دانلود و خرید کتاب من زلاتان هستم زلاتان ابراهیموویچ ترجمه ماشااله صفری

معرفی کتاب من زلاتان هستم

کتاب من زلاتان هستم نوشتهٔ زلاتان ابراهیموویچ و دیوید لاگرکرنتز‬‬‌‫ و ترجمهٔ ماشااله صفری و طاها صفری است. نشر گلگشت این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر سرگذشت زلاتان ابراهیموویچ، بازیکن سوئدی تیم فوتبال منچستریونایتد، را به قلم خودش و با همکاری دیوید لاگرکرنتز در بر گرفته است.

درباره کتاب من زلاتان هستم

کتاب من زلاتان هستم در ۲۸ فصل نوشته شده است. این کتاب دربارهٔ فردی است که در سال ۱۹۸۱ از والدینی اهل بوسنی و کرواسی متولد شده است؛ زلاتان ابراهیموویچ. او تا سال ۲۰۱۶ برای تیم فوتبال پاریسن‌ژرمن در لیگ فوتبال فرانسه موسوم به «لوشامپیونه» و همچنین تیم ملی فوتبال سوئد بازی کرد. در فوریهٔ ۲۰۰۹ ابراهیموویچ با دریافت حقوقی معادل ۹ میلیون یورو، به‌همراه کاکا، بیشترین حقوق را در میان بازیکنان فوتبال جهان دریافت می‌کرد. همچنین در ۲۸ جولای ۲۰۰۹ بود که نام ابراهیموویچ در بین ۵ بازیکن برتر فصل ۲۰۰۹–۲۰۰۸ قرار گرفت. پس از جدایی از «آث میلان» و پیوستن به تیم فوتبال پاریسن‌ژرمن پردرآمدترین بازیکن لیگ فوتبال فرانسه شد. او در ژوئیه ۲۰۱۶ به منچستریونایتد پیوست.

خواندن کتاب من زلاتان هستم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران کتاب‌های زندگی‌نامه‌ای با درون‌مایه‌های ورزشی پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب من زلاتان هستم

«توی یک برنامه تلویزیونی که مثل رینگ بوکس سه نفره بود کلی حرف احمقانه زدم. مثلاً اینکه تیم ملی سوئد مسابقات یورو ۲۰۰۰ را با من قهرمان می‌شد. شاید آن زمان یک مقدار مغرور و جذاب به نظر می‌آمد، ولی بعداً به نظرم اینقدرها هم کار باحالی نبود.

ماه آوریل بود که همان گل را مقابل یورگاردن زدم، روزنامه‌ها غوغا کرده بودند و من تیتر همه‌شان بودم، هر کسی مقاله‌ها را می‌خواند قطعاً فکر نمی‌کرد افتاده‌ترین آدم دنیا هستم. این قضیه مرا اذیت می‌کرد، ممکن بود حتی آدم‌های بزرگی مثل پاتریک اندرسون و استفان شوارز هم فکر کنند یک ابله دهان گشادم.

اینکه ستاره مالمو اف.اف. باشی یک چیز است، ولی بی خیال، تیم ملی؟ کسانی که مدال برنز جام جهانی را داشتند، و باور کنید یا نه، می‌دانستند جو تیم ملی چطور است و اگر بخواهی زیاده‌روی کنیآن هم به عنوان یک بچه تازه وارد ایده خوبی نیست. خدا می‌داند از وقتی در تیم جوانان بودم تمام تلاشم را کردم تا بازیکن محبوبی باشم.

دلم می‌خواست عضوی از گروه باشم، ولی راستش را بخواهید شروع خوبی نداشتم. برای کمپ به سوئیس رفتیم و خبرنگارها تمام مدت کنار کمپ پرسه می‌زدند. خجالت‌آور بود، می‌خواستم داد بزنم که: آهای! هنکه لارسن اون طرف وایساده، برین با اون مصاحبه کنید! ولی از طرفی هم نمی‌توانستم بی‌خیال شوم. توی یک کنفرانس خبری در ژنو یک خبرنگار پرسید فکر می‌کنم شبیه کدام بازیکن بزرگ هستم. جواب دادم: «هیچ کدام. زلاتان فقط یک دونه است!»

امتیاز این سر به زیری از یک تا ده چند بود؟ فهمیدم باید یک چیزهایی را اصلاح کنم، بعد از آن خودم را در حاشیه نگه داشتم. راستش را بخواهید کار زیادی هم لازم نبود، کنار آن اسامی بزرگ احساس خجالت می‌کردم. به غیر از مارکوس آلباک که هم‌اتاقی‌ام بود، با کسی حرف نمی‌زدم. کنار زمین تنها می‌ایستادم. بعد روزنامه‌ها نوشتند: «او یک تک‌رو است و کارها را از راه خودش انجام می‌دهد.» به نظر جذاب بود. احساس می‌کردم زلاتان، شعبده‌باز خاموش هستم. در حقیقت ضایع بودم و دلم نمی‌خواست که روی مخ دیگری بروم، به خصوص هنریک لارسن که ما هنکه صدایش می‌کردیم. او بُت‌ِمن بود. آن موقع در سلتیک بازی می‌کرد و به تازگی در همان سال - ۲۰۰۱ - کفش طلای اروپا را برده بود. او معرکه بود، وقتی فهمیدم کنار هم مقابل سوئیس بازی خواهیم کرد بال درآوردم.»

nadia goodarzi
۱۳۹۸/۰۹/۳۰

من که به صورت دور تند کتاب رو خوندم خودم به شخصه مغرور بودن و سبک فوتبال زلاتان رو دوست دارم ولی با خوندن این کتاب فهمیدم زلاتان خیلی یاغی تر از اون چیزی بود که من فکر میکردم با خوندن این کتاب

- بیشتر
Ramtin
۱۳۹۹/۰۶/۰۷

هنوز باورم نمیشه این کتاب تموم شده😍😍😍،عوض خوشحال شدن واقعا ناراحت شدم😢 زلاتان ابراهیموویچ لازم نیست زندگی نامه شو مینوشت تا فوتبالی ها رو عاشق خودش کنه، چون همینجوری هم عاشقشیم. کتاب سرتاسرش عشق بود، تلاش بود، زجر بود، قشنگی بود، این

- بیشتر
فلانی
۱۳۹۸/۰۸/۲۸

زلاتان خدای فوتباله و در این ژانر(زندگینامه از اهالی فوتبال)این کتاب برترین هست

afsaneh_&_fatemeh
۱۳۹۹/۰۱/۲۷

افسانه نوشت✏ چی بگم؟! چی میتونم بگم جز اینکه فوق العاده... اگه یه داستان بود،قبول کردن و پذیرفتنش راحت بود ولی داستان نبود و همش واقعیت داشت و این عجیب بود😀 اینکه مگه میشه مگه میشه همه چیز اینقدر عالی و فوق العاده و رویایی

- بیشتر
ــسیّدحجّتـــ
۱۳۹۷/۱۰/۱۵

اهل فوتبال نیستم و نبودم ولی اگه وقت داشته باشم و تفریح جذاب‌تری نداشته باشم، بعضی بازی‌ها رو نگاه می‌کنم با این کتاب از طریق بریده‌هایی که دوستان گذاشتن آشنا شدم شخصیت زلاتان برام جالب شد از این جهت که خیلی با من متفاوت

- بیشتر
ابوالفضل
۱۳۹۸/۰۱/۱۴

خواندن زندگی کسانی که از زندگی سخت خود یک قهرمان می سازند و با تلاش خودشون رویاهاشون رو به واقعیت تبدیل میکنن واقعا جالبه. نمیگم همه اعتقادات و رفتارهای زلاتان درسته اما درس های زیادی رو میشه از زندگی اون گرفت. ممنونم

- بیشتر
عماد
۱۳۹۸/۰۹/۰۱

آدمای معمولی دنیا رو خراب نمیکنن اما این دیوونه‌هان که اونو میسازن! شجاعت شرط لازم برای فوتبالیست شدنه

Baran_ABD
۱۳۹۸/۱۲/۲۵

قشنگ بود و انگار زلاتان دوستته و داری با هاش معاشرت می کنی ولی ترجمش رو خیلی دوست نداشتم درکل خوب بود

شهرام مؤیدی
۱۳۹۶/۱۰/۱۶

چه کتابی چه شخصیتی و چه ترجمه یی عالی عالی عالی

امیرحسین
۱۳۹۹/۰۱/۲۲

کتاب خوبی بود نشون داد رویا ها میتونه چی کار بکنه

بشنو، اما گوش نکن. این روش من بود.
ــسیّدحجّتـــ
«احترام را التماس نمی‌کنند، آن را به دست می‌آورند»
ــسیّدحجّتـــ
«بهتر شو، بهتر شو به اینی که هستی راضی نباش!»
hasti
همه‌ی چیزی که یاد گرفته‌ام این است؛ حرف‌های دیگران اهمیتی ندارد!
Autumn
اشتباهات کوچک است که فجایع بزرگ را رقم می‌زند.
ــسیّدحجّتـــ
- چطور همه چنین احترامی را به شما می‌گذارند؟ - احترام گذاشتنی نیست، گرفتنی است.
Nazanin
این ویژگی است که از بچگی دارم. مقابله می‌کردم، فرار نمی‌کردم.
Reza
فقط از موقعیت لذت ببر
Ramtin
هیچ کسی دیگر مرا نمی‌شناخت، نه هم‌تیمی‌هایم نه هیچ کس دیگری. افت کردم. اینجا یک چیز است که باید بدانید، حتی روزهای اولم در مالمو اف‌اف یک فلسفه داشتم: کارها را به روش خودم انجام می‌دهم. برایم اصلاً مهم نیست مردم چی فکر می‌کنند. هرگز از بودن در کنار آدم‌های شسته رفته لذت نبرده‌ام. آن‌هایی را دوست دارم که چراغ قرمز رد می‌کنند، اگر منظورم را متوجه می‌شوید؛ اما حالا حرفم را راحت نمی‌زدم. چیزهایی می‌گفتم که مردم دوست داشتند بگویم. واقعاً مزخرف بود.
javad_azimi
هیچ وقت سر وقت به مدرسه نرفتم.
ــسیّدحجّتـــ
یک روز از پشت‌بام مهدکودک افتادم. در حالی که چشم‌هایم سیاهی می‌رفت تا خانه دویدم، انتظار یک آغوش گرم یا حداقل چند کلمه محبت‌آمیز داشتم، ولی فقط گوشم کشیده شد: «روی پشت‌بوم چه غلطی می‌کردی».
afsaneh_&_fatemeh
توی یک کنفرانس خبری در ژنو یک خبرنگار پرسید فکر می‌کنم شبیه کدام بازیکن بزرگ هستم. جواب دادم: «هیچ کدام. زلاتان فقط یک دونه است!»
معین کرمانی
نامه‌های زیادی از سراسر دنیا دریافت می‌کنم، معمولاً حتی آن‌ها را باز هم نمی‌کنم. این طوری عدالت را اجرا می‌کنم! از آنجایی که نمی‌توانم همه‌ی نامه‌ها را بخوانم و جواب بدهم، همان طور باز نشده باقی می‌گذارم. هیچ کس تافته‌ی جدا بافته نیست.
afsaneh_&_fatemeh
خوبی آدم‌ها را، برخورد آن‌ها با حرف‌های توهین‌آمیز و بد نشان می‌دهد.
Mithrandir
احتمالاً کار بیهوده‌ای است بخواهم توضیح دهم چه فشاری روی من بود.
Ramtin
«فقط خدا می‌تواند مرا قضاوت کند». آن‌ها می‌توانستند هر حرفی که می‌خواهند بزنند. هر مطلبی که می‌خواستند بنویسند. اما فقط خدا می‌توانست مرا قضاوت کند.
Reza
فکر نکن آدم خاصی هستی!
محدّثه
جلسات تمرین به اندازه مسابقه مهم هستند. نمی‌توانی در تمرین نرم باشی و بخواهی مسابقه را محکم بازی کنی.
معین کرمانی
مسلماً منظورم این نیست که شبیه من باشید، زلاتان باشید. می‌گویم خودتان باشید،
معین کرمانی
قبل از اینکه صاحب فرزند بشوم، هیچ نقطه ضعفی نداشتم.
معین کرمانی

حجم

۹۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

حجم

۹۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۷۶,۰۰۰
۲۰%
تومان