دانلود و خرید کتاب چین و غرب اچ ار مک مستر ترجمه علی ایرانمنش
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب چین و غرب

در کتاب چین و غرب اثر مشترک نویسندگان، اچ. آر. مک‌مستر، مایکل پیلزبری، کیشور محبوبانی و هویائو وانگ به این موضوع پرداخته شده است که آیا چین تهدیدی برای نظم بین‌المللی لیبرال است؟

 درباره کتاب چین و غرب

این اثر مناظره‌ای از مجموعه مناظره‌های مانک است. مناظره‌هایی که از سال ۲۰۰۸ تا کنون و به میزبانی کانادا برگزار شده است. تا کنون دو مناظره از این مجموعه مناظره‌ها در ارتباط با موضوع بسیار مهم چین بوده است. چینی که در حال حاضر دومین غول اقتصادی جهان است و پیش بینی می‌شود به زودی جایگاه اول جهان را تسخیر کند. مناظرهٔ اول آیا قرن بیست و یکم به چین تعلق دارد؟ در سال ۲۰۱۱ برگزار شد؛ یعنی دو سال پیش از آغاز ریاست جمهوری جنجالی شی جین‌پینگ (رئیس‌جمهور فعلی چین). به نظر می‌رسد پس از روی کار آمدن شی، جهت‌گیری‌ها و تغییرات گسترده‌ای در ساختار سیاسی چین صورت گرفته است به گونه‌ای که برخی منتقدان بر این باورند که شاهد بازگشت و یا شاید احیای مجدد سیاست‌های خصمانه و رادیکال حزب کمونیست چین هستیم.

هستهٔ اصلی این مناظره که به تازگی در ماه می سال ۲۰۱۹ برگزار شده، پیرامون همین مسئله است و البته به همین دلیل قویاً پیشنهاد می‌شود برای درک بهتر تغییرات و افکاری که از سال ۲۰۱۱ تا کنون پیرامون مسئلهٔ چین شکل گرفته است به کتاب (مناظره) اول رجوع شود.

 خواندن کتاب چین و غرب را به چه کسانی یپشنهاد می‌کنیم

همه علاقه‌مندان به حوزه علوم سیاسی، اقتصاد و روابط بین‌الملل

دربارهٔ مناظره‌کنندگان

اچ. آر. مک‌مستر: معاون رئیس‌جمهور آمریکا در امور امنیت ملی بود و در حال حاضر عضو ارشد مؤسسهٔ هوور است. او دارای مدرک دکترا در تاریخ نظامی است و در مجلهٔ تایم به عنوان یکی از تأثیرگذارترین افراد جهان شناخته شده و مؤلف کتاب پرفروش قصور در وظیفه: لیندون جانسون، رابرت مک‌نامارا، رؤسای مشترک ستاد ارتش و دروغ‌هایی که منجر به ویتنام شده است.

مایکل پیلزبری: مدیر مرکز استراتژی چین در موسسهٔ هادسون در واشنگتن دی. سی. است که به عنوان یک مقام برجسته در چین مورد استقبال قرار گرفته است؛ پیلزبری مشاوری کلیدی در دولت ایالات متحد در رابطه با چین است. او دکترایش را از دانشگاه کلمبیا اخذ کرده و نقش‌های ارشدی در سازمان ملل و شرکت راند اختیار کرده و نویسندهٔ کتاب ماراتون صد ساله: استراتژی سری چین برای جایگزین شدن آمریکا به عنوان ابرقدرت جهانی است.

کیشور محبوبانی: مشاور ارشد و استاد سیاست عمومی در دانشگاه ملی سنگاپور است. او به عنوان دیپلمات ارشد سنگاپوری پست‌هایی را در کامبوج، مالزی، ایالات متحد و سازمان ملل متحد که در آن به عنوان رئیس شورای امنیت خدمت کرد، بر عهده داشته است. او هفت کتاب از جمله آیا غرب آن را از دست داده است؟: یک محرک تألیف کرده است.

هویائو وانگ: بنیانگذار و رئیس یکی از اندیشکده‌های مستقل برجستهٔ چین، یعنی "مرکز چین و جهانی شدن" است. او دارای مدرک دکترا در رشتهٔ تجارت و مدیریت بین‌الملل از دانشگاه وسترن و دانشگاه منچستر است و عضو ارشد دانشکدهٔ کندی دانشگاه هاروارد و بنیاد آسیا – اقیانوسیهٔ کانادا بود. او آثار چشمگیری را منتشر و ویرایش کرده است و به عنوان یکی از تأثیرگذارترین افراد سال ۲۰۱۸ از سوی نیوزویک در چین شناخته شده است.

 بخشی از کتاب چین و غرب

معتقدم کانادایی‌ها نگران نظم لیبرال‌مان هستند زیرا، به‌عنوان یک الگوی دموکراسی و یکی از اعضای بنیان‌گذار این نظم در پی دو جنگ فاجعه‌آمیز جهانی، می‌دانند لیبرالیسم نه‌تنها یک ایدئولوژی، بلکه سیستمی است که از حقوق‌شان در جامعهٔ موزاییکیِ (متکثر) کانادا حفاظت می‌کند. رویکرد جهان آزاد به چین طی سه دههٔ گذشته بر این فرض مبتنی بوده که چین نظم بین‌المللی لیبرال را تهدید نخواهد کرد. اعتقاد داشتیم چین به ناچار با غرب همگرا خواهد شد، اقتصاد و در نهایت نظام سیاسی‌اش را آزاد می‌کند. برای تسریع این دگرگونی، از ورود چین به نظم‌مان استقبال کردیم، بازارهای‌مان را گشودیم، سرمایه‌گذاری کردیم و مهندسان، دانشمندان و حتی افسرانِ ارتش آزادی‌بخشِ خلقِ چین را آموزش دادیم. اما همان‌طور که گاهی در زندگی اتفاق می‌افتد، ناامید شدیم.

ما قدرت حزب در مقاومت علیه اصلاحات و نقش ایدئولوژی در هدایت سیاست‌های حزب را دست کم گرفتیم. رئیس شی، چنان جان تازه‌ای به ایدئولوژی بخشیده که از زمان انقلاب فرهنگیِ مائو که در آن ده‌ها میلیون چینی کشته شد، چنین چیزی دیده نشده است. شی در حال پاکسازی حزب است تا سلطهٔ خودش را استحکام بخشد. او یک و نیم میلیون نفر از مسئولان را -یعنی بیش از سه برابر تعداد کل کارکنان خدمات عمومی فدرال کانادا را- مجازات کرد. شی جلسات مطالعهٔ اجباری و حتی برنامه‌هایی دربارهٔ افکارش اجرا کرد. حزب در حال مهار تکنولوژی‌های [ارتباطی] جدید است، تا جلوی منابع جایگزینِ اطلاعاتی را بگیرد و در عین حال، در حال خلق یک دولت پلیسیِ نظارتی است؛ نظارتی‌تر و مداخله‌گرتر از برادر بزرگ در رمان ۱۹۸۴ جورج اورول.

اقلیت‌های قومی و مذهبی در معرض بدترین اَشکال ستم قرار دارند. در جین جیانگ۵۴، یک و نیم تا سه میلیون نفر در اردوگاه‌های کار اجباری تحت کمپین شست‌وشوی مغزی قرار دارند که به منظور پاک‌سازی هویت دینی و فرهنگی‌شان طراحی شده است. ساخت‌وسازِ اردوگاه‌های جدید در دستور کار است. حزب به دانشگاه‌ها یورش می‌برد. فعالان دانشجویی ناپدید می‌شوند و فقط پس از ماه‌ها در ویدئوهای اعترافی دوباره ظاهر می‌شوند. صدها نفر از وکلا، دستیاران حقوقی و اساتید بازداشت شده‌اند. کتاب‌های راجع به حاکمیت قانون از قفسه‌های دانشگاه‌ها حذف و نابود می‌شوند. سانسورِ تمام رسانه‌ها و ارتباطات، دغدغهٔ دائم حزب است. هیچ دیدگاه متفاوتی در مقابله با رژیمِ پایدارِ تبلیغات حزب وجود ندارد، بیشتر این تبلیغات ضد غربی و ضد کانادایی و ضد نظم بین‌المللی لیبرال است.

نظرات کاربران

Pourdad
۱۳۹۹/۰۹/۲۱

پیشنهاد میشه حتما بخونین جالبی این مناظره این هست که هم موافقین و هم مخالفین به شدت حرف های قابل تعمقی می زنند. یعنی اینجوری نیست که اگر با دیدگاه کسی مخالف باشین حرف هاش باعث بشه که مخالف تر بشین

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۶۲)
ما می‌خواهیم این امر را با ابتکار جدیدمان نگه داریم؛ می‌خواهیم یک محرک و انگیزهٔ جدید داشته باشیم. حال، پس از دریافت کمک از همهٔ کشورهای دیگر در چهار دههٔ گذشته، کمک از کشورهای غربی و سیستم نظم لیبرال، زمان آن رسیده که چین جبران کند. چین نمی‌خواهد موقعیت آمریکا را تسخیر کند یا پلیس جهان شود. بودجهٔ نظامی چین فقط یک‌چهارم بودجهٔ ایالات متحد است. مجموع هزینه‌های نظامی هشت کشور بعدی، حتی برابر با آمریکا هم نیست، بنابراین نباید خیلی نگران باشیم.
☆Nostalgia☆
بنابراین معتقدم مشکل بنیادین ادراک غربی از چین این است که اذهان آن‌ها در یک حباب زمانیِ تصنعی، به خاطر دویست سال سلطهٔ غرب بر تاریخ جهان، گرفتار شده است، که البته دارد به پایان خودش نزدیک می‌شود و بنابراین قادر نیستند به حباب‌های فکری دیگر که در دل جهان‌بینی‌های متفاوت دیگر وجود دارد، وارد شوند. از منظر چینی‌ها، یک درس شفاف از ۲۲۰۰ سال تاریخ پیوستهٔ چین این است که هنگامی که مرکز ضعیف باشد، مردم رنج می‌برند؛ اما زمانی که این مرکز قوی باشد، مردم سود می‌برند. بنابراین رهبران بسیار مستحکمی مانند شی جین‌پینگ در چین محبوب هستند. مردم او را دوست دارند. زندگی‌شان بهتر شده است.
☆Nostalgia☆
چین همچنان [کشوری] باز است. چون به عنوان دومین اقتصاد بزرگ باید مسئول باشید. باید به فکر دنیا باشید. این فقط مسئله‌ای بین چین و ایالات متحد نیست. در واقع کل جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگر دو کشور بزرگ با یکدیگر سازش نکنند، تمام کشورهای دیگر رنج می‌برند. آن‌گاه همهٔ کارگران یقه آبی و تمام مردم دنیا رنج می‌کشند. بنابراین به نظرم واقعاً مسئولیت ایالات متحد و چین است تا بر سر این مسائل سازش کنند و اگر تجارت ادامه یابد، رونق و رشد اقتصاد جهانی نیز ادامه می‌یابد، پس حقیقتاً می‌توانیم با شکست جهانی شدن مبارزه کنیم. ما واقعاً می‌توانیم با تمام این مسائل مانند تغییرات اقلیمی و تروریسم مبارزه کنیم. اگر این موضوع را به درستی اداره نکنیم، عواقب جدی به همراه خواهد داشت.
☆Nostalgia☆
فکر می‌کنم احتمالاً باید از این ذهنیت جنگ سرد دوری کنیم. ما اکنون در دنیایی بسیار توسعه یافته زندگی می‌کنیم؛ نه مثل هفتاد یا هشتاد سال پیش که هر کشوری منزوی بود، خودکفا بود و به اطلاعات نادرست دسترسی داشت و یا اصلاً نمی‌توانست به اطلاعات دسترسی داشته باشد. حال همه به خوبی مطلع می‌شوند. جهان بسیار درهم تنیده شده و ما بسیار به یکدیگر وابسته هستیم. هفتاد یا هشتاد سال پیش، هیچ زنجیرهٔ [وابستگی متقابل] ارزشمندی وجود نداشت. حالا یک زنجیرهٔ ارزشمند تمام‌عیار وجود دارد. ما نمی‌توانیم بدون هم زندگی کنیم. خوش‌تان بیاید یا خیر، مجبوریم با یکدیگر زندگی کنیم. به نظرم به همین دلیل است که در هفت دههٔ گذشته شاهد هیچ جنگ بزرگی نبوده‌ایم. تجارت –حرکت کالا و سرمایه- از این جهان مرفه حمایت کرده است.
☆Nostalgia☆
همچنین حرف و حدیث‌های بسیاری پیرامون تلهٔ بدهی وجود دارد، اما اخیراً مطالعه‌ای جدید از سوی گروه روگان صورت گرفته، که اساساً گفته می‌شود نمونه‌های واقعی بسیاری وجود ندارد. بنابراین تعداد بسیاری نظریه پیرامون سرقت مالکیت معنوی، نقل و انتقالات [اجباری] فن‌آوری و تلهٔ بدهی وجود دارد. اما لطفاً یک نمونهٔ حقیقی به من نشان دهید، چون موارد بسیاری از آن‌ها را مشاهده نکرده‌ایم.
☆Nostalgia☆
لازم نیست حتماً رقابتی راهبردی باشد. اگر آمریکا چین را به عنوان رقیبی راهبردی قلمداد کند، با این کار سیگنالی اشتباهی می‌فرستد. آن‌ها باید همکاری کنند؛ احتمالاً رقابتی همکارانه. اما در پایان فکر می‌کنم که اگر اقتصاد جهان از طرح کمربند و جاده سود می‌برد، پس واقعاً چین باید بیشتر درگیر کشورهای غربی شود و به این فکر کند چگونه این طرح را بهبود بخشد و آن را عملی کند. همانند بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت‌های آسیایی، طرح کمربند و جاده ۹۵ کشور عضو دارد. هند بزرگ‌ترین دریافت کننده است و کانادا، انگلستان، آلمان و فرانسه همه کشورهای عضو هستند. بنابراین اگر بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت‌های آسیایی بتواند این مشارکت را داشته باشد، چرا کمربند و جاده نتواند؟
☆Nostalgia☆
رادیرد گریفیتس: به نظر شما این موضوع واقعاً هستهٔ این مناظره است؟ این‌که آیا آمریکا به طور فزاینده‌ای نگران و دلواپس این است که برتری نظامی و اقتصادیِ جهانی خود را از دست بدهد؟ چیزی که بی‌وقفه از زمان سقوط دیوار برلین در ۱۹۸۹ تا بدین لحظه از آن لذت برده است. هویائو وانگ: می‌توانست چنین باشد. من سال‌ها پیش در دانشگاه هاروارد بودم در دانشکدهٔ کندی و استاد و رئیس بنیانگذار آن یعنی گراهام آلیسون نظریهٔ بسیار جالبی راجع به تلهٔ توسیدید پیشنهاد کرد. او درست حدود یک ماه و نیم پیش در اندیشکده‌ام صحبت کرد. او گفت ممکن است رقابتی میان یک قدرت در حال خیزش و یک قدرت موجود رخ دهد، اما راه‌های بسیاری برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز وجود دارد.
☆Nostalgia☆
به نظرم قبل از هر چیزی، نباید از همان ابتدا موضع‌گیری کنیم، زیرا این سؤال باقی‌ست که چرا بسیاری از کشورهای در حال توسعه شرکت می‌کنند؟ از زمان بحران مالی چنین بسته محرکی را نداشته‌ایم. بنابراین، این طرح احتمالاً تزریقی در بازوی اقتصاد جهانی است و چین این تزریق سرمایه و تخصص زیرساختی را که می‌تواند دنیا را به هم پیوند دهد، انجام می‌دهد. مطابق گزارش بانک جهانی، طرح کمربند و جاده می‌تواند تولید ناخالص ملی جهان را ۰.۱ درصد افزایش دهد و احتمالاً ۱ تا ۲ درصد هزینهٔ تجارت بین کشورها را کاهش دهد. بنابراین، کمربند و جاده یک طرح ابتکاری بسیار خوب است. البته بدون نقص نیست؛ هنوز به بهبود بسیاری نیاز دارد. به تازگی شروع شده است. دقیقاً به همین دلیل است که ما به کشورهای بیشتری برای مشارکت نیاز داریم. خوشحالم می‌بینم ایتالیا به عنوان اولین کشور عضو G۷ مشارکت می‌کند و سوئیس، لوکزامبورگ و یونان نیز به تازگی عضو شده‌اند.
☆Nostalgia☆
هویائو وانگ: اول از همه این را بگویم که طرح کمربند و جاده فقط حدود پنج یا شش سال پیش شروع شد. بنابراین زمان می‌برد تا کشورهای غربی به تدریج منفعت‌هایش را درک کنند. اما از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ -احتمالاً حتی از زمان طرح مارشال برای ساخت اروپای غربی پس از جنگ جهانی دوم- هیچ محرک عمده‌ای برای رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه وجود نداشته است. چین در گذشته از کشورهای دیگر سود برده است. همهٔ کشورها به چین می‌آیند. بنابراین، طی چهار دههٔ گذشته، چین این ظرفیت را برای این زیرساخت‌ها پرورش و توسعه داده که احتمالاً هم‌اکنون پیشرفته‌ترین در جهان هستند، با قطارهای تندرو و یک میلیارد کاربر تلفن هوشمند و اکنون تبدیل به یک جامعهٔ غیر نقدی شده است. بنابراین چنین تخصص توسعه یافتهٔ جدیدی را، می‌توان با تعداد بسیاری از کشورهای در حال توسعه به اشتراک گذاشت.
☆Nostalgia☆
رادیرد گریفیتس: می‌خواهم از شما بابت طرح کمربند و جاده بپرسم، چون یک جنبهٔ جالب این مناظره بر سر این است که چگونه یک مسئلهٔ واحد می‌تواند به دو نحو بسیار متفاوت دیده شود. استدلالی وجود دارد که طرح ابتکار کمربند و جاده نمونه‌ای از چندجانبه‌گرایی است، این‌که ۱۲۶ کشور توافقنامهٔ همکاری امضا کرده‌اند و چین صدها میلیارد دلار صرف ایجاد این زیرساخت کرده است که باعث افزایش تجارت و کاهش زمان حمل و نقل می‌شود. با وجود این، گاهی در غرب تصوری وجود دارد که این [طرح] اقدامی خصمانه است، زیرا چین در حال به‌کار گیری "دیپلماسی تلهٔ بدهی" است تا این کشورها را در یک رابطهٔ خراج‌گزار مانند (بنده مآبانه) گرفتار کند. مجدداً، چگونه ممکن است دو چیز متضاد در آن واحد صادق باشند؟
☆Nostalgia☆

حجم

۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳ صفحه

حجم

۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان