دانلود و خرید کتاب چرا نمی شه؟ ماریون وودمن ترجمه مرضیه مروتی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب چرا نمی شه؟

کتاب چرا نمی شه؟

معرفی کتاب چرا نمی شه؟

کتاب چرا نمی‌شه؟ نوشته ماریون وودمن و ترجمه مرضیه مروتی که توسط بنیاد فرهنگ زندگی منتشر شده است به علل شکست رژیم‌های غذایی در زنان از منظر روان‌شناسی پروفسور یونگ می‌پردازد. 

درباره کتاب چرا نمی‌شه؟

در جوامع غربی، مضمون چاقی تغییر کرده‌است. یک فرد نود کیلویی «هیچ شانس چاق و چله‌ای در یک دنیای قلمی ندارد» و بانوی چاق از این سو و آن سو رفتن با «روان‌رنجوری آویزان» خود شرم دارد. برخی بانوان از فربهی خود خوشحالند و هیچ مشکلی با سایز خود ندارند. کتاب چرا نمی‌شه؟ با آن‌ها کاری ندارد. بلکه تحقیقی در مورد رنج‌های چاقی و دلایل روانی و جسمی آن است. نویسنده امید دارد خودآگاه ساختن دنیای درونی بانوی فربه، این کتاب یافته‌های آزمایشی خود را با دقت مستندسازی کرده و مکالمات را کلمه به کلمه نقل‌قول کرده‌است. هر یک از افراد حاضر در این تحقیق یک فرد است، اما فربه است. خودآگاهی همیشه هم مسئله را حل نخواهد کرد، اما ممکن است به آن معنا بدهد.

خواندن کتاب چرا نمی‌شه؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای زنانی که بارها در رژیم غذایی خود شکست خورده‌اند و از اندام خود راضی نیستند مناسب است و کمک می‌کند علت درونی این مشکل را پیدا کنند و برای حل کردنش اقدام کنند.

بخش‌هایی از کتاب چرا نمی‌شه؟

ابتدا باید یک تفکیک مهم انجام دهیم. به نظر می‌رسد برخی افراد «برنامه‌ریزی» شده‌اند که چاق باشند؛ برخی نیز به دلایلی دیگر چاق می‌شوند. چاقی درون‌زاد یا درجه یک از درون آغاز می‌شود و نوع دوم یا برون‌زاد آن مستلزم پرخوری است، یعنی از بیرون اعمال می‌شود. کالری اضافی به شکل تری‌گلیسیرید در سلول‌های چربی ذخیره می‌شود. از لحاظ کالبدی، این تری‌گلیسیرید می‌تواند در سلول‌های چربی که از قبل وجود دارند ذخیره و باعث افزایش اندازه سلول شود، یا بوسیله تشکیل سلول‌های جدید چربی، باعث افزایش تعداد این سلول‌ها گردد. در اوایل زندگی، تکثیر سلولی عامل اصلی رشد بافت چربی است، اما بعدها تعداد این سلول‌ها ثابت مانده و پس از آن بافت چربی به دلیل تغییر اندازه سلول چربی بزرگ شده و یا جمع می شود. ظاهراً نهایی شدن تعداد سلول‌ها و در نتیجه ثابت ماندن آنها در بیست‌سالگی یا کمی زودتر از آن اتفاق می‌افتد. در فربهی، فرایند رشد بافت چربی هم از نظر تعداد سلول‌ها و هم اندازه آن‌ها دچار اختلال است.


عشق‌های واقعی: کشف روح در روابط عاشقانه
الکس تی کوئینک
خرد خاص و جذاب‌بودن
ژان شینودا بولن
چهار قدرت مهم زنان برای کسب موفقیت و آرامش در دنیای امروز
کارول. اس. پیرسون
چرا حال انسان امروزی خوب نیست ؟ (روشهای موثر برای مواجهه با سایه‌های فردی ،اجتماعی و سازمانی)
مایکل روٍث
دختر بابا
مورین مورداک
کتابچه تمرین ژرفای زن بودن
مورین مورداک
احساس رضایت: راهی به سوی شادی حقیقی
رابرت الکس جانسون
ازدواج رنج مقدس؛ تحلیل ریشه‌ای اختلافات و راهکارهای کسب احساس رضایت در زندگی زناشویی
داریل شارپ
تقدیر زنان
ورنا کست
چرا شنیده نمی‌شویم؟
جین هاردی جونز
بدی‌های خوب بودن، خوبی‌های بد بودن
جیمز هالیس
دعوای سازنده
ساره سرگلزایی
زنی که دیگر نمی‌خواست مرد باشد
منصور یوسف‌زاده شوشتری
لطفا از این‌طرف: اگر می‌خواهید بچه‌ها از ارتباط با شما لذت ببرند
الیزابت مورفی
ما همه یک معجزه ایم
ژان شینودا بولن
شفای رابطه دختر با مادر
اولین سیلتن بازوف
انواع مادران (جلد ۲)
جانت . پی پنلی
معنای خوابی که دیدم چیست؟
جیمز هال
تنها راه پایداری زندگی زناشویی
آدولف گوگنبال
انواع زنان
ژان شینودا بولن
Zohreh Ahmadi
۱۳۹۹/۰۸/۲۰

کتاب بسیار کاربردی است ولی ترجمه به طرز عجیبی وحشتناک مثل اینکه ترجمه ی گوگل ترنسلیت می خونی ولی کتاب از منظر روانشناسی کتاب غنی و جذابی و اینکه برای درک باید مفاهیم روانکاوی یونگ رو بدونید ،اگر اطلاعات روانشناسی

- بیشتر
feri
۱۳۹۸/۱۱/۱۵

متاسفانه به نظر من ترجمه خوب و روانی نداره.دارم به سختی میخونمش

mahshid T
۱۳۹۹/۰۸/۳۰

من کتاب رو خریداری کردم چون در مطالعه ی نمونه، متوجه «خاص بودن» کتاب شدم. کتاب نیاز به اطلاعات روانشناسی و ادبی دارد. خود کتاب مقداری پیچیده و در عین حال زیباست. اما یک ویرایش کلی لازم دارد. عجیب است

- بیشتر
sara
۱۳۹۹/۰۱/۱۵

ترجمه خوبی نداشت بسیار ضعیف،معلومه که کتاب اصلی حرف برای گفتن زیاد داره اما ترجمه بسیار خسته کننده و پرت بود

Aida
۱۴۰۰/۰۵/۲۱

وای باورم نمیشه چنین ترجمه ای ... اینقدر بد ... خیلی بده خیلی خیلی خیلیییییییی بده . چرا واقعا ؟؟؟ چرا چنین انتشاراتی که کتاب هاش چه کاغذی چه الکترونیک اینقدر گرون هست ، حتی زحمت یه ترجمه درست رو

- بیشتر
negarhoseinzade91
۱۳۹۹/۰۸/۱۰

من کتابای بنیادو خیلی دوس دارم و واس خوندن اینم خیلی هیجان زده بودم. در ضمن مطالعات روانشناسیم بالاست. این کتاب یا نثر پیچیده ای داره یا ترجمش پیچیده بوده. در هر حال شما احتیاج به یک پیشینه روانشناسی قوی

- بیشتر
Anna,G
۱۴۰۳/۰۶/۱۶

هیچ راه حلی ارائه نمیشه، صرفا بیان شواهد، گفته شده این در واقع پایان نامه نویسنده است

Pantea Penkar
۱۴۰۲/۰۵/۰۶

ترجمه روان و راحت است.

مهرنوش
۱۴۰۰/۱۲/۱۵

متن کتاب قابل فهم نیست خیلی سخت میشه فهمید چی داره گفته میشه. اصلا متن روان نبود‌ من تنها ۵ درصد از مطالب رو فهمیدم. اونم چون از قبل در مورد روانشناسی یونگ مطالعه داشتم. خوندن کتاب رو توصیه نمیکنم فقط

- بیشتر
الهام
۱۴۰۰/۰۲/۲۴

کتابی غنی که حرفهایی عمیق و کاربردی برای گفتن دارد اما متاسفانه ترجمه بقدری خسته کنندست که میلی برای پیگیری نمی مونه 😐

تحقیقات جدید در مورد فربهی ثابت کرده‌اند که افزایش وزن چیزی بیش از صرفاً زیاد غذا خوردن است. ممکن است دو نفر به یک اندازه کالری دریافت کنند و فعالیت‌های یکسانی نیز داشته باشند، ولی یکی چاق و دیگری لاغر باشد. در واقع حتی ممکن است فرد چاق غذای کمتری بخورد و بیشتر نیز ورزش کند. تفاوت عمده در ظرفیت فرد برای سوزاندن کالری دریافتی است. پشت هر بی‌نظمی در سوخت و ساز، ممکن است هم عوامل روان‌شناختی و هم عوامل فیزیولوژیک وجود داشته باشد.
Mohammad Ali Zareian
نظر من این است که بانوان قرن بیستم قرن‌هاست که در یک فرهنگ مردانه زیسته‌اند که باعث شده نسبت به اصل زنانه خود ناخودآگاه باقی بمانند. اکنون آنها در تلاش برای یافتن جایگاه خود در یک دنیای مردانه بی‌خبر از همه جا، ارزش‌های مردانه، زندگی مبتنی بر هدف، انگیزش وسواس‌گونه مبتنی بر اضطرار و رزق ملموس را که رمز و راز زنانه آنها را تغذیه نمی‌کند، پذیرفته‌اند. زنانگی ناخودآگاه آنها به یک شکل جسمی طغیان کرده و نمود می‌یابد.
Mohammad Ali Zareian
یک بانو صرفاً با کشف الهه گمشده در بدن طرد شده خود و عشق ورزیدن به اوست که می‌تواند صدای راستین خود را بشنود.
Mohammad Ali Zareian
فربهی را باید بر حسب نماد درک کرد. درمان و احتمال شفا در این درک نهفته است.
الهام
یافته‌ها نشان می‌دهد که کاهش وزن در تمام بیماران فربه، صرف‌نظر از سن شروع فربهی یا میزان و مدت زمان آن، تنها با تغییر اندازه سلول امکان‌پذیر است. تعداد سلول‌ها حتی زمانی که کاهش وزن زیادی صورت می‌گیرد، ثابت باقی می‌ماند. افرادی که از کودکی فربه بوده‌اند سه برابر افراد با وزن معمولی، سلول‌های چربی دارند. این امر دلیل این حقیقت است که شاید فرد فربه وزن خود را کاهش دهد، اما تقریباً به ناچار دوباره آن را بدست خواهد آورد. سلول‌های ثابت چربی در انتظار لحظه‌ای هستند که قدرت اراده رنگ ببازد تا آنها دوباره پُر شوند. بعلاوه، این امکان وجود دارد که پر سلولی به هیپوتالاموس علامت می‌دهد تا خوردن غذای بیشتر را تحریک کند.
Mohammad Ali Zareian
برخی افراد «برنامه‌ریزی» شده‌اند که چاق باشند؛ برخی نیز به دلایلی دیگر چاق می‌شوند. چاقی درون‌زاد یا درجه یک از درون آغاز می‌شود و نوع دوم یا برون‌زاد آن مستلزم پرخوری است، یعنی از بیرون اعمال می‌شود.
Mohammad Ali Zareian
اگر خوشحال باشم یا عاشق شوم، وزن کم می‌کنم. به منظور مدیریت مشکلاتم، ۹۰۰ کالری خود را فراموش می‌کنم. وقتی سر و کله یک مشکل پیدا می‌شود، من به خطا می‌روم. هر وقت به نوشتن یا بازیگری روی می‌آورم، وزن کم می‌کنم. هر وقت در حال خلق چیزی هستم، احساس فوق‌العاده‌ای دارم.
mahshid T
دو دوره زمانی در اوایل زندگی بالاترین احتمال ایجاد پر سلولی را دارند: در چند سال اول زندگی و کمی بعد در دوران بلوغ. بیشترین افزایش در تعداد سلول‌ها با اندازه طبیعی، در افرادی رخ می‌دهد که در کودکی فربه بوده‌اند، ولی در افرادی که در دوران بلوغ دچار اضافه وزن می‌شوند، میزان پُر سلولی کمتر و اندازه سلول‌های چربی بزرگ‌تر است. در دومین الگوی چاقی شاهد بزرگ شدن سلول‌های چربی و طبیعی ماندن تعداد آنها هستیم. این الگو در دوران بلوغ آغاز شده و شدت آن از کم تا متوسط است.
Mohammad Ali Zareian
ذخیره بیش از حد چربی مانند بافت بزرگ چربی در کفل‌ها در برخی قبیله‌نشینان آفریقایی معروف به باسل هاتنتو نمونه‌ای از چاقی موضعی ژنتیکی است. این نمونه آشکار حاکی از این است که تعداد سلول‌های چربی تا حدودی تأثیر گرفته از ژنتیک است و نیز تعداد و محل تمرکز این سلول‌ها یا پیش ماده‌های آنها تا حدودی حجم و محل فربهی را تعیین خواهند کرد.
Mohammad Ali Zareian
اگر او بتواند بهم‌ریختگی خود را دوست داشته باشد و خود را وقف رمز و راز آن کند، ممکن است روزی خودش را ببیند که از درون آینه به او لبخند می‌زند. حتی ممکن است به آن صدایی اعتماد کند که به آرامی می‌پرسد: «آیا نمی‌دانی که بدن تو معبد روح مقدسی است که در توست؛ که تو متعلق به خدایی و مال خودت نیستی؟»
الهه
هر بانویی که خود را جدی می‌گیرد باید مسئولیتِ شناختن و دوست داشتن بدن خود را بپذیرد. این سخت‌ترین کار برای بانوی فربه است، بویژه اگر بدن او در تمام عمر دشمنش بوده باشد. او در عمیق‌ترین سطح، احساس می‌کند یا او به بدنش خیانت کرده یا بدنش به او. آنچه در آینه می‌بیند تقلیدی تمسخرآمیز از خودش است. اگر تصمیم به نادیده گرفتن آن بگیرد، مادر اعظم انتقام سخت‌تری خواهد گرفت. اگر سعی کند با آن روبرو شود، ممکن است سرانجام سایه خود را ببیند، از آنچه در ناخودآگاه خودش وجود دارد آگاه شود و سپس از موضع یک ایگوی قدرتمند نسبت به واکنش روان‌شناختی به مشکلات موجود در محیط خود عمل کند. تنها زمانی که بتواند به گونه‌ای خودآگاه عواطف و هیجانات خود را تشخیص دهد و مستقیماً اقداماتی را درباره زندگی آغاز کند ظهور واکنش‌های جسمی به صورت علامت بیماری، متوقف خواهد شد.
الهه
سرانجام یونگ به این نتیجه رسید که نشانه‌های مختلف جسمی پیام‌هایی از سوی خود روان هستند. بنابراین می‌توان به آنها معنایی نمادین داد که نزدیک‌ترین راه، آن تصویرهایی است که در رؤیا دیده می‌شود. رؤیا نقش واسطه بین جسم و روان را ایفا می‌کند و آنها را بهم وصل می‌کند؛ درست همان‌طور که فرافکنی‌ها که به اشیا بیرون اشاره می‌کنند به نمادهایی وصل می‌شدند که به درون و به خویشتن اشاره داشتند. در نظر یونگ، قدرت درمان در قسمت آگاهی خودآگاه از ماهیت نمادین رؤیا قرار داشت که به علائم جسمی که روح از طریق آنها سعی در دادن اطلاعات در مورد شرایط و نیازهای خود دارد، معنایی روانی می‌دهد. بدن از طریق تصویرهای رؤیا به روح وصل می‌شود. خودآگاه شدن از بدن و عملکرد آن خودآگاه شدن از روح است. بنابراین فرایند فردیت در بدن نیز قابل مشاهده است. با توجه به این موضوع، فربهی را باید بر حسب نماد درک کرد. درمان و احتمال شفا در این درک نهفته است.
الهه
وقتی طبیعتی که سرکوب شده است به ذهن دستور می‌دهد همراه با بدن رنج بکشد، ما دیگر خودمان نیستیم ... کینگ لیر
الهه
در خانواده ما هرگز به خشم توجه نمی‌شود. ویران‌گر است زیرا مربوط به جهان زیرین است. من خشم خود را نادیده می‌گیرم، یا آن را احساس نمی‌کنم، آنگاه ناگهان «بنگ». وقتی در حال خوردن هستم، خودم را تنبیه می‌کنم. این یک رفتار کاملاً ویران‌گر است، که همیشه افسردگی را بهمراه دارد. من عصبی‌مزاج هستم. نمی‌توانم بی‌نظمی را تحمل کنم. می‌توانم شریر شوم. خشم مرا کور می‌کند، اما هرگز کنترل خود را از دست نمی‌دهم. اغلب در حال داد و فریاد از خواب بیدار می‌شوم. هرگاه از دیک عصبانی هستم، با خشم در یخچال را باز می‌کنم و هر آنچه را بتوانم می‌قاپم و می‌بلعم. من قادرم آدم بکشم. قبلاً روی زمین دراز می‌کشیدم و سرم را به زمین می‌کوبیدم. به این راحتی‌ها عصبانی نمی‌شوم ولی اگر بشوم ترسناک می‌شوم. من به ندرت نزاع می‌کنم، نیازی ندارم و به این موضوع افتخار می‌کنم.
الهه
۷. پرخاشگری بانوان فربه به ندرت خشم فرو خورده را بیان می‌کنند. در اکثر مواقع، آنها دختر کوچولوهای مطیع و در حاشیه مانده‌ای هستند که شادی اصلی آنها در زندگی خشنود کردن پدر بوده است. مادر فوران خودبه‌خودی خشم، شادی یا اشک‌های آنها را تنبیه کرده و آنها ناخودآگاه پرخاشگری خود را به سمت خودشان برگردانده‌اند. احساسات بیان‌نشده در قفس محرک‌های وسواس‌گونه آنها زندگی می‌کند و منتظر فوران است. به طور کلی، آنها متوجه می‌شوند که انرژی‌شان در بدن مسدود شده است، اما قدرت آزاد کردن آن را ندارند. یکی از مسئولیت‌های آنها تشخیص خاطراتی است که از دوران نوزادی در بدن ذخیره شده است. تمام ترس‌های آنها از طردشدگی و فنا در کنار خشم و آرزوی قدرت که در واکنش به آن ترس ها ایجاد شده است، در بدن‌های چاق آنها زندانی شده است. بانویی که از کودکی چاق بوده است، احتمالاً خود را از همان آغاز یک مطرود اجتماعی دانسته و ممکن است رشد ایگو در او به شدت معیوب باشد.
الهه
ای کاش در هفت سالگی می‌ماندم. خوشحال بودم. هیچ مسئولیتی نداشتم. من در کودکی «خانم کوچولوی شنگول» بودم. تا قبل از این که به مدرسه بروم، هرگز غمگین نشده بودم. احساس می‌کنم یک موجود معصوم و کودک‌وار هستم که جایی پنهان شده است. بی‌کفایتی در این دنیا مرا تا حد مرگ می‌ترساند. احساس می‌کنم از داشتن دوران کودکی محروم بوده‌ام. حالا دوست دارم دوران کودکی خود را به تمام عمرم بسط دهم. در ده سالگی مجبور شدم بزرگ شوم. عادت داشتم از تلف شدن دوران کودکی و نوجوانی خود خشمگین باشم. بار خانواده لعنتی‌ام را به دوش کشیدم. در پنج سالگی به من مسئولیت واگذار شد. مادر بیمار بود و من در مقابل فرزندان کوچک‌تر خانواده احساس مسئولیت می‌کردم. به غیر از نقش مادری نقش دیگری نمی‌شناسم. امروز از مسئولیت‌پذیری نمی‌ترسم، اما آن را نمی‌خواهم. من هرگز دوران کودکی نداشتم. تمام عمر نقش سایه مادرم را ایفا می‌کردم. مسیح را پدر خود می‌دانست اگر چه عادت داشت او را آزار دهد. مادر هرگز مرا چنان که هستم نپذیرفت. او خلاقیت خود را به من فرافکنی می‌کرد. من از همان آغاز بار او را به دوش کشیدم.
الهه
اظهار نظر در مورد ترجیح دادن خیال‌پردازی به واقعیت (جدول ۱، ردیف ۲۳) به جای رسیدگی به مشکلاتم غذا می‌خورم. من به زندگی نمی‌رسم. نمی‌توانم به اندازه کافی بخوابم. خودم را در رؤیاهایم نمی‌بینم. در خواب مهم نیست چاق هستم یا لاغر. من عاشق رؤیاپردازی هستم. از وسواس رها می‌شوم. تناقض، این زندگی من است. تناقض بین آنچه هستم و آنچه در رؤیاهایم آرزو می‌کنم باشم.
الهه
به دلیل جسمم از دست سرنوشت عصبانی هستم. سعی می‌کنم زیاد تردید نکنم و زیر سوال نبرم. سعی می‌کنم از هر شرایطی بهترین‌هایی را که می‌توانم بیرون بکشم. قبلاً عادت به رؤیاپردازی داشتم اما اکنون دیگر نه. می‌پرسم «چرا کسی نیست که بتواند به من کمک کند؟» احساس ناامیدی می‌کنم. اما زندگی با سیستم هدایت خودکار را آموخته‌ام. وقتی پایین می‌روم می‌دانم چگونه بالا بیایم. مهمانی می‌گیرم، غذا را آماده می‌کنم و کارهای دیگر. افسردگی مرا به کار می‌اندازد. هرگز مانع از انجام هیچ کاری در من نمی‌شود. ترجیح می‌دهم فلج باشم. حداقل دیگران مرا یک آدم تنبل نمی‌بینند. گاهی احساس می‌کنم بیش از این قادر به پیش‌روی نیستم، اما از خودکشی می‌ترسم. احساس می‌کنم خدا می‌خواهد که باور کنم. مرا طوری تربیت کرده‌اند که باور کنم مسیح در کنارم راه می‌رود. مجبور شده‌ام به تاریکی او نگاه کنم ... اگر خدا این‌طور خواسته است، پس بدن من این‌گونه خوب است. اگر رابطه خوبی با خدا نداشته باشم، رابطه خوبی با خودم نخواهم داشت. اگر رابطه خوبی با یک مرد نداشته باشم، نمی‌توانم رابطه خوبی با خدا داشته باشم. وقتی از سوی یک مرد یا خدا تغذیه معنوی نشوم، باید غذا بخورم. غذا را می‌بلعم.
الهه
احساس گناهی وحشتناک دارم. نمی‌دانم چرا. احساس می‌کنم باید هر آنچه را که همسرم می‌خواهد انجام دهم و در غیر این صورت گناهکارم. فکر می‌کنم خود خواهی است چیزی را برای خودم بخواهم. پس نمی‌توانم کاری برای خودم انجام دهم. من درد خود را و بخشودن را پذیرفته‌ام، اما می‌ترسم شیطان از طریق فرزندانم به من حمله کند. آرزومند انجام کار درست یا آنچه که دیگران درست می‌دانند هستم. همیشه در مورد معنای واژه «درست» به خودم شک دارم. از شیطان بازوهای آویزانم دوری می‌کنم. به تنبلی روی آورده‌ام. به نظرم این که من حس کافی برای نجات زندگی خود ندارم و به خوردن ادامه می‌دهم، شیطانی است.
الهه
از باردار شدن می‌ترسیدم زیرا به دنیا ثابت می‌کرد که من و شوهرم رابطه جنسی داشته‌ایم. اما احساس می‌کردم باید پسر داشته باشم. زیرا با دادن یک نوه پسر به والدینم می‌توانستم وجود خود را توجیه کنم. مادرم همیشه سعی می‌کرد مرا از خطر مردان در امان نگه‌دارد. او هرگز لباس‌های صورتی و چین‌دار بر تنم نکرد. من بلوزهای طرح ارتشی می‌پوشم. ... در ازدواج ما رابطه جنسی یک امر حیوانی است. احساس می‌کنم یک زیر سیگاری هستم. ...پدر سایز خود را تحمیل می‌کرد. او هرگز مجبور نبود خود را به دیگران ثابت کند. او صخره جبل‌الطارق بود. در ناخودآگاهم چاق بودن را می‌پذیرم. من مانند او هستم و خوشحالم که مانند او هستم. می‌دانستم هیچ مردی مرا دوست نخواهد داشت. من از بانو بودن متنفرم، از داشتن جایگاه دوم بیزارم. «زن» یک واژه پست است که به الهه‌های آلوده‌دامن یونانی، حوری‌های دریایی و زنان جادوگر گفته می‌شود.
الهه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۵۷,۶۰۰
تومان