دانلود و خرید کتاب تمرین نیروی حال اکهارت تله ترجمه فرناز فرود
تصویر جلد کتاب تمرین نیروی حال

کتاب تمرین نیروی حال

معرفی کتاب تمرین نیروی حال

کتاب تمرین نیروی حال اثر اکهارت تله و ترجمه فرناز فرود، شامل آموزش، مراقبه و تمرین‌های بنیادین از کتاب نیروی حال برای تقویت نیروی حال و به قول سهراب سپهری، شاعر پرآوازه ایرانی، زندگی کردن در حوضچه اکنون است.

درباره کتاب تمرین نیروی حال

کتاب تمرین نیروی حال شامل تمرین‌هایی برای تقویت نیروی حال و زندگی در لحظه است. با کمک آموزش‌های این کتاب ما روش مراقبه را می‌آموزیم و یاد می‌گیریم تا از چنگ درد و رنج‌های گذشته زندگی، نگرانی و اندوه برای آینده و افکار منفی خلاص شویم و ارزش زندگی کردن در لحظه را بیاموزیم. این کتاب به ما کمک می‌کند تا به یک نوع از آگاهی دست یابیم. آگاهی که از ارزش لحظه‌ها و زندگی کردن در لحظه حرف می‌زند و به ما قدرت تغییر مسیر زندگی را می‌بخشد.

اکهارت تله درباره کتاب نیروی حال خود در سرآغاز این اثر نوشته است:

نیروی حال از چاپ نخست در سال ۱۹۹۷ تأثیری شگرف و بسیار عمیق‌تر از آن چه در تصور من می‌گنجید، بر آگاهی جمعی سیاره داشته است. این کتاب به پانزده زبان ترجمه شده است و هر روز از سراسر جهان نامه‌هایی از خوانندگان دریافت می‌کنم که نوشته‌اند در نتیجهٔ آموزش‌های نیروی حال زندگی آن‌ها دگرگون گشته است.

خواندن کتاب تمرین نیروی حال را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب یک راهنما برای تمام افرادی است که در چنگ افکار منفی، نیروهای نابودکننده ذهن و روان قرار گرفته‌اند. با کمک تمرین‌های این کتاب شما می‌توانید زندگی خود را به سمت تغییرات مثبت و درخشان تغییر دهید. پیشنهاد می‌کنیم پیش از این اثر، کتاب نیروی حال را بخوانید و پس از آن به سراغ تمرین‌هایش بیایید.

درباره اکهارت تله

اکهارت تله متولد آلمان و مقیم کاناداست. او بیشتر سال‌های عمرش را در افسردگی گذراند تا اینکه دستخوش تغییراتی درونی شد. اکهارت توله در پی این اتفاق، به یک معلم معنوی تبدیل شد و کتاب پرفروش نیروی حال را نوشت. او در سال ۲۰۱۱ از سوی Watkins Review به عنوان تأثیرگذارترین شخصیت معنوی جهان معرفی شد.

بخشی از کتاب تمرین نیروی حال

یک حیات جاودان و همیشگی در ورای هزاران هزار شکل حیات مقید به تولد و مرگ، وجود دارد. مردمان بسیاری برای توصیف آن، واژهٔ خدا را به کار می‌برند، من اغلب آن را وجود بی‌همتا یا به اختصار، وجود می‌نامم. واژهٔ وجود نیز مانند واژگان دیگر در این زمینه چیزی را روشن نمی‌کند. اما مزیت وجود آن است که مفهوم گسترده‌ای دارد و آن نادیدنی نامحدود را به موجودی محدود تقلیل نمی‌دهد. امکان ندارد بتوان تصویری ذهنی از آن ساخت و هیچ کس نمی‌تواند مدعی مالکیت انحصاری آن شود. وجود، حضور بی‌واسطهٔ شماست و به صورت حس حضور خود شما بی‌درنگ در دسترس است. بنا بر این از واژهٔ وجود تا تجربهٔ وجود، فقط باید گامی کوتاه برداشت.

وجود نه تنها در ورا، که در اعماق هر شکل به صورت درونی‌ترین ذات تباهی‌ناپذیر و نادیدنی آن نهفته است. به عبارت دیگر، هم‌اکنون وجود به صورت خویشتن خویش و طبیعت حقیقی شما در دسترستان است. در پی آن نباشید که با ذهن خود به آن دسترسی پیدا کنید. تلاش نکنید آن را بفهمید.

فقط هنگامی می‌توانید آن را بشناسید که ذهن آرام بگیرد. وقتی حضور دارید، زمانی که به طور کامل و متمرکز به حال توجه دارید، می‌توانید وجود را حس کنید، اما هیچ گاه نمی‌توانید با ذهن خود آن را بشناسید.

آگاهی دوباره به وجود و ماندن در آن حالتِ «شناخت احساسی»، روشن‌بینی خوانده می‌شود. واژهٔ روشن‌بینی نوعی دستاورد فراانسانی را به ذهن می‌رساند و نفس، این نقش را دوست دارد. در حالی که روشن‌بینی حالت طبیعی احساس وصل با وجود است، ارتباط با چیزی بی‌کران و فناناپذیر که در نهایت شگفتی، ذات شخص است و در عین حال بسیار عظیم‌تر از اوست. روشن‌بینی، یافتن طبیعت حقیقی خویش در ورای نام و شکل است.

ناتوانی در حس کردن این اتصال، توهم جدایی از خود و دنیای اطراف را پدید می‌آورد. آن گاه آگاهانه یا ناآگاهانه خود را به صورت ذره‌ای تک و تنها می‌بینید، ترس پدیدار می‌شود و تضادهای درونی و بیرونی امری عادی به نظر می‌رسند.

معرفی نویسنده
عکس اکهارت  تله
اکهارت تله
آلمانی | تولد ۱۹۴۸

اکهارت تله رهبری معنوی و نویسنده‌ی مشهور آلمانی است که بیشتر به خاطر نخستین کتابش، نیروی حال شناخته می‌شود. تله کتاب‌های معروف دیگری از جمله یک زمین جدید: یگانگی با تمامیت هستی نوشته است. پس از گذراندن دوره‌‌ای کوتاه از افسردگی، تله دچار تحولی درونی شد و از جامعه احساس بیگانگی کرد؛ او به دگرگونی و آرامشی روحی دست یافت که در ادامه‌ی زندگی‌ نیز با او همراه بود.

ali abdi
۱۴۰۰/۰۶/۱۱

هممممم اگع اون چیزی که واقعا نظر من هست رو بهتون بگم فک میکنین اغراق کردم ولی زیادی حیفه اگه نخونینش ...

مریم
۱۳۹۹/۱۲/۱۹

کتاب مفیدی هستش، ولی من فکر میکردم تمرینات مراقبه زیاد داشته باشه که اینطور نبود و اینکه محتواش تکراری بود و مطالبش رو بارها و بارها تکرار کرده، تو یکی دو مورد من نتونستم درک کنم و گفتم شاید تا

- بیشتر
Mahgol
۱۴۰۰/۰۲/۰۳

یه کتاب عالی برای آشنایی با ذهن یا همون نفس و تمرین مشاهده آن و یکی نپنداشتن خودمان با ذهن و درنهایت درک حضور

m a
۱۴۰۱/۰۹/۲۴

معرکه است این کتاب.... باید هرماه خواند تا ملکه ذهن بشود. البته ترجمه خیلی روان نیست.

mz
۱۴۰۱/۰۸/۳۰

زمان گذشته حال آینده راخوب توصیف میکند. عهده تفکیک ذهن وجود برمیآید

کاربر ۴۸۹۳۸۹۰
۱۴۰۱/۰۵/۱۷

عرض ادب.نسخه چاپی چجوری سفارش بدم ؟؟

عادت کنید از خود بپرسید، در این لحظه در درون من چه می‌گذرد؟ این پرسش، شما را به مسیر درست هدایت می‌کند. اما خود را تجزیه و تحلیل نکنید، فقط نگاه کنید. تمرکز خود را متوجه درون کنید. انرژی احساس را حس کنید. اگر احساسی وجود ندارد، توجه خود را عمیق‌تر به میدان انرژی درونی بدن معطوف نمایید. این راه رسیدن به وجود است.
:)
اگر بر فرض، تمامی مسایل یا آن چه به نظر شما دلایل ناراحتی‌هایتان است همین امروز به طرز معجزه‌آسایی کنار بروند، اما حضور شما در حال، افزایش نیابد و هشیارتر نشوید، خواهید دید که خیلی زود مشکلات و علت‌های دیگری برای درد و رنج پیدا خواهید کرد که درست مانند سایه شما را همه جا تعقیب می‌کنند. در نهایت فقط یک مسأله وجود دارد: ذهن مقید به زمان. هیچ نوع رهایی در زمان وجود ندارد. شما نمی‌توانید در آینده رها شوید. حضور در حال کلید رهایی‌ست. فقط می‌توانید در لحظهٔ حاضر رها باشید.
مریم
زندگی در حال است.
:)
نیرومند جلوه کردن برای دیگران، شکلی از ناتوانی‌ست که با جامهٔ کاذب توانایی پوشیده شده است. نیروی حقیقی در درون نهفته است و در حال در دسترس شما قرار دارد. ذهن همواره به دنبال راهی می‌گردد تا حال را طرد و از آن فرار کند. به عبارت دیگر، هر چه بیش‌تر ذهن را هویت خود بدانید، بیش‌تر رنج خواهید برد. یا می‌توان گفت که هر چه بیش‌تر بتوانید حال را بپذیرید و آن را محترم بشمارید، بیش‌تر از درد، رنج و ذهن خودمحور رها خواهید شد.
:)
پس دفعهٔ بعد اگر کسی به شما گفت: «معذرت می‌خواهم که منتظرت گذاشتم.» می‌توانید در پاسخ بگویید: «اشکالی ندارد، انتظار نمی‌کشیدم. فقط اینجا بودم و لذت می‌بردم؛ از بودنم لذت می‌بردم!»
کاربر ۱۲۳۷۳۵۵
شما چنان تحت تأثیر وضعیت زندگی خود قرار می‌گیرید که حس زندگی، حس بودن را از دست می‌دهید؛ یا به جای آن که توجه خود را به آن کاری که اکنون می‌توانید انجام دهید معطوف بدارید، دیوانه‌وار بارِ صدها کاری را که شاید باید در آینده انجام بدهید، با خود حمل می‌کنید.
کاربر ۱۲۳۷۳۵۵
اگر یک نفر مطلبی به قصد آزار یا توهین به شما گفت، به جای پیمودن مسیر ناآگاهانهٔ واکنش منفی و انجام اقداماتی نظیر حمله، دفاع یا پس کشیدن،‌ اجازه دهید سخنان آن شخص فقط از میان شما عبور کند. هیچ مقاومتی نکنید؛ درست مانند آن که کسی وجود ندارد که آزار ببیند. این بخشایش است. به این ترتیب شما آسیب‌ناپذیر می‌شوید.
:)
انتظار، یک حالت ذهنی‌ست و در اصل به این معناست که شما آینده را می‌خواهید و اکنون را نمی‌خواهید. آن چه را دارید نمی‌خواهید و آن چه را ندارید می‌خواهید. با هر نوع انتظار، ناآگاهانه تضادی درونی بین اکنون و اینجا، یعنی جایی که نمی‌خواهید باشید با آیندهٔ فرافکنی‌شدهٔ خود، یعنی جایی که می‌خواهید باشید، ایجاد می‌کنید. این نگرش موجب می‌شود حال حاضر را از دست بدهید و کیفیت زندگی شما به شدت کاهش یابد.
:)
نگران حاصل کارتان نباشید. فقط بر خود کار متمرکز باشید. نتیجه به خودی خود خواهد آمد. این یک تمرین نیرومند معنوی‌ست.
:)
آزادی، هنگامی آغاز می‌شود که درک کنید شما «فکرکننده» نیستید. همین که تماشاگر فکرکننده شوید، سطح بالاتری از آگاهی فعال می‌گردد.
علی
هنگامی که به آن چه هست تسلیم شوید و به طور کامل حضور یابید، گذشته نیروی خود را از دست می‌دهد. آن گاه قلمروی وجود که توسط ذهن پنهان شده بود، گشوده می‌شود. ناگهان سکونی عظیم و والا در درون شما پدید می‌آید؛ احساس آرامشی ژرف و بی‌انتها! درون آن آرامش، نشاطی عظیم نهفته است و درون آن نشاط، عشق نهفته است. و در درونی‌ترین بخش درون، آن مقدس، آن بی‌کران - هم او که نمی‌توان به نامی خواندش - نهان است.
کاربر ۱۲۳۷۳۵۵
هشیار و حاضر باقی بمانید؛ حاضر با تمامی وجودتان، با یکایک سلول‌های بدنتان. شما با این کار نور را به داخل تاریکی می‌تابانید. این شعلهٔ آگاهی شماست.
:)
هنگامی که میل به رو گرداندن از درد در شما شدید شد، این خواسته را مشاهده کنید، اما به آن عمل نکنید. همچنان توجه خود را بر درد متمرکز نمایید و اندوه، ترس، دلهره، تنهایی و هر چه را که هست، لمس کنید.
:)
«هر چیزی، در برابر نور نشان داده می‌شود و هر چه در برابر نور قرار گیرد، خود نور می‌گردد.» همان گونه که نمی‌توانید با تاریکی نبرد کنید، با بدن دردمند نیز نمی‌توانید بجنگید. تلاش در این راه موجب کشمکش‌های درونی و در نتیجه درد و رنج بیش‌تر می‌شود. مشاهدهٔ بدن دردمند کافی‌ست. مشاهدهٔ بدن دردمند، به مفهوم پذیرش آن به عنوان بخشی از وضعیت موجود در این لحظه است.
:)
همهٔ توجه خود را به ذهن و جهان بیرون ندهید. حتماً بر کاری که انجام می‌دهید متمرکز باشید، اما هر وقت توانستید همزمان، بدن درونی را نیز احساس کنید. در خود استوار باشید. آن گاه مشاهده کنید که چگونه با این حرکت وضعیت آگاهی و کیفیت کار شما تغییر می‌یابد. خواهش می‌کنم صرفاً گفته‌های مرا تأیید یا طرد نکنید، آن را امتحان کنید.
:)
«خود» شما از وجود سرچشمه می‌گیرد، نه از گذشتهٔ شما.
:)
ناتوانی در حس کردن این اتصال، توهم جدایی از خود و دنیای اطراف را پدید می‌آورد.
کاربر ۱۹۵۳۶۲۷
همین که تماشاگر فکرکننده شوید، سطح بالاتری از آگاهی فعال می‌گردد.
MATIN . BAGHERI
اجازه دهید همه چیز از میان شما عبور کند.
کاربر ۳۲۲۱۱۲۷
اگر شما هنوز در بیرون در جست و جو هستید و نمی‌توانید از این جست و جو دست بکشید و گمان می‌کنید شاید کلاس، دوره یا روش جدیدی بتواند پاسخ‌گویتان باشد، به شما می‌گویم: به دنبال آرامش نگردید. در پی هیچ حالتی به جز همان حالتی که اکنون در آن هستید نباشید، وگرنه تضاد درونی و مقاومت ناآگاهانه در خود ایجاد می‌کنید. از این که در آرامش نیستید، خود را ببخشید. همین که ناآرامی خود را به طور کامل بپذیرید، عدم آرامش شما به آرامش تبدیل می‌شود. هر چیزی را که به طور کامل بپذیرید، شما را به مقصد، به آرامش می‌رساند. این معجزهٔ تسلیم است.
کاربر ۳۲۲۱۱۲۷

حجم

۷۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۷۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۲۳,۰۰۰
۱۱,۵۰۰
۵۰%
تومان