دانلود و خرید کتاب ایمان دیه‌گو سیمئونه ترجمه آرمان امین
تصویر جلد کتاب ایمان

کتاب ایمان

امتیاز:
۳.۲از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ایمان

ایمان، چالش همیشه پیروز بودن زندگی‌نامه دیه‌گو سیمئونه، بازیکن سابق تیم ملی آرژانتین و اینترمیلان ایتالیا و سرمربی کنونی تیم اتلتیکو مادرید اسپانیا است.

 درباره کتاب ایمان، چالش همیشه پیروز بودن

 در این کتاب سیمئونه داستان الهام‌بخش زندگی‌شخصی و حرفه‌ای‌اش را روایت کرده است. 

او در این کتاب بدون هیچ چشمداشتی همه مسیرها و تجربیات زندگی اش را به تصویر کشیده است و اعتقاد دارد سختی‌کشیدن بهترین دانشگاه و اموزش برای یک فوتبالیست است. 

او در این کتاب تاکید می‌کند، چیزی را که امروز دارید حفظش کنید زیرا مشخص نیست که در آینده بتوانید آن را دوباره به دست آورید. زندگی و همه چیزش تمام می شود بنابراین از تک تک روزهای خود لذت ببرید.

خواندن کتاب ایمان، چالش همیشه پیروز بودن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کینم

 علاقه‌مندان به کتاب‌های موفقیت به ویژه از نوع فوتبالی آن از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب  ایمان، چالش همیشه پیروز بودن

در مدرسه خیلی درسخوان نبودم اما بسیار فعال بودم. تمام درس‌ها را بدون مشکل قبول می‌شدم و همین برایم به‌منزلهٔ مدرک تحصیلی بود. دست‌هایم تنها چیزهایی بود که برای قبول شدن درس‌ها نیاز داشتم، نه بیشتر و نه کمتر. اما مدرسه ابزارهایی به شما معرفی می‌کند که به درد زندگی می‌خورند، مخصوصاً به درد زندگی اجتماعی و مشترک آینده. به نظر من آموزشِ احترامِ متقابل در روابط انسانی از هر درسی مهم‌تر است.

غیر از یک دورهٔ کوتاه که می‌خواستم معلم فیزیک شوم، یادم نمی‌آید که در کنار فوتبال به رشتهٔ دیگری علاقه داشته باشم. در شانزده سالگی در دستهٔ سه تمرین می‌کردم، در هفده سالگی در دستهٔ اول بازی کردم و در هجده سالگی به تیم ملی رسیدم. مسیر سرنوشت خودش من را جلو می‌برد. مدرسه دوران مهمی در زندگی‌ام بود. یک بار یکی از معلمانم از من پرسید که می‌خواهم چه‌کاره شوم و جواب دادم فوتبالیست. سؤالش را دوباره تکرار کرد و من هم مجدد همان پاسخ را دادم، فوتبالیست.

اگر بخواهم دنیا را بدون فوتبال تصور کنم–با اینکه برای من به معنی پایان دنیاست–اما باز هم با کمال میل همین مسیر را طی می‌کردم. کوچک‌ترین نوری را که در آینده‌ام می‌دیدم دنبال می‌کردم چون تنها چیزی که دارم اراده و ابتکار عمل است. دوست ندارم آرام باشم. به‌هرحال باید چیزی برای رقابت کردن پیدا می‌کردم، چیزی برای جدال با قوی‌تر از خودم در این زندگی.

Mohammad (Captain722)
۱۴۰۲/۰۴/۲۹

به فوتبال دوستان مطالعه این کتاب توصیه میشه

در گذر زمان همین قوانین به‌ظاهر جزئی و بی‌اهمیت شخصیت‌ها را شکل می‌دهند.
amir
هرچیز برای دیر برگشتن به خانه سرزنشم می‌کرد اما هیچ‌وقت مجبور نشدم برای انجام کارهایی که دوست داشتم توضیحی بدهم. البته مثل هر رابطهٔ پدر و پسرانه‌ای اختلافاتی داشتیم و حرفمان می‌شد اما نه آن‌قدر که بشود گفت بینمان شکرآب است. هیچ خاطره‌ای از خودم بدون توپ فوتبال به یاد ندارم. حتی زمانی که چهاردست‌وپا هم راه می‌رفتم همیشه یک توپ داشتم و با آن بازی می‌کردم. آن‌قدر که خودم هم شبیه توپ شده بودم. پدرم همیشه خاطره‌ای تعریف می‌کند که وقتی یک بار برایم عروسک‌های جنگی خریدند، من در یک جبهه یازده سرخ‌پوست و در جبههٔ دیگر یازده سرباز سفیدپوست می‌چیدم و با آنها بازی می‌کردم.
کاربر ۳۳۶۲۶۹۴
کردی انگار موهای خودمو می‌کشن». مثال ساده و درعین‌حال تأثیرگذاری بود. وقتی موی پشت گوش را بکشید درد زیادی دارد و این خلاصه رویکرد پدرم نسبت به ما بود، فوق‌العاده عملگرا و سخت‌گیر. من و پدرم شبیه هم بودیم و هیچ‌وقت از ارتباط بینمان غافل‌گیر نشدیم. هردویمان از اینکه با هم تقابل کنیم، اجتناب می‌کردیم. سعی می‌کردیم خوب زندگی کنیم و اصطکاکی نداشته باشیم وگرنه دعوایمان می‌شد، حد وسطی هم نداشت. اگر قرار بود با هم درگیر شویم دیگر کسی نمی‌توانست قضیه را جمع کند. رابطه‌مان همیشه مستقیم و بی‌واسطه بود. بیشتر از هرچیز برای دیر برگشتن به خانه سرزنشم می‌کرد اما هیچ‌وقت مجبور نشدم برای انجام کارهایی که دوست داشتم توضیحی بدهم. البته مثل هر رابطهٔ پدر و پسرانه‌ای اختلافاتی داشتیم و حرفمان می‌شد اما نه آن‌قدر که بشود گفت بینمان شکرآب است.
کاربر ۳۳۶۲۶۹۴

حجم

۱۶۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۶۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۵۰۰
۲۴,۸۵۰
۳۰%
تومان