تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب عشق زشت
معرفی کتاب عشق زشت
معرفی کتاب عشق زشت
کتاب الکترونیکی «عشق زشت» (Ugly Love) نوشتهٔ کالین هوور با ترجمهٔ الهه طالبزاده و ویراستاری علی یزدانی، توسط انتشارات درقلم منتشر شده است. این رمان عاشقانه، داستانی مدرن و پرکشش را روایت میکند که در بستر زندگی شهری و روابط پیچیدهٔ انسانی شکل میگیرد. «عشق زشت» به موضوعاتی چون عشق، فقدان، آسیبهای گذشته و تلاش برای شروع دوباره میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب عشق زشت
«عشق زشت» اثری از کالین هوور است که نخستین بار در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و به سرعت جایگاه ویژهای در میان رمانهای عاشقانهٔ معاصر پیدا کرد. داستان در فضای امروزی سانفرانسیسکو میگذرد و با روایتی دوگانه، گذشته و حال شخصیتها را به هم پیوند میزند. روایت کتاب از زبان دو شخصیت اصلی، «تات» و «مایلز»، بیان میشود و هر فصل به یکی از این دو اختصاص دارد. این ساختار باعث میشود خواننده به تدریج با لایههای پنهان شخصیتها و رازهای زندگیشان آشنا شود. دغدغههای اصلی کتاب حول محور عشق، ترس از صمیمیت، سوگواری و بازسازی خود پس از تجربههای تلخ میچرخد. «عشق زشت» با تمرکز بر روابط انسانی و چالشهای عاطفی، تصویری از پیچیدگیهای احساسات و تصمیمات آدمها ارائه میدهد. این رمان در میان مخاطبان جوان و علاقهمندان به داستانهای عاشقانه با مضامین جدی و واقعگرایانه، محبوبیت زیادی پیدا کرده است.
خلاصه کتاب عشق زشت
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان «عشق زشت» با ورود «تات»، دختری جوان و پرستار آینده، به سانفرانسیسکو آغاز میشود. او برای شروع زندگی جدید و یافتن شغل، به خانهٔ برادرش «کوربین» نقل مکان میکند. در همان روزهای نخست، با «مایلز آرشر»، همسایهٔ مرموز و خلبان، روبهرو میشود؛ مردی که گذشتهای تلخ و زخمی عمیق در دل دارد. رابطهٔ تات و مایلز ابتدا با سوءتفاهم و فاصله آغاز میشود اما به تدریج، کششی میان آنها شکل میگیرد. مایلز دو قانون برای رابطهشان تعیین میکند: دربارهٔ گذشتهاش سوالی پرسیده نشود و امیدی به آینده نداشته باشند. با این حال، تات به مرور متوجه میشود که پشت رفتار سرد و مرموز مایلز، داستانی از عشق و اندوه پنهان است. روایتهای موازی از گذشتهٔ مایلز و رابطهاش با دختری به نام «راشل»، به تدریج رازهای زندگی او را آشکار میکند. تات درگیر احساسی میشود که میان میل به نزدیکشدن و ترس از آسیبدیدن در نوسان است. داستان با تمرکز بر تلاش شخصیتها برای کنار آمدن با گذشته و یافتن امیدی تازه، پیش میرود و خواننده را با پیچیدگیهای عشق، فقدان و بخشش روبهرو میکند.
چرا باید کتاب عشق زشت را خواند؟
این رمان با روایت دوگانه و ساختار فصلبندیشده، تجربهای متفاوت از خواندن داستان عاشقانه ارائه میدهد. «عشق زشت» به جای تصویرسازی از عشقی بینقص، به زخمها، تردیدها و موانعی میپردازد که در مسیر روابط انسانی قرار میگیرند. شخصیتپردازی عمیق و نمایش تدریجی رازهای گذشته، مخاطب را با احساسات متناقض و تصمیمات دشوار شخصیتها همراه میکند. این کتاب برای کسانی که به دنبال داستانی واقعگرایانه دربارهٔ عشق، سوگواری و بازسازی خود هستند، میتواند تجربهای تأملبرانگیز باشد.
خواندن کتاب عشق زشت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای عاشقانهٔ مدرن و داستانهایی با محوریت روابط پیچیده و آسیبهای عاطفی مناسب است. همچنین برای کسانی که با موضوعاتی مانند فقدان، ترس از صمیمیت یا شروع دوباره در زندگی دستوپنجه نرم میکنند، میتواند همذاتپنداری و درک عمیقتری ایجاد کند.
بخشی از کتاب عشق زشت
«خانم جون، یکی به گردنتون ضربه زده.)دکمهٔ آسانسور را میزند. به من رو کرده و لبخند میزند. بعد هم به گردنم اشاره میکند.«ماه گرفتگیت رو میگم.)دستم را بیاختیار به طرف گردنم میبرم و ماهگرفتگی کمرنگ پایین گوشم را لمس میکنم.«پدربزرگم همیشه میگفت ماه گرفتگی نشونه اینه که تو زندگی قبلیت شکست خوردی. من فکر میکنم مرگ زودرسی داشتی.)لبخند میزنم. نمیدانم ترسیدم یا خوشم آمده است. علیرغم شروع مکالمهای نه چندان جالب، نباید آنقدر خطرناک باشد. قامت خمیده و لرزانش نشان میدهد که حداقل ۸۰ سال دارد. به سمت صندلی مخملی قرمزرنگ کنار آسانسور قدم برمیدارد. نالهکنان روی صندلی مینشیند و دوباره به من نگاه میکند.«میری طبقه ۹۱۸؟)چشمانم را ریز و سوالش را در ذهنم بررسی میکنم. از کجا میداند طبقه چندم میروم؟ اولینبار است که وارد این آپارتمان میشوم. نخستینبار است که این مرد را میبینم. با احتیاط سوالش را جواب میدهم:«بله، آقا، شما اینجا کار میکنین؟)۸ عشق زشت«بله، اینجا مشغولم.)هنوز یازده طبقه مانده است. دعا میکنم زودتر برسم.اف مره ان شکمههای آسانس ورن وید میذونم یوای این شفا، سب وجود داشته باشه. اما من خودم رو کاپیتان پرواز میدونم. من مردم رو تا طبقه بیستم میرسونم.)به کلماتش لبخند میزنم. چون برادر و پدرم هر دو خلبان هستند. قسم میخورم این کندترین آسانسوری است که تابهحال سوار شدهام.»
حجم
۶۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۶۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه