کتاب مزرعه حیوانات
معرفی کتاب مزرعه حیوانات
کتاب مزرعه حیوانات که ممکن است آن را با نام قلعه حیوانات بشناسید، یکی از مشهورترین رمانهای جُرج اُرول نویسنده مشهور انگلیسی هندی است. مزرعه حیوانات در قالب یک داستان نمادین، تصویری از یک حکومت دیکتاتوری را برایمان ترسیم میکند. این کتاب با ترجمه سیروس نورآبادی و محسن موحدیزاد، از محصولات انتشارات شورآفرین است.
دربارهی کتاب مزرعه حیوانات
در مقدمه نسخه اوکراینی رمان که در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید، جرج اُرول اینگونه نوشت که قصد داشته است کتابی با زبان ساده بنویسد تا به مردم عادی انگلستان، که قرنها از سنت آزادی و عدالت بهرهمند بودند، نشان بدهد یک نظام تمامیتخواه چهگونه نظامی است. تجربهاش در اسپانیا در جنگ با ارتش فاشیست ژنرال فرانکو به وی نشان داده بود «پروپاگاندای یک نظام تمامیتخواه چهقدر راحت میتواند باورهای افراد روشن جامعه را در کشورهای دموکراتیک به انقیاد خود بکشد». بنابراین کتاب مزرعه حیوانات متولد شد. حیوانات مزرعهی آقای جونز میخواهند او را از مزرعه بیرون کنند تا رفاه و آسایش و برابری برای همه به وجود بیاید. رهبری این جنبش با خوکها است. اما طولی نمیکشد که ناپلئون، رهبر خوکها شروع به بهره کشی از حیوانات دیگر میکند و ...
کتاب مزرعه حیوانات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب مزرعه حیوانات یکی از کتابهایی است که خواندنش به همه آدمها توصیه میشود. با اینحال اگر خواندن داستانهای نمادین که دربارهی حکومتهای دیکتاتوری نوشته شده است را دوست دارید، از این کتاب غافل نشوید.
دربارهی جرج ارول
اریک آرتور بلر با نام مستعار جورج ارول در ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در شهر موتیهاری، بیهار در هند متولد شد. او داستاننویس، روزنامهنگار، منتقدِ ادبی و شاعر انگلیسی بود که بیشتر برای دو رمان سرشناس و پرفروشش مزرعه حیوانات و رمان ۱۹۸۴ میشناسند. هر دوی این کتابها به وضعیت حکومتهای دیکتاتوری میپردازند. جرج اورول مدتی به عنوان پلیس سلطنتی هند در برمه فعالیت میکرد اما زندگی در هند و انگلیس سبب شد تا با فقر آشنا شود و این آشنایی دیدگاهی جدید به او و کارهایش بخشید. کتابهای آس و پاس در لندن و پاریس و دختر کشیش حاصل همین تجربیات او هستند. اورول در در دهه ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد. کمی بعدتر به دلیل بیماری مزمن ریوی که به آن مبتلا بود در بیمارستان بستری شد و هفت ماه پس از چاپِ کتابِ ۱۹۸۴، در ۲۱ ژانویه ۱۹۵۰ از دنیا رفت.
جملاتی از کتاب مزرعه حیوانات
برای یکبار در زندگی، بنجامین حاضر شد از قانونش عدول کند. با صدای بلند چیزی را که بر دیوار نوشته شده بود خواند. بر دیوار دیگر چیزی جز یک فرمان نبود: همه برابرند، اما بعضی برابرترند.
پس از این ماجرا دیگر به نظر حیوانات عجیب نیامد که فردای آن روز خوکهای ناظر وقتی به مزرعه آمدند همه شلاق به دست داشتند. دیگر عجیب نیامد وقتی شنیدند خوکها رادیو خریدهاند و تلفن کشیدهاند و روزنامه میخوانند. دیگر وقتی ناپلئون را میدیدند که قدم میزند و پیپ در دهان دارد تعجب نمیکردند. و وقتی خوکها لباسهای آقای جونز را ار قفسه بیرون کشیدند و میپوشیدند و شخص ناپلون با کت سیاه و چکمهی چرمی بیرون میآمد و ماده سوگلیاش لباس خانم جونز را که روزهای یکشنبه میپوشید بر تن میکرد تعجب نمیکردند.
یک هفته بعد، تعدادی درشکه تک اسبه وارد مزرعه شد. هیاتی از زارعین مجاور به منظور بازدید مزرعه دعوت شده بودند. همه جای مزرعه را به آنها نشان دادند و آنها همه چیز را بهویژه آسیاب بادی را تحسین کردند. حیوانات با کمال دقت سرگرم وجینکردن علفهای هرز از شلغمها بودند، حتی سرشان را از زمین بلند نمیکردند و نمیدانستند که از خوکها بیشتر هراساناند یا از آدمها.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۵۳ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۵۳ صفحه
نظرات کاربران
خیلی داستانش اشناس....نه؟؟؟کسایی که با نقاب کمک کردن و هم نوع دوستی میان ولی بعدش شخصیتشون عوض میشه به نفع منافعشون.... پیشنهاد میکنم بخونین چون جالبه براتون و هر روز با اتفاقاتی که براتون میافته تیکه های این کتاب یادتون
متنی از کتاب: 《زندگی اکنون پر مشقت است ، انصاف در این است که دنیای بهتری در جای دیگری وجود داشته باشد...》 روایتی جذاب و گیرا که لحظه به لحظه غافلگیرتون میکنه... مزرعه حیوانات، بیشتر داستان استحمارِ تا داستان استعمار و استثمار... داستان
وای چقد این کتاب خوبه . هر سطرشو که میخونید مصداق عینی شو در جامعه خودمون به خاطر میارید👌👌
ای کاش پول جمع کنیم و نسخه های این کتابو چه کاغذی چه الکترونیکی بخریم و بین مردم پخش کنیم. البته باور کنید فقط به خاطر بالا بردن آمار مطالعه میگم!
لایک داشت...فقط اونجاش که میگه: همه با هم برابرند. اما بعضی ها برابر ترند...
دقیقا حال و روز زمانه امروز ماست. انگار همین الان نوشته شده. در جای جای داستان مترادفهایی کاملا یکسان با جامعه امروز ایران وجود دارد.
جالبه با اینکه نویسنده این کتاب رو ۷۰ سال پیش نوشته ولی بعضی جاهاش دقیقا مطابق انقلاب ماست
فارغ از اینکه حناب اورول با چه منظوری به نگارش این مظمون پرداختن و در عین عیان بودن ضدیت با نظام کمونیستی شوروی و حکومت استالین طنز ماجرا که باعث زنده ماندن این اثر در گذر زمان شده تطابق تشریح
همه برابرند ولی بعضی ها برابرترند..!
🍀یک داستان زیبا و سمبلیک ، روایتگر مسیری که در انقلاب ها طی می شود . در این اثر به حیوانات شخصیت و صفات انسانی داده شده و این خصوصیات قابل باور است و فضا سازی داستان جالب و خلاقانه ... به