دانلود و خرید کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص رابرت بیزلی ترجمه امیرحسین فاضلی‌مقدم
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص

کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص

نویسنده:رابرت بیزلی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص

 رابرت بیزلی روزنامه‌نگار انگلیسی در کتاب ژوزه مورینیو از اتفاقات پشت پرده‌ای می‌گوید که در دوران حرفه‌ای آقای خاص اتفاق افتاده است و از آنجایی که بیزلی طرفدار چلسی است بیشتر روی دوران فعالیت مورینیو در چلسی تمرکز دارد.

 درباره کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص

در این کتاب ماجرای زندگی آقای خاص از دوران مترجمی‌اش برای بابی رایسون تا نیمکت اولدترافورد را می‌خوانید.

مورینیو یکی از موفق‌ترین مربیان در رشته فوتبال است و ایده‌ها و سخنان او برای بسیاری از هواداران فوتبال جذاب است. کتابی که در دست دارید، شامل تمام بخش‌های کتاب رابرت بیزلی است اما از آنجایی که بیزلی بیشتر به دوران چلسی مورینیو پرداخته، مترجم کتاب، امیرحسین فاضلی مقدم هنگام ترجمه‌ی کتاب، بخش‌هایی از مقاله‌های مایکل کاکس و جاناتان ویلسون دو روزنامه‌نگار برجسته دیگر انگلیسی را هم اضافه کرده است تا محتوای آن توازن بیشتری پیدا کند.

خواندن کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌‌مندان به ورزش فوتبال و سرگذشت قهرمانان ورزشی را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم.

 بخشی از کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص

کم پیش می‌آید که مورینیو از صحبت باز بماند و یا حرف کم بیاورد. اغلب در طول روز در مورد فوتبال صحبت می‌کند و حتی زمانی که درباره موضوع مورد علاقه‌اش (فوتبال) صحبت نمی‌کند، با شوخی و کنایه و گفتن داستان‌های بامزه، ساکت نمی‌ماند و آرام نمی‌نشیند. اما در آن روز خاص، مورینیو حتی برای لحظاتی هم که شده، کاملاً ساکت ماند.

چلسی برای تور پیش‌فصل راهی آمریکا شده بود و آن روز، ما در لس‌آنجلس بودیم. دقیق‌ترش را بخواهید باید بگویم در هالیوود نبودیم، بلکه در بورلی هیلز، در یکی از هتل‌های این شهر اقامت داشتیم. لابی هتل شلوغ و پرسروصدا بود. همه بازیکنان در لابی حضور داشتند و با هم صحبت می‌کردند و منتظر بودند تا اتوبوس تیم بیاید و به زمین تمرین بروند. حدود ۲۶ نفر بودند، شامل بازیکنان تیم، کادر فنی، پزشکان تیم و مسئول تدارکات. روحیه و انرژی همه بالا بود، همان‌طور که صدای‌شان هم بالا بود و لابی از سروصدای آن‌ها شلوغ شده بود.

من کنار مورینیو نشسته بودم و او داشت برای من از تجربه فاجعه‌بارش در سفری تابستانی به برزیل می‌گفت: «جوری بارون می‌بارید، انگار آخرالزمان شده، اونم نه یه روز، هرروز!»، اما ناگهان خاطره‌گویی ژوزه از سفر تابستانی‌اش متوقف شد، همین‌طور سروصدای بازیکنان و سایر اعضای باشگاه ناگهان فروکش کرد. دگرگونی جالبی اتفاق افتاد، از آن همهمه به این سکوت ناگهانی! واقعاً چه چیزی می‌توانست آن گروه را به این سکوت ناگهانی و دسته‌جمعی وادارد؟ سکوت همه برای چند لحظه ادامه داشت، احتمالاً به این فکر می‌کردند که دارند رؤیا می‌بینند یا واقعاً ستارهٔ بزرگ هالیوود را از نزدیک می‌بینند. کسی که از در هتل وارد شده بود، جنیفر آنیستون بود. حتی ژوزه هم که همیشه حرفی برای گفتن داشت، خشکش زده بود. او هم مانند سایر بازیکنان باورش نمی‌شد چه ستاره بزرگی وارد هتل شده است.

بعد از آنکه آنیستون کارش را انجام داد و از لابی خارج شد، ژوزه اولین نفری بود که واکنش نشان داد: «برد پیتِ لعنتی، عجب آدم احمقیه!» بعدازاین حرف، همه خندیدند. پیت یک سال قبل‌تر، از آنیستون طلاق گرفته بود و درصدد ازدواج با آنجلینا جولی بود.





کاربر 2134654
۱۴۰۱/۰۲/۲۲

عالی بود هم از نظر ترجمه هم از نظر کامل بودن خود کناب ارزش دوسه بار خواندن را دارد

Royaa
۱۳۹۹/۰۲/۰۳

نسبتا به کتاب هایی که در این حوزه است زیاد جالب نیست

رمز موفقیت در هر چیزی علاقه است. اگر در فوتبال موفق هستید، به‌دلیل آن است که عاشق فوتبال هستید. اگر در شغلی موفق هستید، مطمئنم که دلیلش عشق‌تان نسبت به این شغل است. و اگر یک خانوادهٔ موفق دارید، به این دلیل است که افراد خانواده عاشق همدیگر هستند. عشق اساس هر چیزی است.»
aryan
ترجیح می‌دهم به این موضوع لبخند بزنم و بگویم، حسادت به موفقیت‌ها، خودش بزرگ‌ترین ستایش از سوی آن‌هاست.»
aryan
لطفاً من را مغرور لقب ندهید، من قهرمان اروپا هستم و خودم را آقای خاص می‌دانم.
aryan
«فرصتی برای پشیمانی نیست، نمی‌توانید به عقب بازگردید و چیزی را تغییر دهید. قطعاً بعضی تصمیمات، رفتارها و برخی چیزها وجود دارند که اگر می‌توانستید، دوست داشتید آن‌ها را تغییر دهید ولی من حتی یک ثانیه هم در این مورد فکر نکرده‌ام، چراکه امکانِ انجام این کار وجود ندارد.»
aryan
مورینیو به‌شدت مشتاق بود تا کنار تیمش باشد و هر طور شده سعی کرد تا جریمه یوفا را دور بزند؛ او چندین ساعت قبل از بازی وارد رختکن تیمش شد و درست قبل از پایان مسابقه، درون یک سبد رخت‌شویی مخفی شد و از رختکن خارج شد.
aryan
اگر همه‌چیز بر علیه‌تان پیش رفت، اگر ناکام ماندید و نتوانستید پیروز شوید، حداقل نشان دهید که برای کسب بِرد، هر آنچه در توان داشتید به معرض نمایش گذاشتید.
aryan
تلاش می‌کند هر سناریوی ممکن را امتحان کند تا مطمئن شود تیمش برای هر احتمالی، آماده است.
مهدی
وقتی پیش از بازی، به کنفرانس خبری می‌روم، ازنظر من بازی قبل از شروع کنفرانس آغاز شده است. و وقتی بعد از پایان مسابقه به کنفرانس خبری می‌روم، ازنظرم بازی هنوز تمام نشده است.
aryan
وقتی از کاری لذت می‌برید، موهای‌تان نمی‌ریزد، گواردیولا مویی روی سرش ندارد، او از فوتبال لذت نمی‌برد.
aryan
«نه، آن‌طور که دیگران می‌خواهند، ما برای ایستادن در رتبه دوم، سوم یا چهارم جام نمی‌خواهیم. ما این را نمی‌خواهیم! من می‌خواهم تیمم این حس را داشته باشد که فقط یک قهرمان وجود دارد و اگر در ردهٔ دوم قرار گیریم، دیگر قهرمان نیستیم!»
aryan
واقعیت این است که همیشه شکست وجود دارد، همیشه موانعی پیش روی راه وجود دارند، اما مورینیو همیشه به‌عنوان کسی شناخته می‌شود که سخت می‌بازد. او بازنده خوبی نیست.
aryan
«خیلی‌ها عادت دارند بگویند: به زمین بروید و از بازی لذت ببرید، بله این درست است؛ ولی درعین‌حال من پیش از بازی می‌گویم: به زمین برویم و وظیفه‌مان را انجام دهیم.»
aryan
واقعاً نمی‌توانستم مصاحبه را در شرایطی بهتر از آن تصور کنم و البته رونالدو اصلاً شبیه آن چیزی که فکر می‌کردم، نبود. باید اعتراف کنم که تصور داشتم رونالدو آدم مغروری باشد که در رفتارش جدی است و مصاحبه با او کار سختی است. اما کاملاً در اشتباه بودم. رونالدو اهل شوخی بود، همچنین آدم متواضع، صادق و مهربانی بود. با هم عکس یادگاری گرفتیم و حتی بعد از مصاحبه نیز به صحبت کردن با هم ادامه دادیم. واقعاً تحت تأثیر او قرار گرفتم.
aryan
اجازه داد تا آنتونی، یک کارت حافظه را در کامپیوتر دفترش وارد کند و تمام برنامه‌های تمرینی و آماده‌سازی تیمش را کپی کند. ژوزه بعداً به من توضیح داد که: «هرکسی می‌تونه اونا رو داشته باشه. من برنامه‌ها و متدهای تمرینی‌ام رو به همه می‌دم ولی مغزم رو به هیچ‌کس نمی‌دهم.» منظور مورینیو این بود که تمام آن برنامه‌ها یک چیز هستند و ذهنی که بتواند از آن برنامه‌ها، عناوین قهرمانی خلق کند، یک چیز کاملاً متفاوت است. ضمن اینکه ژوزه اضافه کرد: «در هر صورت برنامه‌های تمرینی را هرسال عوض می‌کنم!»
aryan
من و آنتونی در مجموعه تمرینی رئال مادرید حضور پیدا کردیم، ما روی بالکن ایستاده بودیم و حین خوردن قهوه و کیک، تمرینات رئال مادرید را مشاهده می‌کردیم. تمام ستاره‌های مادریدی‌ها حاضر بودند: کریستیانو رونالدو، آنخل دی ماریا، کریم بنزما، لوکا مودریچ، مسوت اوزیل، گونزالو هیگواین، سرخیو راموس، په‌په و کاسیاس. همگی‌شان سخت تمرین می‌کردند و البته هیچ‌کس بهتر از رونالدو نبود. عزم و اراده‌اش مشهود بود، حتی بعد از پایان تمرین هم، به‌طور انفرادی به تمریناتش ادامه می‌داد.
aryan
مارک هالسی یک داور برجسته انگلیسی بود که توانسته بود بر سرطان مری غلبه کند و از شهرتش برای حمایت از بیماران سرطانی استفاده می‌کرد. من مارک را می‌شناختم بنابراین با او تماس گرفتم تا به وی اطلاع بدهم که روزنامه ۲۰۰۰ پوند به وی اعطا خواهد کرد و این به مدد مورینیو است. مارک خیلی خوشحال شد و به من گفت که ژوزه در طول دوران درمانش با او در تماس بوده است، موضوعی که البته من از آن بی‌خبر بودم. فکر هم نمی‌کنم خیلی‌ها آن را می‌دانستند. تصور نمی‌کنم افراد زیادی از کارهای خوبی که مورینیو به‌دور از توجه عموم انجام می‌دهد، مطلع باشند.
aryan
وقتی برنده می‌شوید، تصور نکنید اکنون یک تیم کامل هستید و درعین‌حال، وقتی بازنده می‌شوید نباید تصور کنید که هیچ ارزشی ندارید.»
aryan

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۴۴ صفحه

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۴۴ صفحه

قیمت:
۷۷,۵۰۰
تومان