دانلود و خرید کتاب نگاهی به تاریخ معاصر ایران علی صفایی حائری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب نگاهی به تاریخ معاصر ایران اثر علی صفایی حائری

کتاب نگاهی به تاریخ معاصر ایران

امتیاز:
۴.۰از ۲۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نگاهی به تاریخ معاصر ایران

کتاب نگاهی به تاریخ معاصر ایران است که مرحوم علی صفایی حايری پیش از اسلام و در سال ۱۳۵۴ نوشته است. این دست نوشته که درباره تاریخ معاصر است، حکایت از دغدغه‌های صفایی حائری در آن سال‌ها دارد که نه به شکلی اساسی بیانگر تاریخ معاصر ایران است و نه نقد و بررسی کاملی از وضعیت تاریخ معاصر کشورمان، لذا نمی‌توان از آن توقع ارائه مطالب تاریخی یا ناگفته‌های تاریخ را داشت.

خواندن کتاب نگاهی به تاریخ معاصر ایران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به تاریخ معاصر پیشنهاد می‌کنیم

درباره‌ی علی صفائی حائری

علی صفائی حائری معروف به عین صاد در سال ۱۳۳۰ متولد شد. او مجتهد، فقیه، عارف و اندیشمند شیعه بود که بیش از پنجاه جلد کتاب در زمینه‌های متفاوتی مانند تربیتی، نقد و روش نقد، ادبیات هنر، روش تدریس و آموزش، قرآن کریم و روش برداشت از آن، تفسیر و دیدارهای تازه با قرآن، دعا و حدیث، ولایت و امامت، معارف اسلامی و آموزه‌های اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی اسلام تالیف کرده است. علی صفائی حائری در سال ۱۳۷۸ به علت تصادف رانندگی، چشم از جهان فروبست. 

نظرات کاربران

حمیدرضا
۱۴۰۰/۱۰/۰۷

باید تاریخ را کم و بیش دانست تا بشود گفت کسی بی‌طرفانه صحبت کرده یا نه اما به نظر من کتاب می‌کوشید این را بگوید که ما باید روی پای خود بایستیم و به هیچ نیروی خارجی متکی نباشیم حال

- بیشتر
.......
۱۳۹۹/۰۸/۱۱

نسخه ePUB‌اش را بگذارید لطفا

ریحانه شاکر
۱۴۰۱/۰۵/۲۵

توجه داشته باشید که این کتاب قرار بود خیلی کامل تر باشه ولی آقای صفایی عمرشون به دنیا نبود، این کتاب و کتاب بگو که او رو شاگردانشون از نوشته هاشون چاپ کردن.

عبدالحبیب
۱۴۰۰/۱۰/۱۸

عالی گویا شیوا تحلیل هوشمندانه وقایع تاریخی معاصر توسط محققی انقلابی در دهه پنجاه وقبل از انقلاب

امیر
۱۴۰۰/۱۰/۱۹

قبل از خرید کتاب این نکته رو حتما در نظر داشته باشید این کتاب برای مطالعه تاریخ نیست، بلکه نگاه، تحلیل و درآمدی بر تاریخ معاصر تا قبل از انقلاب هستش. بهتره که قبل از خوندن این کتاب، از زمان قاجار

- بیشتر
کاربر ۴۱۶۶۳۵۵
۱۴۰۱/۱۰/۱۲

کتاب خیلی جالبی بود اول اینکه متن روانی داشت و همه کس فهم بود. دوم اینکه یک کتاب تاریخ معمولی نبود این کتاب به بررسی تاریخ معاصر می پرداخت اینکه چطور خاندان قاجار به دست بریتانیا منحل شد و خاندان پهلوی برای

- بیشتر
کاربر ۳۶۸۷۸۹۳
۱۴۰۱/۱۰/۰۳

باسلام وممنون از اینکه کتاب های خوبی رو به اشتراک میذارید.لطفا کتاب سه جلدی نگاهی به تاریخ جهان رو هم در طاقچه قرار بدید

Arsalan.kh
۱۴۰۳/۰۴/۰۲

کتاب تاریخ تحلیلی محسوب میشه یعنی شما لازمه تا از قبل یکسری اطلاعات تاریخی داشته باشید تا با خوندن این کتاب مثل قطعات پازل کنارم قرار بگیرن و به یک طرح کلی برسن. سی صفحه آخر رو بشدت توصیه میکنم

- بیشتر
کاربر 5430276
۱۴۰۲/۰۸/۱۳

این کتاب از لحاظ محتوایی به بررسی حرکات، فعالیت‌ها و وقایع تاریخی در ارتباط با یکدیگر میپردازد و به نوعی بررسی و تفسیر تاریخ است و نه بیان ریز و درشت وقایع تاریخی. در کل کتاب خوبی است و آن

- بیشتر
raza
۱۴۰۱/۱۱/۲۶

کتاب روانی بود و با زبانی ساده وقایع گذشته بر کشور رو به صورت خلاصه توضیح میداد. در شکل گیری زیربنای فکری موثره و برای نوجوانان توصیه میشه.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۶۶)
نقشه مصدق این بود که انگلیسی‌ها را بیرون کند، لذا از سیاست منفی استفاده کرد؛ چون هر چه بحران اقتصادی ما بالا می‌گرفت احتیاج به کمک‌های آمریکا زیادتر می‌شد و جای پای آمریکا بازتر می‌گردید. آن طرف مصدق نسبت به کمونیزم روش مسامحه را پیش گرفته بود و این باعث گسترش فعالیت آنها می‌گردید تا جایی که در سال ۱۳۳۲ بسیاری از یاران او از دورش پراکنده شدند؛ زیرا متوجه شدند که منظور اصلی او این است که انگلیسی‌ها را بیرون کند و کمونیست‌ها را به ایران بکشاند، اما مصدق لاف می‌زد که آمریکا طرفدار رژیم اوست و ضمناً به آمریکایی‌ها اخطار می‌کرد که اگر بیش از پیش کمک نکند ایران به دامن کمونیزم می‌افتد. مصدق کار خود را به اتمام رسانده بود و نفوذ انگلیسی‌ها را قطع کرده بود و در نتیجه می‌بایست از صحنه خارج شود و این بود که به سادگی در اوج قدرت از کار بر کنار شد و شاه که از ایران بیرون رفته بود در ۳۰ مرداد به ایران بازگشت و مصدق پس از سه سال زندان در حالی که می‌بایست اعدام می‌شد از مرگ نجات یافت و در ملک شخصی خود حبس نظر شد. در واقع شاه و مصدق هر دو مهره‌ای بودند که بایست جای پای آمریکا را به ایران باز کنند. یکی نفوذ انگلیسی‌ها را قطع کرد، در حالی که کمونیست‌ها را بال داد و دیگری نفوذ کمونیست‌ها را قطع کرد و جای پای آمریکا را محکم نمود.
عبدالحبیب
هنگامی که باطل از حق تغذیه کند به نیروی عظیمی دست می‌یابد.
(!_!) hana🌱
هیچ حکومت مستقلی نمی‌تواند با پای بیگانه به مقصد برسد خواه این حکومت کمونیستی باشد و یا ضد کمونیستی، اسلامی باشد و یا ضد اسلامی، اگر بخواهند آلت دست نباشند باید خود دستی باشند و ابتکار عمل را در دست خود داشته باشد.
حمیدرضا
این یک حقیقت است که هر جامعه از دو اقلیت و یک اکثریت تشکیل می‌شود: یک اقلیت هستند که زود گند می‌گیرند و فاسد می‌شوند و سپس گند را در خود نگه نمی‌دارند بلکه توسعه می‌دهند و انتشار می‌دهند یک اقلیت هم زود ساخته می‌شوند و سپس در خود حبس نمی‌شوند و در خود نمی‌ریزند، بلکه به سازندگی می‌پردازند. اکثریت جامعه تحت نفوذ یکی از این دو اقلیت هست.
khorasani
همان طور که نوشتم من هنوز باورم نمی‌شود که شوروی و آمریکا در برابر هم باشند. آنها با هم هستند و با هم یک دست شده‌اند تا جهان سوم را غارت کنند و این است که با هم رفاقت کرده‌اند و کشورها را تقسیم کرده‌اند؛ در یکجا شوروی پیش می‌تازد و در جای دیگر آمریکا و جنگ‌های محلی برای مصرف تسلیحات و فروش اسلحه آنها خیلی مهم است و خیلی بجاست. اگر بنا بود مصر و اسرائیل، اعراب و اسرائیل از روز اول با هم صلح و صفا کنند و یکدیگر را بپذیرند که این همه اسلحه فروش نمی‌رفت و پایگاه برای شوروی و آمریکا درست نمی‌شد
عبدالحبیب
آنها به اندازه‌ای به ایران کمک می‌کردند که بتوانند از آن استفاده کنند و آن قدر به این گاو آرام غذا می‌دادند که لش مرده‌اش روی دستشان نماند و پستان‌های چروکیده‌اش برایشان شیر بسازد
fz
ایران همانقدر رشد کرده بود که منافع انگلیسی‌ها را نگهداری نماید. استقلال و امنیت و رشد ایران چیزی بیش از خواسته قدرت‌های خارجی نبوده و نیست. رضا شاه در تیپ قزاق و زیر نفوذ افسران روسی روح سرکش و عاصی و روح ناسیونالیستش ضربه‌ها دید و این بود که برای رهایی از آن اوضاع به بریتانیا پیوست
fz
استعمار در شکل دومش استعمار بازاریابی بود با سه بُعد ثروت و تجمل و جنگ. ثروت برای مصرف، تجمل برای مصرف و جنگ برای مصرف.
Ali Ali
تنها نیت پاک داشتن کافی نیست بلکه باید پیش از خراب کردن، وسائل آباد کردن را در دست داشت، با داشتن نیروهای خارجی و نفرات احساساتی و ... نتیجه به کام انگلیس است و تجزیه عثمانی و استعمار ایران.
raza
برای مبارزه، به نیروی انسانی نیازمندیم و برای تهیه نیرو بایست اول به افراد شخصیت داد و آگاهی داد و سپس شخصیت‌ها را جمع آوری کرد و با یک ریسمان بست و به وحدت رسانید.
(!_!) hana🌱
اقلیت‌هایی که به وسیله قدرت‌های خارجی خریداری شدند و یا هنرمندانی که فقط به خاطر پیشرفت جامعه و اصلاح وضع ما از غرب توصیف کردند و شرق را کوبیدند، همه از کسانی بودند که به این شست و شوی مغزی کمک کردند و توده را آماده و پذیرای استعمار نمودند. هنرمندانی از قبیل آخوندزاده و حتی صادق هدایت و رهبرانی در حد سید جمال و دستیارانش همه از کسانی هستند که نتیجه کارشان خوراک استعمار شد و کوشش‌هایشان نصیب غرب گردید.
عباس صابری
بر اساس همین تجربه و همان منطق است که سفارش می‌کنم هر کس که در فکر قدرت است و هر حکومتی، چه اسلامی و چه غیر اسلامی که می‌خواهد آلت دست نشود باید تمام نیازهای خود را خودش در نظر بگیرد و برآورد. به هر نحو که می‌شود باید پایی بدست بیاورد وگرنه مجبور می‌شود که امتیاز بدهد و برای یک قرارداد نظامی تسلیحاتی قرارداد دیگران را گردن بنهد وگرنه مجبور می‌شود که با پای بیگانه حرکت کند و در نتیجه در میان راه بر سر دو راهی مصلحت بماند و یا فدایی قدرت‌ها و یا بلا گردان بزرگان شود. نیازهای حکومتی چند رشته می‌شود: ۱- نیاز به حاکم و رهبر و مدیریت ۲- نیاز به طرح و برنامه‌ریزی ۳- نیازها به نفرات، افراد و مغزها ۴- نیاز به نیرو و اسلحه.
عبدالحبیب
شاه به خاطر این که کمونیزم را بکوبد مجبور بود به روحانیت بال بدهد و این بود که روحانیت در زمان او گسترده و نیرومند گردید و هنگامی که خطر کمونیزم با اصلاحات ارضی و اقتصاد ارشادی کمتر می‌شد روحانیت نیز با برنامه اختلاف دچار ضعف گردید و با مهره‌های دست نشانده آلت دست شد.
khorasani
هر جامعه از دو اقلیت و یک اکثریت تشکیل می‌شود: یک اقلیت هستند که زود گند می‌گیرند و فاسد می‌شوند و سپس گند را در خود نگه نمی‌دارند بلکه توسعه می‌دهند و انتشار می‌دهند یک اقلیت هم زود ساخته می‌شوند و سپس در خود حبس نمی‌شوند و در خود نمی‌ریزند، بلکه به سازندگی می‌پردازند. اکثریت
Sobhan Naghizadeh
نمی‌توان همیشه بر قدرت‌های خارجی تکیه زد. نمی‌توان با پای بیگانه به مقصد رسید. نمی‌توان با چراغ همسایه راه رفت، بویژه قدرت‌هایی که در هر لحظه مصالح آنها و منافع آنها جا عوض می‌کند و همیشه در نوسان است.
Sobhan Naghizadeh
در واقع شاه و مصدق هر دو مهره‌ای بودند که بایست جای پای آمریکا را به ایران باز کنند. یکی نفوذ انگلیسی‌ها را قطع کرد، در حالی که کمونیست‌ها را بال داد و دیگری نفوذ کمونیست‌ها را قطع کرد و جای پای آمریکا را محکم نمود.
shariaty
ایران به آسانی از دست رفته بود و چیزی از آن به جای نمانده بود. اقتصادش رسوا بود و قحطی و بیچارگی بر اثر جنگ و احتکار ناشی از جنگ کاملًا نمودار بود. اداره کشور و ارتش در دست متفقین بود. آنها بودند که تصمیم می‌گرفتند و آن را اجرا می‌کردند و نظریات خود را بر دولت و پارلمان تحمیل می‌نمودند و گویی در سرزمین مرده‌ها برنامه دارند. در ماه نوامبر ۱۹۴۳ کنفرانس تاریخی تهران با شرکت روزولت و استالین و چرچیل تشکیل شد و دولت ایران کاملًا از صحنه کنار بود. آنها به اندازه‌ای به ایران کمک می‌کردند که بتوانند از آن استفاده کنند و آن قدر به این گاو آرام غذا می‌دادند که لش مرده‌اش روی دستشان نماند و پستان‌های چروکیده‌اش برایشان شیر بسازد.
shariaty
دوره قاجار دوره‌ای بود که از هر جهت می‌توانست مفید باشد؛ چون تضاد قدرت‌ها و کشمکش آنها زمینه آزادی و میدان عملی برای ایران بوجود می‌آورد، ولی رهبری نبود که بتواند از این تضاد استفاده کند و آن کس که بود دچار غرور بود و در نتیجه به ناکامی افتاد.
shariaty
این یک حقیقت است که هر جامعه از دو اقلیت و یک اکثریت تشکیل می‌شود: یک اقلیت هستند که زود گند می‌گیرند و فاسد می‌شوند و سپس گند را در خود نگه نمی‌دارند بلکه توسعه می‌دهند و انتشار می‌دهند یک اقلیت هم زود ساخته می‌شوند و سپس در خود حبس نمی‌شوند و در خود نمی‌ریزند، بلکه به سازندگی می‌پردازند. اکثریت جامعه تحت نفوذ یکی از این دو اقلیت هست.
shariaty
نمی‌توان با پای بیگانه به مقصد رسید. نمی‌توان با چراغ همسایه راه رفت، بویژه قدرت‌هایی که در هر لحظه مصالح آنها و منافع آنها جا عوض می‌کند و همیشه در نوسان است.
shariaty

حجم

۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

حجم

۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان