کتاب بن بست
معرفی کتاب بن بست
کتاب بن بست که در انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است اسنادی را در رابطه با اعترافات سیدمهدی هاشمی و جریان انحرافی او است.
زمانیکه پرونده سیدمهدی هاشمی رسیدگی شد، فضایی مسموم علیه جمهوری اسلامی، وزارت اطلاعات و نیروهای بررسیکننده توسط دشمن و خودیها به وجود آمد. به همین جهت دوستانی که دستاندرکار بررسی پرونده بودند به فکر تشریح و واکاوی موضوع و شخص سیدمهدی برآمدند و از همان ابتدا جزواتی را در حد محدود برای خودیها و مسئولین جمهوری اسلامی تهیه کردند. اینک که مدتی از آن زمان گذشته و هنوز هالهای از غبار روی واقعیت موضوع پوشانده مرکز اسناد انقلاب اسلامی بر آن شد، مجموعهی آن جزوات را به صورت گستردهتر در اختیار نسل جوان و آینده قرار دهد.
مجموعه این نوشتار مستند به اسناد و اعترافات جریان انحرافی سیدمهدی هاشمی است که به کالبدشکافی ریشه انحرافات وی پرداخته است.
خواندن کتاب بن بست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به تاریخ و علوم سیاسی
بخشی از کتاب بن بست
مهدی هاشمی پس از اتمام سربازی از پوشیدن لباس روحانیت خودداری و به ادامهٔ تحصیلات علوم جدید میپردازد. سکونت مهدی هاشمی به همراه خانواده در تهران فصل دیگری را در زندگی به روی او میگشاید، این فصل از زندگی با ادامهٔ تحصیل او در یکی از دبیرستانهای تهران و فعالیت او با سازمان مجاهدینخلق (منافقین) و شرکت در کلاسهای درس "انجمن حجتیه" و مطالعه کتب گروهکهای چیگرا و انقلابهای مارکسیستی همراه میگردد.
مهدی هاشمی در سال ۱۳۵۳ و در ایام شرکت در کنکور و راهیابی به دانشگاه به جرم همکاری با سازمان مجاهدینخلق (منافقین) و فدائیان خلق دستگیر و روانهٔ زندان میشود و پس از مدتی مجدداً آزاد میگردد.
وی در این ایام با تأثیرپذیری از افکار افراد و گروههای گوناگون فعالیتهای سیاسی، اجتماعی خود را تمرکز بخشیده و قهدریجان اصفهان را بهعنوان مرکز فعالیت و حرکت خود برمیگزیند و رهسپار این منطقه میشود.
نامبرده در قهدریجان با استفاده از عوامل و عناصر مرتبط با خود و با بهکارگیری آنها موفق میشود مراکز فرهنگی، اداری و پایگاههای مردمی آن منطقه را تحت نفوذ خود درآورد و حتی نیروهای انتظامی آنجا را مرعوب خود سازد. وی در راستای بهدستگرفتن کامل منطقه علاوه بر فعالیتهای تبلیغی، از برخوردهای فیزیکی و اعمال خشونتآمیز، ضرب و شتم و قتل عناصر مخالف خود ابائی نمیکند.
عملکرد و سخنرانیهای التقاطی و انحرافی مهدی هاشمی و تعارض بسیاری از آنها با مفاهیم دینی و اصول تشیع، علماء و روحانیون منطقه را به مقابله با این جریان فکری برمیانگیزد تا جایی که آیتا... شمسآبادی یکی از علماء خدمتگزار اصفهان بهخاطر روشنگری و مقابلهٔ فکری با این جریانِ منحرف قربانی توطئهٔ جریان مزبور میگردد و جان خود را در این راه از دست میدهد.
مهدی هاشمی در اردیبهشت ماه ۱۳۵۵ به دنبال چند فقره قتل مجدداً دستگیر و روانه زندان میشود. با تحقیقاتی که در دادسرا انجام میگیرد مهدی هاشمی مجرم اصلی شناخته و به سه بار اعدام محکوم میگردد ولی به دلائلی حکم مزبور در دیوانعالی کشور نقض میگردد. مهدی هاشمی در فاصلهٔ صدور حکم اعدام توسط دادگاه و قبل از نقض آن در دیوانعالی کشور، در راستای مظلومنمایی و بیگناه معرفیکردن خود نامههای متعددی خطاب به روحانیون سرشناس و برجسته و مراجع بینالمللی مینویسد و چنین وانمود میکند که قتل مرحوم شمسآبادی توسط رژیم شاه و ایادی او انجام گرفته و رژیم با متهمساختن او و یارانش درصدد تخریب چهره به اصطلاح مبارز و سازشناپذیر او میباشد، و بدینوسیله واقع امر را بر بسیاری از مبارزین واقعی و طلاب مشتبه میسازد. اما حضرت امام (ره)، رهبر دوراندیش انقلاب، در همان ایام با بینش عمیق سیاسی خود حقیقت مطلب را درک و افرادی را که بر آن بودند در تحصنی که برای آزادی مهدی هاشمی در کلیسای سنمری پاریس ترتیب یافته بود شرکت کنند نهی کرده و میفرمایند: "او یک قاتل است، نه زندانی سیاسی"
حجم
۵۰۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۵۰۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه