دانلود و خرید کتاب تاثیر سایه دبی فورد ترجمه ساره سرگلزایی

معرفی کتاب تاثیر سایه

«تاثیر سایه» نوشته دبی فورد، دیپاک چاپرا( -۱۹۴۷) و ماریان ویلیامسون( -۱۹۵۲) که از نویسندگان و سخنرانان انگیزشی هستند، درباره مفهومی به نام بخش سایه زندگی و تاثیر آن بر رفتارهای ما است. تعارض میان آنچه هستیم و آنچه می‌خواهیم باشیم، هسته مرکزی کشمکش‌های انسان است. در حقیقت، دوگانگی مرکزی‌ترین کانون تجربه انسانی است. با این همه، اغلب ما طبیعت دوگانه‌مان را انکار می‌کنیم یا آن را نادیده می‌گیریم. اگر با این تصور زندگی کنیم که ما تنها در یک سوی این دوگانگی قرار داریم آنگاه ممکن است این سؤال برایمان پیش آید که پس چرا بیشتر ما اکنون کاملاً از زندگی‌مان راضی نیستیم. چرا با وجودی که به دانش زیادی دست یافته‌ایم هنوز نمی‌توانیم قدرت و شجاعتی داشته باشیم که نیت‌های خیرمان را با تصمیماتی قدرتمند عملی سازیم؟ و مهم‌ترین مسئله این است که چرا به طور مداوم درگیر رفتارهایی می‌شویم که برخلاف سیستم ارزشی ما و تمام چیزهایی است که بر آنها پافشاری می‌کنیم؟ ما شرطی شده‌ایم تا از بخش سایه زندگی و از بخش سایه خودمان بترسیم. وقتی در حال اندیشیدن به افکار تاریک و منفی یا بروز رفتاری که احساس می‌کنیم غیرقابل‌قبول است، مچ خودمان را می‌گیریم. چرا چنین می‌کنیم؟ چون می‌ترسیم که هر چقدر تلاش کنیم هرگز نتوانیم از این بخش وجودمان فرار کنیم و با وجود اینکه انکار کردن یا سرکوب کردن نیمه تاریک‌مان هنجار محسوب می‌شود، حقیقت صریح این است که فرار از سایه فقط باعث تشدید قدرت آن می‌شود. انکار فقط باعث رنج، عذاب، پشیمانی و تسلیم بیشتر می‌شود. اگر نتوانیم مسئولیت استخراج خرد پنهان در زیر سطح خودآگاه ذهن‌مان را بپذیریم، سایه وجودمان را تسخیر می‌کند و به جای اینکه ما کنترل آن را به دست بگیریم، سایه شروع به کنترل ما می‌کند و موجب اثر سایه‌ای می‌شود.
معرفی نویسنده
عکس دبی فورد
دبی فورد
آمریکایی | تولد ۱۹۵۵ - درگذشت ۲۰۱۵

دبی فورد، نویسنده‌ی آمریکایی در حوزه‌ی کمک به خویشتن است که آثارش از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمریکا محسوب می‌شوند. کتاب‌های فورد به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده‌اند. او همواره مردم را تشویق می‌کرد تا به جای دنبال کردن کمال، عیوب خود را بپذیرند. فورد ابایی از اینکه بگوید زمانی به مواد مخدر اعتیاد داشته است، نداشت و اغلب در کتاب‌هایش به مبارزه‌ی خود با سوء مصرف مواد مخدر اشاره می‌کرد که به دلایلی از جمله طلاق والدینش و احساس کافی نبودن، شدت گرفته بود.

سینا
۱۳۹۷/۰۲/۲۶

عالیه بریده هاشو میزارم

Peyvand
۱۳۹۵/۰۷/۱۴

آزمونای خودشناسی خوبی داره

F Abbasi
۱۳۹۸/۱۲/۲۷

کتاب کاربردی و مفید🌻🌻...دارای نکات سودمند و جالبی بود. یکی از کتاب های غنی بود که در زمینه روانشناسی و خودیاری مطالعه کردم.

HASAN GHASEMI
۱۳۹۸/۰۱/۲۸

به نظرم یکم زیاده صفحاتش.نخوندمش کامل هنوز. آقا این انتشاراتش بیاد صوتیشو بزنه واقعا نیازه

کسانی که فکر می‌کنند افراد بی‌آزاری هستند، بیش‌تر از کسانی که خاضعانه قبول دارند که ممکن است بی‌آزار نباشند، به دیگران آسیب می‌رسانند.
_hamed.n_
فقط کافی نیست که افراد معدودی را ببخشیم، بلکه باید همه را ببخشیم، چون تنها عشق حقیقت دارد. اگر عشقم را از کسی دریغ کنم، آن را از خودم دریغ کرده‌ام. فقط کافی نیست وقتی که عشق ورزیدن آسان است عشق بورزیم، باید تلاش کنیم تا استعداد خود را آن‌قدر گسترش دهیم که آنجا که عشق ورزیدن دشوار است نیز عشق بورزیم. برای اینکه بتوانیم سایه‌هایی را که امروزه، در اطراف خود ما و سیاره ما، در کمین هستند بیرون برانیم، نباید اجازه دهیم بارقه نور مقدس کم‌رنگ شود. هر یک از ما با افزایش عشق، می‌توانیم نور درون خود را افزایش دهیم.
سینا
بنابراین آنچه ما سایه می‌نامیم، همین است. سایه در زندگی اغلب ما، آتشی عظیم نیست بلکه شعله‌ای کوچک است. وقتی حرف احمقانه‌ای می‌زنید، فرد موردعلاقه‌تان را می‌رنجانید و احتمالاً رابطه‌ای را نابود می‌کنید، این شعله کوچک خود شما هستید. یا وقتی که کاری غیرمنطقی انجام می‌دهید که باعث از دست دادن شغل‌تان می‌شود، یا با آنکه می‌دانید اعتیاد دارید و اگر به اعتیاد خود پایان ندهید این اعتیاد شما را از پا در می‌آورد، از مواد مخدر استفاده می‌کنید. به‌عبارت دیگر طرح درون شماست که خوبی شما را نمی‌خواهد. این نیرو سایه شماست و فقط وقتی محو می‌شود که نور خود را به آن بتابانید. عشق خداوند هر لحظه هم درون ماست و هم در بیرون از ما گسترده شده است. وقتی با خویشتن حقیقی‌مان هماهنگ هستیم، همان‌طور که خداوند ما را آفریده است، دائما عشق دریافت می‌کنیم و سپس این عشق را به بیرون از خود اشاعه می‌دهیم. زندگی در نور به همین معناست. اما وقتی کسی به‌گونه‌ای رفتار کرده است که به‌نظر می‌رسد لیاقت عشق ما را ندارد، به‌نظر معقولانه نیست که عشق‌مان را نثار او کنیم. در چنین مواقعی ابراز عشق به چنین کسی کار اشتباهی به‌نظر می‌رسد و احساس می‌کنیم باید عشق‌مان را از او دریغ کنیم. این لحظه که احساس می‌کنیم چنین افکاری منطقی هستند، سرآغاز تمام شرارت‌ها است
سینا
در روزهای معمولی زندگی یک فرد عادی، تعداد افکار منفی که به ذهن می‌آیند، رقمی نجومی است. تمام سعی خود را می‌کنیم که افراد خوبی باشیم، ولی مغز مدام در حال فعالیت است و تمایل به افکار حاوی ترس همیشه وجود دارد. ولی سفیر روشنایی نیز حضور دارد. خداوند به سفیر روشنایی اختیار داده است تا هرچه لازم داریم در اختیار ما قرار دهد. یک روز با درمان‌گر خودم صحبت می‌کردم، به او گفتم افکاری بسیار منفی دارم و از خودم متنفرم. از من پرسید «مشکلی که با خودت داری چیست؟» گفتم «به‌خاطر منفی‌اندیشی، از خودم بدم می‌آید.» فهمیدم حرفی که زدم خنده‌دار بود، ولی نمی‌توانستم بخندم. شاید هم می‌توانستم. پیشنهادی کرد: «شکرگزاری کن، هرگاه این‌گونه افکار منفی به سراغت آمدند تمام چیزهایی را به‌خاطر بیاور که باید به‌خاطر داشتن آن‌ها شکرگزار باشی.» این ترفند بسیار مؤثر بود. هنگامی که ساعت‌ها مورد هجوم افکار منفی قرار می‌گرفتم، به محض اینکه شروع به شکرگزاری می‌کردم آن افکار ناپدید می‌شدند؛ مانند جادوگر بدجنس شهر اُز که وقتی دوروتی بر روی او آب پاشید محو شد. در حقیقت همان اتفاق، روی می‌داد. سایه حقیقت ندارد. فقط این‌گونه به‌نظر می‌رسد. به محض اینکه سایه در معرض نور قرار بگیرد، تاریکی ناپدید می‌شود.
سینا
این‌ها زمان‌هایی هستند که ما آگاهانه یا ناآگاهانه زندگی‌مان را نابود می‌کنیم؛ وقتی در غبار ناآگاهی تصمیمی گرفته شود، فرایندی که سال‌ها برای به ثمر رسیدنش تلاش کرده‌ایم تضعیف می‌شود، همه رفتارهایی که به خود ما آسیب می‌زنند و شرم درونی که در دخمه‌های تاریک ذهن ناخودآگاه‌مان پنهان کرده‌ایم، بیرون می‌ریزند. چون درایت، شجاعت و استطاعتی نداریم که با آنچه به‌خاطر احساس گناه، ترس یا شرم سرکوب کرده‌ایم آشتی کنیم، این احساسات به زور بیرون می‌ریزند تا شاید بتوانیم خویشتن گمشده خود را احیا کنیم و در آغوش بگیریم و به خویشتن یکپارچه خود بازگردیم. این اتفاق رخ نمی‌دهد مگر زمانی که رفتارهای خودتخریب‌گرانه‌مان دیگر یک راز نباشند و با نگاهی واقع‌بینانه، آسیبی را که به خود و به اطرافیان‌مان وارد می‌کنیم مشاهده کنیم و انگیزه‌ای برای تغییر بیابیم. وقتی که فرزندان‌مان از مدرسه به خانه برگردند و متوجه شوند برق قطع شده است، با این موضوع مواجه می‌شویم که از پرداخت قبض برق هم ناتوان بوده‌ایم. زمانی که دچار ایست قلبی شویم، با این حقیقت مواجه می‌شویم که عادات تغذیه بدی داریم.
سینا
هم در آیین مسیح و هم در آیین یهود، عشق «ندایی آرام و دائمی» از جانب خداوند است. این صدای سفیر روشنایی است، و اگر صبح‌ها حتی پنج دقیقه به‌طور جدی تمرکز انجام دهیم، مطمئنا در تمام طول روز، سفیر روشنایی افکارمان را هدایت می‌کند. اگر افراد بیش‌تری این سفیر الهی را در زندگی روزمره‌شان پرورش می‌دادند، دنیا خیلی بهتر می‌شد. اغلب اوقات اشتغالات ما دشمن ما هستند و چنین کار ساده‌ای را برای ما دشوار می‌کنند که بتوانیم برای مدت کافی آرام بگیریم، در فضای اثیری روحانی تنفس کنیم و بتوانیم حالات معنوی را تجربه کنیم. دقیقا مانند وقتی که مقابل رایانه می‌نشینیم تا فایلی را بارگذاری کنیم، و می‌دانیم هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم که این فرایند سریع‌تر انجام شود، راهی وجود ندارد که وقتی صبح با عجله خانه را ترک می‌کنیم با یک سر تکان دادن سریع اظهار عشق کنیم و در طول روز تاریکی و ترس به ما حمله نکنند. وقتی از عجله کردن بپرهیزیم، احتمال بیش‌تری وجود دارد که آرامش بیافرینیم. سبک زندگی امروزی ما در بیش‌تر مواقع طعمه افکار سایه است و تنها دلیلش این است که این سبک زندگی، خیلی پر سروصدا است. این همه تلویزیون، رایانه و محرک‌های بیرونی، موانع ادراک نور هستند. زیرا تنها در صورتی که زنگار ذهن‌مان را پاک کنیم و از ذهن‌مان مراقبت کنیم می‌توانیم نور را بیابیم.
سینا
در انجمن معتادان گمنام، می‌گویند اعتیاد «بیماری پیش‌رونده‌ای است.» معنای این جمله این است که اگر رسیدگی به این مشکل را از امروز به فردا بیندازید، مشکل افزایش می‌یابد. و هدف نهایی این مشکل، تخریب است، حتی به میزانی که منجر به مرگ شود. در اعتیاد، مسئله فقط مواد مخدر نیست؛ مسئله انرژی منفی و نیروی سایه‌ای است که هم جسم و هم روح را به فلاکت می‌اندازد. و دلیل اینکه میلیون‌ها فرد معتاد، از طریق شرکت در جلسات معتادان گمنام اعتیادشان را ترک کرده‌اند این است که این برنامه برای افراد روشن می‌کند که فقط از طریق تجربه‌ای معنوی می‌توانند نجات پیدا کنند. فقط خداوند آن‌قدر قدرتمند است که بر سایه، در هر شکلی که باشد، چیره شود. وقتی مسیح در کتاب مقدس گفت که پایکوبی کنید که من بر جهان «چیره» شده‌ام، کلمه‌ای که او انتخاب کرد، بسیار جذاب است. او نگفت که جهان را «بهبود» داده است. او گفت از طریق وارد شدن به قلمروی آگاهی بر نیروهای تاریکی «چیره» شده است، در این قلمرو افکار پست دیگر قدرتی ندارند که بتوانند او را محدود کنند. و این چالشی است که سایه با آن مواجه می‌شود: آن‌قدر اوج می‌گیریم تا به نوری که آن بالا است دست یابیم، به سلامت کامل روان و دیدگاهی عاشقانه‌تر برسیم، و سایه در آنجا رنگ می‌بازد.
سینا
دنیا تحت سلطه افکار حاوی ترس است و در دنیای فانی حرف اول را ترس می‌زند و بلندترین صدا، صدای ترس است.
F Abbasi
وقتی مردم درباره سایه، یا همان نیمه تاریک سرشت انسان، چیزی می‌شنوند، کمابیش هیچ‌کس منکر آن نیست. هر انسانی با خشم و ترس سروکار داشته است. هر هفته در اخبار شبانگاهی با جلوه‌ای از بدترین حالت سرشت انسان مواجه می‌شویم. اگر با خودمان رو راست باشیم، وسوسه‌های تاریکی (وسوسه‌های برخاسته از نیمه تاریک سرشت انسان) آزادانه و به میل خودشان در ذهن ما پرسه می‌زنند. بهایی که برای خوب بودن ــ آرزوی همگانی ما ــ می‌پردازیم پنهان کردن آن انسان بدی است که شاید همه چیز را نابود کند.
esrafil aslani
برای اینکه عشق را بیابید باید بتوانید خودتان را دوست‌داشتنی بدانید.
F Abbasi
«فقط زمانی‌که آن‌قدر شجاعت داشته باشیم که با اشیاء براساس حقیقت‌شان نه براساس ادراک خودمان از آنها یا خطای دید، روبه‌رو شویم، از رویدادها نوری می‌تابد که به‌وسیله آن می‌توانیم مسیر موفقیت را تشخیص دهیم.»
RoyA Kamali manesH
چرا در دنیایی که اثری هنری می‌تواند اشک ما را درآورد، آزار و اذیت و تجاوز وجود دارد، سر از بدن افراد بی‌گناه جدا می‌شود، افرادی به ناحق زندانی هستند، کودکانی از فرط گرسنگی جان می‌دهند، شکنجه، قتل‌عام، جنگ، برده‌داری و دیگر انواع هولناک و غیرضروری درد و رنج، وجود دارد؟ تنها دلیلش این است که فردی آن‌قدر بی‌رحم است که آن درد و رنج را به‌وجود می‌آورد یا فرد دیگری آن‌قدر بی‌خیال است که به متوقف کردن این درد و رنج اهمیت نمی‌دهد.
کاربر ۴۸۵۶۴۸۶
پذیرفتن دیو درونی، بلیت آزادی است.
کاربر ۴۸۵۶۴۸۶
«قدرت قهرمان‌های قصه به اندازه قدرت افراد شرور قصه است» . سایه جالب‌ترین شخصیت نمایش تکامل است. فقط زمانی سایه خطرناک می‌شود که آن را در سلول تاریک انکار زندانی کنیم.
@Researchee
تکرار گذشته، راحت‌تر از جست‌وجوی یک تجربه متفاوت است.
الهام
وقتی سایه شکل می‌گیرد، دسترسی به سرشت حقیقی‌مان را از دست می‌دهیم. اهمیت، همدردی و اصالت ما در بخشی از خویشتن ما دفن شده که ارتباط‌مان را با آن قطع کرده‌ایم. آن‌گاه سایه دست پیش را می‌گیرد. سایه می‌تواند ما را فریب دهد تا باور کنیم آن‌قدر بی‌ارزش، ناتوان، نالایق، دوست‌نداشتنی یا احمق هستیم که نمی‌توانیم ستاره داستان زندگی خود باشیم.
shahnaz
بعضی افراد ترس را به‌عنوان انگیزه‌ای به‌کار می‌برند تا بر چالش‌ها چیره شوند؛ بعضی‌ها از ترس استفاده می‌کنند تا به دیگران وابسته باشند و احساس قربانی بودن کنند.
کاربر ۴۸۵۶۴۸۶
علت اینکه گاهی ذهن‌مان به‌شدت درگیر جنبه‌هایی از رفتارهای دیگران می‌شود این است که آن رفتارها به بعضی از جنبه‌های خودمان اشاره می‌کند.
الهام
تصویر اجتماعی ما، توسط بخش‌هایی از وجودمان طراحی می‌شود که آسیب دیده‌اند، سردرگم شده‌اند یا سرشار از درد و رنج هستند.
الهام
گوستاو یونگ، می‌گوید سایه ما آن فردی است که ترجیح می‌دهیم مانند او نباشیم. می‌توانیم سایه را در یکی از اعضای خانواده‌مان مشاهده کنیم که بیش‌تر درباره او قضاوت می‌کنیم، در مقامات دولتی که رفتارشان را محکوم می‌کنیم یا فرد مشهوری که با دیدنش سرمان را با نفرت تکان می‌دهیم. اگر این موضوع را به درستی درک کنیم و متوجه شویم که سایه ما، تمام چیزهای آزاردهنده، ترسناک و منزجرکننده دیگران و خودمان است، یکه می‌خوریم و به این حقیقت هشیار می‌شویم که هر چیزی که سعی داریم از افراد موردعلاقه‌مان پنهان کنیم و همه آن چیزهایی که نمی‌خواهیم دیگران درباره ما بدانند، سایه ماست.
shahnaz

حجم

۲۱۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۳ صفحه

حجم

۲۱۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۳ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۹,۰۰۰
۴۰%
تومان