دانلود و خرید کتاب بوف کور صادق هدایت
تصویر جلد کتاب بوف کور

کتاب بوف کور

نویسنده:صادق هدایت
انتشارات:طاقچه
امتیاز:
۳.۹از ۲۹۴۴ رأیخواندن نظرات
۳٫۹
(۲۹۴۴)
خواندن نظرات

معرفی کتاب بوف کور

کتاب بوف کور مشهورترین رمان صادق هدایت و یکی از مهم‌ترین آثار ادبیات مدرن ایران محسوب می‌شود. بوف کور به سبکی سوررئال نوشته شده و شامل تک‌گویی‌های یک راوی دچار توهم و مشکلات روانی است.

این رمان به عقیده‌ بسیاری از صاحب‌نظران در میان ۱۰ رمان برتر سوررئال جهان جای دارد. این کتاب را در طاقچه برای خرید و دانلود قرار داده شده است.

درباره کتاب بوف کور اثر صادق هدایت

رمان بوف کور که مهم‌ترین اثر ادبیات نوین ایران به شمار می‌رود، داستانی دلخراش از فقدان و انحطاط معنوی است. شاهکار صادق هدایت که مملو از نمادهای قوی و تصاویر سورئالیستی وحشتناک است، ناامیدی مرد جوانی را پس از از دست دادن معشوقی مرموز به تصویر می‌کشد و هرچقدر که نویسنده به تدریج به سمت جنون پیش می‌رود، خواننده نیز بیشتر در طوفان شن بینش تیره‌ی هدایت نسبت به وضعیت انسانی گرفتار می‌شود.

بوف کور که از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین شاهکار صادق هدایت یاد می‌شود، به عقیده‌ی بسیاری، مهم‌ترین اثر ادبی قرن گذشته در ایران است. این اثر در ظاهر داستانی از عشق محکوم به فنا است، اما با ورق زدن هر صفحه، حقایق اساسی مبهم می‌شود و خواننده به‌زودی متوجه می‌شود که این کتاب چیزی بیشتر از یک داستان عاشقانه است. اگرچه این رمان با آثار کافکا، ریلکه و پو مقایسه شده است، اما در نهایت اثری منحصربه‌فرد محسوب می‌شود.

سبک نوشتاری صادق هدایت در کتاب بوف کور، با کیفیت سوررئال و رویاگونه‌ی آن مشخص می‌شود و استفاده‌ی او از تصاویر زنده و اغلب آزاردهنده، تجربه‌ی خوانشی قدرتمند و فراموش‌نشدنی را ایجاد می‌کند. تصاویر رمان هم زیبا و هم هولناک است و این قدرت را دارد که احساساتی قوی را برانگیزد و تاثیری ماندگار بر خوانندگان بگذارد.

به‌طور کلی، بوف کور اثر ادبی چالش‌برانگیز و پیچیده‌ای است که بی‌تردید تاثیری فراموش‌نشدنی بر خوانندگان خواهد گذاشت؛ با خواندن بوف کور می‌توان به درک عمیق‌تری از ادبیات فارسی دست یافت، مضامینی جهانی را بررسی کرد و به پیچیدگی‌های روان انسان پی برد.

خرید و دانلود کتاب بوف کور را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

رمان بوف کور اثر ادبی چالش‌برانگیزی است که برای خوانندگان بالغی که به داستان‌های مدرن و سوررئال علاقه دارند، مناسب است.

چرا باید رمان بوف کور را بخوانیم؟

بوف کور یکی از مهم‌ترین آثار ادبیات نوگرای فارسی محسوب می‌شود؛ همین می‌تواند دلیلی متقاعدکننده برای خواندن این کتاب باشد. با این حال، سبک نوشتاری جذاب و واکاوی مضامین بشری و جهانی که همه را به فکر فرو می‌برد نیز می‌تواند از دلایلی باشد که خواندن این اثر را به یک الزام تبدیل می‌کند.

درباره صادق هدایت

صادق هدایت (متولد ۲۸ بهمن ۱۲۸۱، تهران - درگذشته در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰، پاریس)، یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان ایرانی است که فنون مدرنیستی را وارد ادبیات داستانی فارسی کرد.

هدایت که در خانواده‌ای سرشناس و اشرافی به دنیا آمد، ابتدا در تهران و سپس در فرانسه و بلژیک در رشته‌های دندانپزشکی و مهندسی تحصیل کرد. هدایت پس از ارتباط با چهره‌های روشنفکر برجسته‌ی اروپا، تحصیلات خود را رها کرد تا به ادبیات بپردازد. او به شدت جذب آثار افرادی از جمله ادگار آلن پو، فرانتس کافکا، آنتون چخوف و فئودور داستایوفسکی شد و بسیاری از آثار کافکا را به فارسی ترجمه کرد. هدایت در سال ۱۳۰۹ به ایران بازگشت و نخستین کتاب داستان کوتاه خود به نام زنده‌به‌گور و آثار دیگری از جمله سایه‌ی مغول و سه قطره خون را نوشت.

صادق هدایت شخصیت مرکزی محافل روشنفکری در تهران بود. او در برخی از آثار خود با استفاده از عبارات عامیانه، نثر فارسی را بسیار غنی کرد و نویسندگان جوان را تحت تاثیر قرار داد. هدایت در سال ۱۳۱۵ به بمبئی رفت و معروف‌ترین رمان او، بوف کور که عمیقا بدبینانه و کافکایی است نیز برای نخستین بار در بمبئی منتشر شد. این نویسنده در اواخر عمر، از دوستانش کناره گرفت و به مصرف مواد مخدر و الکل روی آورد. او در سال ۱۳۲۹ غرق در ناامیدی، تهران را ترک کرد و به پاریس رفت. او سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمانش در پاریس با گاز خودکشی کرد.

از جمله سایر کتاب‌های هدایت می‌توان به فوائد گیاه‌خواری، سگ ولگرد، حاجی آقا و اصفهان نصف جهان اشاره کرد.

بوف کور مناسب کدام رده سنی است؟

بوف کور اثر پیچیده و چالش‌برانگیزی است که شاید برای خوانندگان نوجوان و حساس مناسب نباشد. به دلیل داشتن مضامین تاریک و آزاردهنده‌ای از جمله خشونت، جنون و خودکشی، این رمان به طور کلی برای خوانندگان بالغ توصیه می‌شود.

کتاب بوف کور به چه زبان‌هایی ترجمه شده است؟

بوف کور تاکنون در ۷۰ کشور، به ۳۲ زبان از جمله انگلیسی، فرانسه، آلمانی، عربی، سوئدی، اسپانیایی، عبری، چکی، مجارستانی، ترکی، ارمنی و کره‌ای ترجمه شده ‌است. بوف کور نخستین رمان مدرن ایران بود که به انگلیسی ترجمه شد.

نقد کوتاهی بر کتاب بوف کور

در نقد کتاب بوف کور باید گفت این رمان، اثری سوررئال و جذاب از ادبیات مدرن است که داستان نقاشی گمنام را روایت می‌کند که به موجودی عجیب‌وغریب که در رویاهایش با آن روبه‌رو می‌شود، علاقه پیدا می‌کند و این علاقه، او را به انجام یک سری قتل سوق می‌دهد.

ویژگی سبک نوشتاری هدایت، تصویرسازی زنده و اغلب آزاردهنده است. در حالی که برخی از خوانندگان ممکن است تصاویر و مضامین رمان را ناراحت‌کننده بدانند، با این وجود، بوف کور اثر ادبی قدرتمند و قابل تاملی است. کاوش هدایت در روان انسان، هم تامل‌برانگیز است و هم عمیقا آزاردهنده و استفاده‌ی او از تصاویر سورئال و تکنیک روایت جریان آگاهی، فضایی رویاگونه ایجاد می‌کند که خواننده را به ذهن قهرمان داستان می‌کشاند.

معرفی شخصیت‌های اصلی داستان بوف کور

راوی: راوی فردی منزوی است که نسبت به مردم عادی (رجاله‌ها) احساس بیگانگی می‌کند. راوی در بخش اول، جوان نقاشی است که تنها زندگی می‌کند و سودای زن اثیری را دارد. در بخش دوم، راوی نویسنده‌ای است که همسر دارد و تصور می‌کند همسرش به او خیانت می‌کند.

زن اثیری: زن اثیری یا فرشته، از شخصیت‌های بخش نخست داستان است. اولین برخورد خواننده با زن اثیری در توصیف راوی از نقاشی‌هایش بر روی قلمدان‌ها رخ می‌دهد. زن اثیری با زندگی زمینی پیوندی ندارد و راوی بر زیبایی و جذابیت او تاکید می‌کند تا غیرعادی و «اثیری» بودن او را برساند.

پیرمرد قوزی: پیرمرد قوزی در بخش اول داستان به صورت پیرمردی که روبه‌روی زن اثیری نشسته و راوی او را از سوراخ بالای رف اتاقش می‌بیند و همچنین به صورت یک نعش‌کش ظاهر می‌شود. او نخستین بار در توصیف صحنه‌ی نقاشی‌های روی قلمدان راوی معرفی می‌شود و برخلاف راوی و فرشته، پرحرف و پرجنب‌وجوش است.

لکاته: لکاته از شخصیت‌های بخش دوم داستان است. او زن راوی، دخترعمه و خواهر شیری اوست. راوی به دلیل دلبستگی به مادر لکاته با او ازدواج کرده ‌است.

پیرمرد خنزرپنزری: به گفته‌ی دایه‌ی راوی، پیرمرد خنزرپنزری در جوانی کوزه‌گر بوده ‌است. او در بیرون از خانه‌ی راوی بساطی پهن کرده‌ و با لکاته رابطه دارد.

دایه: دایه در بخش دوم داستان از راوی پرستاری می‌کند و راوی را دیوانه می‌داند.

اقتباس‌ها و الهام‌ها از رمان بوف کور

سینماگران متعددی از بوف کور برای خلق آثار خود الهام گرفته‌اند. رائول روییز در سال ۱۹۸۷ فیلمی بر اساس بوف کور ساخت. گفته می‌شود دیوید لینچ در فیلم بزرگراه گمشده، از شخصیت زن اثیری الهام گرفته ‌است. در سال ۱۳۵۳، کیومرث درم‌بخش فیلمی ۵۵ دقیقه‌ای بر پایه‌ی این رمان ساخت. خسرو سینایی در سال ۱۳۸۵ فیلمی به نام گفت‌وگو با سایه درباره‌ی زندگی صادق هدایت ساخت که کم‌تاثر از بوف کور نبود و نهایتا داریوش مهرجویی الگوی خود برای ساخت فیلم هامون را رمان بوف کور می‌داند.

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره کتاب بوف کور

آندره برتون، موسس جنبش فراواقع‌گرایی در فرانسه، بوف کور را یکی از ۲۰ کتاب شاهکار سده‌ی بیستم میلادی دانسته‌ است. هنری میلر، نویسنده‌ی معاصر آمریکایی، بوف کور هدایت را کتابی دانسته که آرزو داشته روزی نظیر آن را بنویسد. داریوش مهرجویی بوف کور را اولین اثر ادبیات مدرن که در ایران خلق شده، دانسته است.

جلال آل احمد نیز در خصوص بوف کور گفته ‌است: سکوتی که در آن دوران حکومت می‌کند، درخودفرورفتگی و انزوایی که ناشی از حکومت سانسور است، نه‌ تنها در اوراق انگشت‌شمار مطبوعات رسمی و در سکوت نویسندگان نمودار است، بیش از همه در بوف کور خوانده می‌شود.

ماشاالله آجودانی، پژوهشگر مطرح تاریخ و ادبیات مشروطه نیز بوف کور را شاهکار بی‌مانند ادبیات معاصر فارسی می‌نامد.

چرا بوف کور صادق هدایت مهم و اثرگذار است؟

بوف کور صادق هدایت به چند دلیل اثر ادبی مهم و تاثیرگذاری است. پیش از هر چیز، بوف کور اثری مهم از ادبیات نوگرای فارسی است که به تثبیت هدایت به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نویسندگان نسل خود کمک کرد و بر نویسندگان و هنرمندان ایران و فراتر از آن تاثیر گذاشت.

علاوه بر اهمیت ادبی، بوف کور به دلیل کاوش در موضوعات جهانی و جاودانه نیز مهم است. مضامین بررسی‌شده در بوف کور به اندازه‌ی زمانی که رمان برای نخستین بار منتشر شد، ملموس هستند و همچنان خوانندگان در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

داستان ممنوعیت کتاب بوف کور چه بود؟

بوف کور در سال‌های پایانی حکومت رضاشاه نوشته شد. اعتقاد بسیاری بر این است که بخش زیادی از این رمان در حالی که هدایت هنوز در پاریس دانشجو بود، تکمیل شده بود. هدایت از ادبیات و اندیشه‌های اروپایی الهام گرفت و بسیاری از قراردادهای سنتی ایران را به چالش کشید. این کتاب ابتدا در بمبئی و طی اقامت دوساله‌ی هدایت در آن‌جا به تعداد محدود و با مهر «در ایران برای فروش یا انتشار نیست» به چاپ رسید. این رمان در دوران حکومت رضاشاه عصبانیت زیادی را برانگیخت، احتمالا به دلیل بدبینی‌هایی که در تضاد با لفاظی‌های شاه در مورد پیشرفت بود. این اثر بعدها نیز ممنوع شد، زیرا بنا بر گزارش‌ها، خوانندگان را به سمت خودکشی سوق می‌داد.

پس از برکنار شدن رضاشاه در سال ۱۳۲۰، شرایط برای چاپ بوف کور فراهم شد. به گفته‌ی احسان طبری، هدایت نسخه‌ی دست‌نویس بوف کور را که تا آن زمان در کشور انتشار نیافته بود، در اختیار روزنامه‌ی ایران گذاشت، بنابراین در سال ۱۳۲۰ بوف کور به‌صورت پاورقی در روزنامه‌ی ایران چاپ شد.

بوف کور نماد چیست؟

عباس پژمان، نویسنده‌ی رمان من و بوف کور، معتقد است هدایت نام بوف کور را با الهام از یکی از رمان‌های فرانتس هلنس -نویسنده‌ی هلندی-بلژیکی که بر سوررئالیست‌ها تاثیر بسیاری گذاشت- به نام ملوزین انتخاب کرده است.

هلنس همسری داشت به نام مارگریت که او را رها کرد و همسر یکی از دوستان او شد. در دورانی که هلنس فهمید مارگریت به او خیانت می‌کند، دچار بحران روحی شد و در دوره‌ای شش‌ماهه هر شب خواب‌هایی می‌دید. او رمان ملوزین را بر اساس این خواب‌ها نوشت. هلنس در باب یکی از این خواب‌ها می‌نویسد:

«آن سه نردبان طنابی را پیدا کردم، که از همان جای قبلی آویزان بودند. ملوزین گفت: برویم بالا. خودش سریع‌تر از ما می‌رفت. مهندس با حرکت‌های منظم و مطمئن خودش را بالا می‌کشید. من هم طناب‌های دو طرف نردبان را گرفته بودم و به دنبالش می‌رفتم. با خودم می‌گفتم: اگر البته سرگیجه، این جغد لعنتی، بگذارد. اگر با فریادهایش نترساندم.»

سرگیجه‌ای که هلنس می‌گوید، همان سرگیجه‌ی بعد از ارضای غریزه‌ی جنسی است. راوی بوف کور نیز در جایی از کتاب، در خوابی بعد از آنکه از چارپایه‌ی اتاقش بالا رفت و آن شیطان و آن دختر را از سوراخ هواخوری اتاقش دید، سرش گیج می‌رود.

بوف کور هدایت نیز همان جغد لعنتی هلنس است. غریزه‌ی جنسی برای هلنس شوم بود، زیرا غریزه‌ی جنسی بود که او را گرفتار مارگریت کرد. هدایت نیز غریزه‌ی جنسی را در بوف کور، چیز نحسی توصیف می‌کند. کور توصیف شدن این بوف یا جغد در کتاب هدایت نیز به خاطر آن است که غریزه به‌طور کلی کورکورانه عمل می‌کند. کور به معنای فاقد اندیشه نیز هست، اما اگر شوم بودنش را هم در نظر داشته باشیم، آنگاه معنای این کور بودنش آشکارتر می‌شود، جغدی که چون نمی‌تواند آینده را ببیند یا به آن فکر کند، سرنوشت شومی برای انسان می‌آفریند.

سبک و ژانر رمان بوف کور چیست؟

سبک و ژانر بوف کور را می‌توان داستانی مدرنیستی و سوررئالیستی دانست. هدایت در بوف کور از ساختار روایی غیرخطی استفاده می‌کند که از تکنیک جریان آگاهی برای ایجاد فضایی رویاگونه بهره می‌برد. این رمان همچنین دارای طرحی پراکنده و جدول زمانی غیرخطی است که به سبک مدرنیستی آن می‌افزاید.

سورئالیستی بودن رمان نیز با استفاده از تصاویر اغلب عجیب‌وغریب مشخص می‌شود. بوف کور مملو از تصاویر سورئالیستی است، از جمله مضامین تکرارشونده‌ی پرندگان، آینه‌ها و مرگ.

جملاتی از کتاب بوف کور

در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد، چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند - زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است - ولی افسوس که تأثیر این گونه داروها موقت است و بجای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می‌افزاید.

برای خواندن جملات بیشتری از کتاب بوف کور بخش نمونه کتاب را رایگان دانلود کنید.

معرفی نویسنده
عکس صادق هدایت
صادق هدایت
ایرانی | تولد ۱۲۸۱ - درگذشت ۱۳۳۰

صادق هدایت (۱۳۳۰- ۱۲۸۱)، نویسنده برجسته ایرانی است. هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران است و بسیاری از محققان رمانِ «بوف کور» او را مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران می‌دانند. به گفته خود صادق هدایت اولین آشنایی‌اش با ادبیات جهان در مدرسه سن‌لویی، مدرسه فرانسوی‌ها، بود و به کشیش آن مدرسه درس فارسی می‌داد و کشیش هم او را با ادبیات جهان آشنا می‌کرد. دو سال پس از فارغ‌التحصیلی از مدرسه سن لویی در ۱۳۰۵ با اولین گروه دانش‌آموزان اعزامی به خارج، راهی بلژیک شد و در رشته ریاضیات محض به تحصیل پرداخت.

حمیده ح
۱۳۹۹/۰۴/۰۱

با سلام به نظر من کسی که از ادبیات سر در می آورد ، همان اوایل کتاب متوجه می شود که با یک شاهکار روبروست . لازم نیست با جهان بینی نویسنده موافق باشیم ، لازم نیست فضای ذهنی نویسنده را دوست

- بیشتر
حمید
۱۳۹۷/۰۴/۱۰

بوف کور را آن طوری که رمان های دیگر را میخوانید مطالعه نکنید. بوف کور بهترین نمونه ی سورئال ایران است. سورئال با منطق رئالیسمی و ناتورالیسمی فرق دارد. قرار نیست من یا هر کس دیگری برای شما بگوییم که

- بیشتر
"بوی جوی مولیان"
۱۳۹۷/۱۱/۰۸

یا کتاب نخوانیم و یا اگر خواستیم کتاب بخوانیم به چند کتاب بسنده نکنیم زیرا در این صورت احساس دانستن کاذبی به ما دست می دهد که محصولش نادانی ما است.

Omid r kh
۱۳۹۶/۰۱/۰۹

کتاب شاهکار است و درست. اما ای کاش فقط یک بار ما ایرانی جماعت، فقط یکبار سعی کنیم از کسی بت نسازیم. این هایی که اسطوره از صادق هدایت میسازند لطفا بروند خیل عظیم کار های بد و متوسطش را هم

- بیشتر
aliamx
۱۳۹۸/۰۹/۲۰

فقط میترسم فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم... دوست داشتم👌

alirezadarabi
۱۳۹۹/۰۸/۱۵

کتابهای صادق هدایت از اون دست کتابهاست که باید دقیق و عمیق مطالعه بشه و اینکه بایکبار مطالعش چیزی دستگیر آدم نمیشه بدلیل قلم سنگین و توصیفات و صحنه سازی های دشوارش...خوندن کتابهای صادق دلیل نمیشه که ماهم از دنیا

- بیشتر
میم
۱۳۹۸/۰۹/۳۰

بوف کور توی بمبئی هند ۵۰ نسخه چاپ شد . هدایت ۵۰ نسخه را خودش تایپ کرد. خودش ۵۰ تا نسخه رو فروخت. تو همون دوره حسین قلی مستعان ۱۰۰۰۰ نسخه چاپ می کرد مردم یک کیلومتر صف می بستند

- بیشتر
Fatemeh
۱۳۹۹/۰۴/۰۶

به نظرم نویسنده خیلی خوب اوضاع یک نفر رو که اختلال روانی داره نوشته.اونقدر که خواننده رو هم روانی میکنه😅البته من سالمم هنوز

marjan
۱۳۹۹/۰۲/۰۶

حس و حال روانپریشیو متبحرانه القا کرد

اِیْ اِچْ|
۱۳۹۸/۰۲/۳۱

نثر قوی و نگارش آثار صادق هدایت، حرفی برای گفتن باقی نمی‌ذاره. شهرت آثارش از محدوده مرزهای وطنش، فراتر رفته حتی. و این قابل تحسینه. اما یه نکته اینجا وجود داره. و اینکه خوندن یکسری آثار این نویسنده سن داره و

- بیشتر
فقط می‌ترسم که فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم.
erfan
تنها مرگ است که دروغ نمی‌گوید!
Saeid Canani
در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد
صابر
آیا همیشه دو نفر عاشق همین احساس را نمی‌کنند که سابقاً یکدیگر را دیده بودند، که رابطه‌ی مرموزی میان آنها وجود داشته است؟ در‌این دنیای پست یا عشق او را می‌خواستم و یا عشق هیچ‌کس را.
Mr.Aqayi
کسانی هستند که از بیست‌سالگی شروع به جان کندن می‌کنند در صورتی که بسیاری از مردم فقط در هنگام مرگ‌شان خیلی آرام و آهسته مثل پیه‌سوزی که روغنش تمام بشود خاموش می‌شوند.
avina
در طی تجربیات زندگی به این مطلب برخوردم که چه ورطه‌ی هولناکی میان من و دیگران وجود دارد. و فهمیدم که تا ممکن است باید خاموش شد، تا ممکن است باید افکار خودم را برای خودم نگه دارم
سین.ز
فقط می‌ترسم که فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم.
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
در مقابل یک قادر متعال و صاحب‌اختیار مطلق که باید به زبان عربی با او اختلاط کرد در من تأثیری نداشته است.
دهقان غذاخوار
تنها مرگ است که دروغ نمی‌گوید! حضور مرگ همه‌ی موهومات را نیست و نابود می‌کند. ما بچه‌ی مرگ هستیم و مرگ است که ما را از فریب‌های زندگی نجات می‌دهد، و در ته زندگی اوست که ما را صدا می‌زند و به سوی خودش می‌خواند. در سن‌هایی که ما هنوز زبان مردم را نمی‌فهمیم اگر گاهی در میان بازی مکث می‌کنیم، برای این است که صدای مرگ را بشنویم. و درتمام مدت زندگی مرگ است که به ما اشاره می‌کند. آیا برای کسی اتفاق نیفتاده که ناگهان و بدون دلیل به فکر فرو برود و به قدری در فکر غوطه‌ور بشود که از زمان و مکان خودش بی‌خبر بشود و نداند که فکر چه چیز را می‌کند؟ آن‌وقت بعد باید کوشش بکند برای این که به وضعیت و دنیای ظاهری خودش دوباره آگاه و آشنا بشود. این صدای مرگ است.
ka'mya'b
در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد
Lucifer

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۱۵

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۱۵

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه