی که ذهن تو خاموش باشد آن را خواهی شناخت؛ زمانی که کامل و پرتوان در «لحظهٔ حال» حضور داری
atefeh
بله. عادت کنید که از خودتان بپرسید: «در این لحظه در درون من چه می‌گذرد؟»
بهناز
اجازه بدهید از شما بپرسم: «آیا می‌توانید هر گاه بخواهید از ذهنتان رها شوید؟ آیا تکمهٔ «خاموش» کردن ذهنتان را یافته‌اید؟» منظورت این است که کاملاً فکر کردن را متوقف کنم؟ خیر، نمی‌توانم، مگر برای یک یا دو لحظه. پس، این ذهن است که از شما استفاده می‌کند. شما ناآگاهانه هویت خویش را با ذهنتان یکی می‌کنید، به همین دلیل حتی نمی‌دانید که بردهٔ ذهنتان هستید. تقریباً بدون این که بدانید، به تسخیرش درآمده‌اید و از این رو آن موجودیت تسخیرکننده را خودتان می‌پندارید. آغاز آزادی، پی بردن به این نکته است که شما موجودیت تسخیرکننده، یعنی آن متفکر نیستید. آگاهی از این نکته شما را قادر به مشاهدهٔ موجودیت ذهن می‌کند. لحظه‌ای که شروع به مشاهدهٔ آن فکرکننده نمایید، سطح بالاتری از آگاهی فعال می‌شود. سپس پی‌می‌برید که حیطهٔ وسیعی از شعور در فراسوی فکر وجود دارد که فکر فقط بُعد کوچکی از آن است.
غزاله رفیعی

حجم

۲۱۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۶۲ صفحه

حجم

۲۱۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۶۲ صفحه

قیمت:
۵۳,۰۰۰
۲۶,۵۰۰
۵۰%
تومان