
کتاب زمستان ۶۲
معرفی کتاب زمستان ۶۲
رمان زمستان ۶۲ نوشتهی اسماعیل فصیح نخستین و یکی از بهترینهای داستانهایی است که در زمان جنگ ایران و عراق اتفاق میافتد. این کتاب اولین بار توسط نشر نو منتشر و پس از آن مدتی ممنوعالچاپ شد. نسخهی فعلی که شانزدهمین چاپ آن است توسط انتشارات ذهنآویز روانهی بازار شده است. شما میتوانید نسخهی الکترونیکی این اثر را از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زمستان ۶۲ اثر اسماعیل فصیح
جلال آریان در این کتاب مانند دیگر داستانهای فصیح شخصیت اصلی این کتاب است. او برای پیدا کردن پسر خدمتکارش که در جبهه زخمی شده، راهی اهواز میشود. در این سفر با منصور فرجام همسفر میشود. منصور فرجام که مهندس کامپیوتر است از مینهسوتای آمریکا به دلایلی به ایران آمده است و تصمیم گرفته برای راهاندازی یک مرکز آموزش زبان انگلیسی و مرکز کامپیوتر در دانشکدهی نفت به اهواز برود.
اسماعیل فصیح در خلال روایت ماجرای جلال آریان و منصور فرجام، از وضعیت آن روزهای اهواز، خیابانها و افرادی که در سمتهای اداری مشغولند، رزمندگان راهیِ جبهه و گاهی از مجروحان جنگی مینویسد. او با لحنی بیپیرایه، بیتکلف، رک و نگاهی موشکافانه زمستان ۶۲ را از زبان جلال آریان روایت میکند.
فصیح در این اثر نه بهدنبال بازسازی صحنههای جنگ است، نه به قهرمانسازیهای کلیشهای دل میسپارد. او جنگ تحمیلی را از دل زندگی روزمره بیرون میکشد؛ زندگی طبقهی میانی جامعه را که معمولاً در باقی آثار جایی ندارند، اما بسیار پرمسئله هستند، به تصویر میکشد. جامعهای که در آن، جنگ و تغییرات سیاسی و اجتماعی، علاوهبر جبههها، در خانهها، ذهنها و روابط انسانی رخنه کرده و همهچیز را از درون تهی میکند.
جلال آریان در جستوجوی ادریس با افراد بسیاری روبهرو میشود؛ بسیاری از آنها از آشنایان قدیمیاش هستند که هر یک زخمی از جنگ بر دل دارند و داستانی منحصربهفرد با خود میآورند. اسماعیل فصیح با قلمی شیوا و دردآلود، غم این روایتها را چنان مینگارد که قلب مخاطب را جریحهدار میکند. فصیح گاه با تزریق لحنی طنزآمیز به روایت، تلاش میکند از تلخی و سیاهی ماجراها بکاهد؛ هم برای آنکه اندکی از بار اندوه بکاهد، و هم برای نشان دادن این حقیقت که زندگی حتی در تاریکترین لحظات راه خود را پیدا میکند.
این شاهکار از اسماعیل فصیح، به آلمانی و عربی و انگلیسی ترجمه شده است. بهمن فرمانآرا نیز به ساختن فیلم زمستان ۶۲ بسیار علاقهمند بود، اما برخلاف میل باطنی خودش و مرحوم فصیح نتوانست مجوزهای لازم برای این کار را دریافت کند.

خلاصه داستان زمستان ۶۲
جلال آریان که کارمند شرکت نفت بوده و حالا بازنشسته شده است و در زمان جنگ به اهواز میرود تا ادریس، پسر مستخدمش مطرود را که نوجوان است و داوطلبانه به جنگ رفته و زخمی شده ولی حالا خبری از او نیست، برگرداند.
منصور فرجام نابغهی کامپیوتری که تازه از آمریکا بازگشته است و تصویر دقیقی از وضعیت جنگی در ایران و بهخصوص اهواز ندارد، با جلال آریان راهیِ اهواز میشود تا مرکز کامپیوتری شرکت نفت را راهاندازی کند. او در این مسیر با دیدن بینظمیها در ادارات و قوانین، انگیزهاش را برای ادامهی کار از دست میدهد و مأیوسانه میخواهد به آمریکا برگردد. اما با آشنایی با دو جوان به نام لاله و فرشاد که قصد ازدواج دارند و تصمیم گرفتهاند که بعد از سربازی فرشاد، از ایران بروند؛ تصمیمش برای بازگشت را تغییر میدهد و میخواهد به این زوج کمک کند.
مریم جزایری از دیگر شخصیتهای مهم داستان زمستان 62 است، که همسرش اوایل انقلاب اعدام شده است. مریم کارمند شرکت نفت است، ولی بهدلیل پیشینهی شوهرش مدام در راه او سنگاندازی میشود. او یک پسر و یک دختر دارد که پسرش در انگلیس دانشجوست و مریم بهدلیل ممنوعالخروج بودن نمیتواند او را ببیند. جلال تلاش میکند به نحوی به مریم کمک کند تا از ایران خارج شود.
اما پایان داستان چه میشود؟ منصور چگونه به لاله و فرشاد کمک میکند؟ جلال آریان عاقبتْ ادریس را پیدا میکند؟ تلاشش برای کمک به مریم جزایری به نتیجه میرسد؟ با خرید و دانلود کتاب زمستان ۶۲ از طاقچه میتوانید پاسخ این سؤالات را پیدا کنید.
چرا باید کتاب زمستان ۶۲ را بخوانیم؟
در میان آثار درخشانی که جنگ را با تمام فجایع و قهرمانیهایش در جبههها به تصویر کشیدهاند، زمستان ۶۲ مسیر متفاوتی را انتخاب میکند. این رمان از مشکلات روزمرهای روایت میشود که زیر سایهی جنگ، آرامآرام فرسوده میشود. اسماعیل فصیح با نگاهی انسانی و بیپیرایه، نشان میدهد که جنگ در ذهن، روابط و زیست اجتماعی مردم نیز جریان دارد. همین زاویهی کمتر دیدهشده است که این اثر را به تجربهای منحصربهفرد و تأثیرگذار تبدیل میکند.
دانلود کتاب زمستان ۶۲ اسماعیل فصیح را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این رمان را به همهی علاقهمندان ادبیات فارسی، دوستداران ادبیات معاصر و کسانی که به روایتهای انسانی و متفاوت از جنگ علاقه دارند، توصیه میکنیم. اگر بهدنبال رمانی هستید که جنگ را از نگاهی نو روایت کند، این کتاب انتخابی ارزشمند خواهد بود.
درباره اسماعیل فصیح؛ نویسنده کتاب
اسماعیل فصیح، نویسنده و مترجم ایرانی، در دوم اسفند ۱۳۱۳ در یک خانوادهی بسیار پرجمعیت، در تهران متولد شد و در ۲۵ تیر سال ۱۳۸۸ بهدلیل مشکلات عروق مغزی چشم از جهان فروبست. او یکی از پرطرفدارترین نویسندگان ایرانی است. از جمله نویسندگانی که حتی با اینکه سالها از فوتش میگذرد، آثارش هنوز هم پرخواننده است.
پس از اتمام تحصیلات دبیرستانش، سربازیاش را خرید و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و لیسانس شیمی گرفت. بعد از مدتی زندگی به سمت ادبیات انگلیسی تغییر مسیر داد و مدرک کارشناسیاش را دریافت کرد. فصیح همانجا با یک دختر اروپایی ازدواج کرد. پس از مدتی بهدلیل مرگ همسرش، تحصیل در مقطع کارشناسیارشد را نیمهکاره رها کرد و به ایران بازگشت و به شرکت نفت پیوست. او در زمانی که در آمریکا بود یکبار ارنست همینگوی نویسندهی معروف آمریکایی را ملاقات کرد و با او مکالمهای دربارهی کتاب پیرمرد و دریا داشت.
اسماعیل فصیح اولین رمانش را به نام شراب خام در سال ۱۳۴۷ زیر نظر نجف دریابندری منتشر کرد که با استقبال مخاطبان مواجه شد. پس از آن نیز آثار زیادی را در قالب رمان و مجموعه داستان منتشر کرد. در همین دوران با سفری کاری از سوی شرکت نفت به میشیگان توانست مدرک فوق لیسانسش را در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی بگیرد. او در سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ ایران و عراق و تعطیلی دانشکدهی نفت، مجبور به بازنشستگی از شرکت نفت شد و بعد از آن رمانهای پرفروش و پرخوانندهای مثل ثریا در اغما، درد سیاوش و زمستان 62 را منتشر کرد.
فصیح علاوهبر نوشتن رمان و مجموعه داستانها کتابهای خوب و ماندگاری از جمله وضعیت آخر، بازیها، ماندن در وضعیت آخر، خودشناسی بهروش یونگ، تحلیل رفتار متقابل، استادان داستان، رستمنامه و شکسپیر را ترجمه کرده است و در این زمینه نیز خوش درخشیده است.
مجموعه داستانهای عقد و داستانهای دیگر، دیدار در هند و نمادهای مشوش و رمانهای طشت خون، لاله برافروخت، فرار فروهر، اسیر زمان، بازگشت به درخونگاه، پناه بر حافظ، بادهی کهن، کمدی تراژدی پارس، نامهای به دنیا، کشتهی عشق، در انتظار و گردابی چنین هایل از دیگر آثار این نویسندهی پرکار هستند.
فصیح نویسندهای بیحاشیه و گریزان از مصاحبه و شرکت در محافل سیاسی و اجتماعی بود، اما آثارش خالی از تأثیرات رخدادهای سیاسی و اجتماعی دوران زندگیاش نبود. او معتقد بود حرفهای نویسنده در نوشتههایش آشکار است و برداشت از آن را باید بر عهدهی مخاطب گذاشت.
نظرات افراد مشهور دربارهی کتاب زمستان ۶۲
- محمدعلی سپانلو در روزنامهی اعتماد: کتاب زمستان ۶۲ اسماعیل فصیح بهترین سند دربارهی جنگ ایران و عراق است.
- حسن میرعابدینی: زمستان ۶۲ را میتوان بهترین رمان او دانست؛ زیرا عمدهترین مشغلههای ذهنی نویسنده، موفقیتآمیزتر از دیگر رمانهایش، در آن گرد آمدهاند. زمستان ۶۲ توصیف جامعهای است که در آن همه بهنوعی منتظر چیزیاند.
- جمال میرصادقی: رمان زمستان ۶۲ از بُعد ویژگیهای داستانی نسبت به دیگر آثار فصیح، قویترین و مؤثرترین اثر او محسوب میشود.
- اسماعیل فصیح دربارهی بازخورد سیمین دانشور پس از خواندن زمستان ۶۲ چنین گفته است:
- سیمین دانشور وقتی زمستان ۶۲ را خوانده بود، گفته بود یکی از بهترین رمانهایی است که در سالهای اخیر خوانده است. و من فکر میکنم پنجاه یا سی سال پس از مرگ نویسنده، اگر کتابها باز خوانده شود، ماندگار است و نوعی کتیبهوار تاریخی به حساب میآید.
بخشی از کتاب زمستان ۶۲
«یه تشکیلاتشون فکر میکنم نزدیک بوتانگازه، سر جاده کمپلو، که حالا شده خیابون انقلاب.»
«مرکز توانبخشی چیزی ندارند اینجا؟»
«چرا آقا. یه مدرسهرو توی جاده کوتعبدالله کردن مرکز توانبخشی. تو جاده کوتعبدالله، نرسیده به پیچی که میره طرف قبرستون.»
«بلدم.»
میپرسد: «اونجا کاری داشتید آقا؟» آمده جلوتر کنار پنجره من.
میگویم: «پسر یکی از کارگرای آشنای آبادانم رفته بوده بسیج، بعد شنیدیم ممکنه معلول شده باشه، میخوام اگه بشه پیداش کنم. به بابای پیرش قول دادهم پرس و جویی بکنم.»
«میتونید از دفتر رابط دانشکدهم بپرسید، یا با ستاد دانشگاهی جندیشاپورم تماس بگیرید، اونها با بیمارستانها و نهادها تماس دارند.»
«رئیسشون کیه؟ همون دکتر ناجی؟»
«فکر میکنم... بله، آقا. ایشون با تمام نهادها رابطه داره. میتونین زنگ بزنین دفتر رابط ستاد جهاد دانشگاهی در شرکت نفت. همینجا توی خرمکوشکه. یه خانم شایان هست. از دانشکده بیرونش کردند رفت اونجا.»
زیر لب تکرار میکنم: «خانم شایان. دفتر رابط ستاد دانشگاهی. باشه.»
حجم
۳۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
حجم
۳۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
نظرات کاربران
سلام کتابهای روانشاد اسماعیل فصیح چه در دوره خودش چه حالا بی نظیره من آن زمان که جوان بودم عاشق رمان وادبیات همیشه منتظرنشرکتابهای ایشون بودم پیشنهاد میکنم همه را بخونیدمخصوصا کتابی درباره حافظ دارند که عالیه میبرتت قرن ش
بسیار عالی نوشته شده و داستان پردازی خیلی خوبی داره ولی به لحاظ موضوع خیلی غم انگیز هست. وقتی که داستان تموم شد، همه وجودم پر از سرما و ناراحتی بود.
داستان جذاب و متن سلیس بود بااینکه من در جنوب نبودم ولی باوصف نویسنده ازمحیط خیلی به اون زمان آدمها وحتی شکل شهروساختمونها آشناشدم و وتوذهنم ساختم .درموردجنگ وایثار خیلی کتاب نوشته شده ولی اکثراکلیشه ای وشعاری ولی این داستان
از نظر اطلاعات دقیق آن روزگار خیلی خوبه. من قلم فصیح رو دوست دارم. روحشون شاد
کتاب های اقای فصیح تنها کتاباییه که تونویسندگان ایرانی میتونم تااخربخونم بدون اینکه ازچیزی بتونم ایرادبگیرم.
چقدر این کتاب قشنگ وتاثیر گذار بود وچقدر قشنگ اون روزهای جنگ رو به تصویر کشیده بود ومن چقدر بااین کتاب گریه کردم فکر میکنم این کتاب باید حتما فیلم بشود
سلام. من کتاب دل کور ایشون رو خونده بودم و حالا این کتاب. بنظرم آقای فصیح روح بزرگی داشتند و دارند.و در پایان این دو کتاب در عین شعاری نبودن بطور غیرمستقیم خوبی را به. انسان القا و گوشزد میکنند.
کتاب روایتی تلخ و واقع گرایانه از جنگ و مردمی که در بطن جنگ بودن،کتاب جذاب وتلخه و بسیار خوشخوان و روانه
کتابی بسیار شیوا و عالی ، میخکوبتون میکنه پای کتاب ، عالی
"زمستان ۶۲" سومین کتاب با نقش آفرینی جلال آریان خیلی کتاب عجیبی بود ؛ حتی صحبت کردن درباره اش هم برام سخته. داستان همونطور که از اسم کتاب پیداست در یک زمستان زمان جنگ رقم میخوره و با آشنایی جلال آرین که حالا میانساله