کتاب انحراف ناپذیر
معرفی کتاب انحراف ناپذیر
کتاب انحراف ناپذیر؛ ابر نیرویی به نام تمرکز حواس اثری از نیر ایال و جولی لی با ترجمه عادله میرزایی است. این کتاب درباره متمرکز کردن حواس و نیروی ما بر روی کارهایمان است و راهکارهای مفیدی دارد.
درباره کتاب انحراف ناپذیر
نیر ایال و جولی لی در کتاب انحرافناپذیر از سختیهای متمرکز بودن در زمانهی معاصر میگویند و راهکارهای مقابله با آنها را به ما نشان میدهد. احتمالا این حالت برای شما هم پیش آمده است که در زندگی دیجیتال غرق شده باشید و حواستان از کاری که باید انجام دهید، پرت شده باشد. اما در حال حاضر زندگی ما بدون استفاده از امکانات دیجیتال، واقعا عیر ممکن است. پس چه باید کرد؟
در این کتاب راهکارهایی عملی را میخوانیم که به ما کمک میکنند تمرکز حواسمان را دوباره به دست آوریم. در حقیقت ما برای اینکه از رنجهای زندگی واقعی فرار کنیم، سعی میکنیم به چیزهای دیگر پناه ببریم و به این واسطه حواسمان را پرت کنیم. اما راهی هم برای انحراف ناپذیر شدن وجود دارد. این کتاب این راهها را به شما معرفی میکند و راهکارهای مفید را در اختیارتان قرار میدهد.
کتاب انحراف ناپذیر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای تمام افرادی که نیاز به تمرکز حواس دارند مفید است. اگر به دنبال اثری میگردید که به شما کمک کند تا در بین مسئولیتهایی که دارید و زندگیتان یک تعادل برقرار کنید، کتاب انحراف ناپذیر برای شما است.
بخشی از کتاب انحراف ناپذیر
یک روز، من و دخترم داشتیم از روی کتاب کاری که برای نزدیکتر کردن رابطهٔ دخترها و پدرها طراحی شده بود، بازی میکردیم. در اولین بازی باید چیزهای مورد علاقهٔ همدیگر را نام میبردیم. پروژهٔ بعدی ساختن یک هواپیمای کاغذی با یکی از صفحات کتاب بود. سومی یک سؤال بود که هر دو باید جواب میدادیم: «اگر میتوانستید یک ابرنیرو داشته باشید، دوست داشتید چه باشد؟»
ای کاش میتوانستم بگویم دخترم در آن لحظه چه گفت، اما نمیتوانم. نمیتوانم چون حواسم آنجا نبود. جسمم در اتاق بود، اما ذهنم جای دیگری بود. دخترم گفت: «پدر، تو چه ابرنیرویی را انتخاب میکنی؟»
کوتاه و بریده گفتم: «هان؟ یک لحظه صبر کن. اول باید جواب این را بدهم.» حواسم متوجه گوشیام شد و او را فراموش کردم. چشمانم به صفحهٔ گوشی خیره مانده بود و انگشتانم روی چیزی که آن موقع به نظر مهم میآمد تندتند ضربه میزد، اما قطعاً میتوانستم آن را به تعویق بیندازم. او ساکت شد. وقتی سرم را بالا آوردم، رفته بود.
لحظهای جادویی با دخترم را از دست داده بودم چون چیزی در گوشیام توجهم را جلب کرده بود. این بهخودیخود مسئلهٔ مهمی نبود، اما اگر به شما بگویم همین یک بار این اتفاق رخ داد، دروغ گفتهام. این صحنه قبلاً هم بارها و بارها تکرار شده بود.
من تنها کسی نبودم که مشغولیتها برایم از آدمها مهمتر بودند. یکی که قبل از من آن کتاب را خوانده بود به من گفت وقتی از دختر هشتسالهاش پرسیده ابرنیروی دلخواه او چیست، گفته که میخواهد با حیوانات صحبت کند. وقتی دلیلش را پرسیده، دختر گفته: «برای اینکه وقتی شما و مامان مشغول کار با رایانههایتان هستید کسی باشد که با او حرف بزنم.»
بعد از اینکه دخترم را پیدا کردم و از دلش درآوردم، به این نتیجه رسیدم که دیگر وقت تغییر است. ابتدا زیادهروی کردم. از آنجا که مطمئن بودم مسبب همهٔ اینها فناوری است، «سمزدایی دیجیتال» را امتحان کردم.
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
نظرات کاربران
خلاصه یا به عبارت بهتر؛ معرفی این کتاب رو میتونید در قسمت ۴۷ از پادکست «بیپلاس» با نام «ذهن حواس جمع» بشنوید. . براتون پیش اومده که مثلا در زمان امتحان، هر کار نامربوط دیگهای رو انجام بدید الا درس خواندن؟ امروزه بیشترین
من ترجمه دیگه این کتاب (ذهن حواس جمع از نشر آموخته) رو به صورت نسخه کاغذی دارم و محشره. خیلی عالی. تحسین های بسیاری در مورد این کتاب وجود داره.
زیاد حرف زد و روشای پراکنده و غیر مرتبط یا کم مرتبط زیادی رو گفت. وقتم رو گرفت.