
نظرات کاربران درباره کتاب زمستان ۶۲
۴٫۲
(۶۱)
دکتر
سلام کتابهای روانشاد اسماعیل فصیح چه در دوره خودش چه حالا بی نظیره من آن زمان که جوان بودم عاشق رمان وادبیات همیشه منتظرنشرکتابهای ایشون بودم پیشنهاد میکنم همه را بخونیدمخصوصا کتابی درباره حافظ دارند که عالیه میبرتت قرن ش ه فک کنم پناه برحافظ باشه عالیه
Mehrdad RMZ
بسیار نویسنده توانایی بود روحش شاد و یادش جاوید
mohammad khorramdel
من چند تا از کتابهاش رو منجمله ثریا در اغما رو همون ایام خوندم،عاشق قلم به شدت فصیح و روانش شدم،روانش شاد الحق که فصیح فصیح بود.
ثریا
بسیار عالی نوشته شده و داستان پردازی خیلی خوبی داره ولی به لحاظ موضوع خیلی غم انگیز هست. وقتی که داستان تموم شد، همه وجودم پر از سرما و ناراحتی بود.
کاربر ۸۷۱۰۴۸
کتاب های اقای فصیح تنها کتاباییه که تونویسندگان ایرانی میتونم تااخربخونم بدون اینکه ازچیزی بتونم ایرادبگیرم.
Arash Nik
نوستالژیه؟
Amin Rostami
زمستان ۱۴۰۲عه، زندگی دوباره نقاب از چهره برداشته و روی زمخت و کریهاش رو برام به تصویر گذاشته.
برای فرار از برزخ زندگیم نگاهی به قفسه کتابهام میاندازم، مدتیه که دست و دلم به سمت هیچ کتابی نمیره!
چشمم میفته به زمستان ۶۲ که دو سه سالی هست یک گوشهای انتظار میکشه، برش میدارم و از شر زندگی بهش پناه میبرم...
.
برمیگردم به ۴۰ سال قبل، توی خاموشی قدم میذارم به خیابانهای اهواز، کمکم با جلال و دکتر یارناصر آشنا میشم و از تیکه و کنایههاشون به خنده میفتم. دیگه خبری از درد توی سینهم نیست، زیاد نمیگذره که منم شدم عضو ثابت شبنشینیهای خانهی دکتر.
بخشی از خودم رو هربار در تکهای از زندگی شخصیتها پیدا میکنم و با خاطراتشون زندگی و با دردهاشون رنج میکشم. به خودم که میام میفهمم که ذهنم دست از نشخوار خاطرات و پرسیدن سوالهای بیجواب برداشته!
.
متوجه میشم که دشمن از چهل سال پیش تاکنون در پای منبرها؛ همواره «زبون و در حال مرگ» بوده و ج.ا در حال فرود آوردن آخرین ضربه!
پای ایدئولوژی و حرکت جهادی و پیشرفتهای سریع و انقلابی که به داستان باز میشه، زمان گذشته و حال مثل یک دایره بهم پیوند میخوره و گذر زمان رو درهم میشکنه...
.
-«در قدیم برای استخدام متخصص کامپیوتر از او آداب غسل جنابت نمیپرسیدند.»
-«این یه جنبهی غیرلازمه که خودشون هم بالاخره متوجه میشن.»!
.
«تنها به دلیل این که یک روسری یک کمی عقب رفت، یا یک برادر جقله گفت که روسریاش عقب رفته، نباید حق کار و حیات اجتماعی زن را از او گرفت.»!
.
آه میکشم، درد میکشم، به مراکز آموزش زبانها و کامپیوترهایی فکر میکنم که قرار بود روزی جزو بهترین مراکز نه تنها در خاورمیانه بلکه در آسیا باشن!
«اگر بتوانیم شعار ندهیم و با واقعیتگرایی کار کنیم، معجزه قرن را به وجود آوردهایم.»
و دست آخر به فرجام منصور که میرسم؛ بغضم میترکه و میزنم زیر گریه...
.
کتاب رو زمین میگذارم، تنها یک روز گذشته و من همچنان محکومم به زندگی. با این تفاوت که حالا اندکی دردم التیام گرفته
یا شاید در مقایسه با داغ دل چهل سالهی مردم زمستان ۶۲ قابل تحملتر به نظر میرسه!
zohre kazemi
تکتک جملات شما حرف منم بود
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
جانا سخن از زبان ما می گویی👍👍
mohadese
چه یادداشت زیبایی گذاشتین.
مانا
از نظر اطلاعات دقیق آن روزگار خیلی خوبه. من قلم فصیح رو دوست دارم. روحشون شاد
منصوره طاهری
داستان جذاب و متن سلیس بود بااینکه من در جنوب نبودم ولی باوصف نویسنده ازمحیط خیلی به اون زمان آدمها وحتی شکل شهروساختمونها آشناشدم و وتوذهنم ساختم .درموردجنگ وایثار خیلی کتاب نوشته شده ولی اکثراکلیشه ای وشعاری ولی این داستان ازنوع غیرشعاری وقابل قبول بود وپایان فوق العاده وغافلگیر کننده بود
p.kh
چقدر این کتاب قشنگ وتاثیر گذار بود وچقدر قشنگ اون روزهای جنگ رو به تصویر کشیده بود ومن چقدر بااین کتاب گریه کردم فکر میکنم این کتاب باید حتما فیلم بشود
پرواز
کتاب روایتی تلخ و واقع گرایانه از جنگ و مردمی که در بطن جنگ بودن،کتاب جذاب وتلخه و بسیار خوشخوان و روانه
parisa_msi
طاقچه جان لطفا از ایگ نویسنده یه کتاب بی نهایت کن
کاربر ۲۱۱۵۵۲۴S99VA2THVB16G
سلام. من کتاب دل کور ایشون رو خونده بودم و حالا این کتاب. بنظرم آقای فصیح روح بزرگی داشتند و دارند.و در پایان این دو کتاب در عین شعاری نبودن بطور غیرمستقیم خوبی را به. انسان القا و گوشزد میکنند. خوشا به سعادت ایشان و روحشون شاد
ضمناً من با مطالعه بیوگرافی ایشون فکر میکنم شخصیت خودشون ترکیبی از جلال آریان و منصور فرجام در این کتاب باشه.
حمد و اخلاص و صلواتی نثار روح بزرگ ایشان می کنم
Fatemeh
داستان بسیار عالی بود.توصیه میکنم حتما بخونیدش
ما همه با پاکتهای مهر و موم شده ی تقدیر حرکت میکنیم و نمیدانیم چه باید بکنیم و چه بر سرمان می آید.
حسین ایمانی
کتابی بسیار شیوا و عالی ، میخکوبتون میکنه پای کتاب ، عالی
mohadese
"زمستان ۶۲"
سومین کتاب با نقش آفرینی جلال آریان
خیلی کتاب عجیبی بود ؛
حتی صحبت کردن درباره اش هم برام سخته.
داستان همونطور که از اسم کتاب پیداست در یک زمستان زمان جنگ رقم میخوره و با آشنایی جلال آرین که حالا میانساله با دکتر منصور فرجام در اهواز آغاز میشه.
نگاه و روایت متفاوتی از جنگ بود . از زبان کسی که به خیلی از ایدئولوژی ها و ارزش های دوران دفاع مقدس بی اعتناست.
انگار که یک روایت بیطرف رو میخونین.
و منصور فرجام...
شخصیتی که تا مدتها فراموشش نمیکنین و تو ذهنتون موندگار میشه.
کاربر 1306014
من دیشب تقریبا توی ۵ ساعت کتاب ر تمام کردم، ساعت ۴/۵ صبح بعد اتمام کتاب احساس خفگی میکردم، متن ساده و بسیار سلیس بود.
پر از نکات ظریف که فرهنگ ان زمان مردم ایران ر بیان میکرد.
چقدر از احترام نویسنده به زنان داخل کتاب لذت بردم.
خیلی تاثیر عمیق غم انگیزی در من داشت.
zohre kazemi
داستان پردازی فوق العاده ای داشت می شد براحتی با شخصیت های داستان ارتباط برقرار کرد ولی پایان بسیار غم انگیز و غافل گیر کننده ای داشت
نویسنده در لفافه کاملا به جو ایجاد شده در زمان جنگ طعنه می زد ولی نهایتا بنظرم هر فردی طبق گرایش های شخصی خودش میتونه تفسیر کنه
AMIN
با سلام : داستان بسیار عالی و زیبا تصویر سازی شده ، و نویسنده ، جنگ رو با زاویه جدیدی ترسیم کرده ، برای من که اهل اهوازم تمام کلید واژه های داستان و اماکن قابل درکه و حضور خودم رو تو لحظه لحظات داستان حس میکنم ، پیشنهاد میکنم حتما مطالعه بشه با تشکر از طاقچه
mahjoob
چقدر کتاب غافل گیری قشنگی داشت
قدرت عشق میتونه ادم رو به انتخاب نوع مرگ هم بکشونه
روایت دقیق و مشاهده بخشی از روزهای جنگ که با مردم عادی و زندگی اون ها چه میکنه... و چقدر درداور بود
iranpyry1346*
کتاب جالبی بود ،با جملات بسیار زیبا🌹اما برای من پایانش خیلی غمانگیز دوست نداشتم اینطور تمام شود
کاربر ۶۷۴۹۴۸۶
داستان مربوط به سالهای جنگ عراقه، ولی انقدر قلم نویسنده کشش و جاذبه داشت که زمین نگذاشتم ببینم آخرش چی میشه، با بعضی صفحاتش خندیدم، پر از شادی شدم، با بعضی صفحاتش اشک ریختم، واقعا واقعا کتاب ارزشمندی هست.
shirin shakeri
صداقت و صراحت مخصوصی در بیان این نویسنده است که نوشته هایش را جالب و خواندنی میکند. بیشتر از هر چیز این صداقت را دوست دارم. و این رمان روایت بخشی از تاریخ معاصر به دور از تعصب و تقدیس و متفاوت از روایتهایی که تا به حال شنیده بودم. داستانی به اندازه کافی جذاب، شخصیت هایی واقعی و باورپذیر و در کل ساده ولی قابل تأمل و به یاد ماندنی.
گل سرخ
اوایل داستان نتونستم به خوبی با قصه همراه بشم و دست از خوندن کشیدم اما با شروع دوباره کتاب وقتی به اواسط داستان رسید برام جذاب شد ودر اخر بعد از پایان کتاب ساکت موندم
Bahar
کاش میشد فیلمشو ساخت!
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
فقط میشه گفت فوق العاده، تصویر سازی،شخصیت پردازی،ازهمه مهمتر واقعی وملموس
آرین
کتاب قشنگی بودش. به تلاش های انسان در شرایط سخت زندگی می پردازه هرچند به اون صورت عمیق نه، ولی سعی خودش رو می کنه و گاها هم دیالوگ های زیبایی داره. در کل کتاب قشنگیه.
Mary gholami
قشنگ بود
mh.mirvakili
افتضاح.بدترین کتابی که در عمرم خوندم.نویسنده هم یه آدم ضد دین و ضد انقلاب هست.
واقعا متاسفم برای جمهوری اسلامی که یه همچین اراجیفی رو اجازه چاپ میده.
zohre kazemi
بردبار باش برادر
کتاب رو به دید ادبی نقد بفرمایید نه اعتقادات و بغض های شخصی خودتون
mohadese
کمی هم در برابر نظرات مخالفتون بردبار باشین.
غلامی
برادر چرا همه چیز رو به جمهوری اسلامی ربط میدی؟
حجم
۳۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
حجم
۳۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان