کتاب سرزمین رویاها
معرفی کتاب سرزمین رویاها
کتاب سرزمین رویاها نوشته جمال میرصادقی است. این کتاب روایت پسربچهای بهنام شهریار است که یک روز در میان درختها دختربچه ای عجیب میبیند. دختری با موهای سیاه فر و چشمهای آبی. پسرک با او بازی میکند اما دختر راضی عجیب دارد، او میان شاخههای درخت میرود و ناپدید میشود.
شهریار بارها به دنبال دختر میگردد اما پیدایش نمیکند تا اینکه یک باغبان به او میگوید باید به دنبال فرشتهها بگردد.
خواندن کتاب سرزمین رویاها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به داستان ایرانی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب سرزمین رویاها
ــ نه میخوام برم پیش پریرخ، میتونه منو رو بالش سوار کنه ببره به کشور آبیها؟
ــ البته که میتونه. پریرخ کیه؟ قوم و خویشته؟
ــ نه اومده بود اینجا با من بازی کنه. بهم گفت منتظر من میمونه، هر وقت من بزرگ شم برم باهاش عروسی کنم. میتونه حالا منو ببره پیش اون؟
ــ آره که میتونه. تو رو سوار بالهاش میکنه و به یه چشم بههم زدن میبردت اونجا. گفتی اسم کشورشون چیه؟
ــ آبیها، پشت اون کوههاست.
دستش بالا رفت و کوه تخممرغی را نشان داد.
ــ اسمش رو تا حالا نشنیدم، شاید گفته کشور عالیها.
ــ کشور عالیها نه، کشور آبیها.
داییش از میان درختها بیرون آمد.
ــ اینجایی دایی، همهجا دنبالت گشتم. بیا ناهار بخوریم.
حجم
۱۲۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۱۲۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
نظرات کاربران
از اپلیکیشن ترویج کتابخوانی بعیده که «رازی» را «راضی» بنویسد...!