کتاب پلنگ

پلنگ از پرفروش‌ترین رمان‌های نیویورک تایمز و نوشته یو نسبو، نویسنده نروژی خالق داستان‌های جنایی است. این اثر یکی از رمان‌های مجموعه جنایی هری هول است که کارآگاهی قهار و همیشه مشکوک به همین نام داستان‌های مجموعه را پیش می‌برد.

درباره کتاب پلنگ

هری هول، کارآگاه جنایی در کتاب پلنگ ماجرای قتل دو دختر نوجوان را دنبال می‌کند. این دو دختر بر اثر خونریزی زخم‌خای داخل دهانشان خفه شده‌اند. اداره مرکزی بررسی جرایم ملی در حال کار کردن روی این پرونده است و در صورت موفقیت بدون دخالت پلیس، جایگاهش ارتقا خواهد یافت و دایره جنایی جایگاه بالای خود را در رسیدگی به پرونده‌های قتل از دست خواهد داد. در این میان هری هول باید با حل معمای قتل دختران رتبه دایره جنایی را حفظ کند.

 خواندن کتاب پلنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به رمان‌های جنایی و پلیسی را به خواندن کتاب پلنگ دعوت می‌کنیم.

درباره یو نسبو

یو نسبو نویسنده و موسیقیدان نروژی متولد سال ۱۹۶۰ است.  او در نوجوانی دوست داشت فوتبالیست شود اما زانویش آسیب دید و نتوانست ادامه دهد. بعد از خدمت سربازی به دانشکده اقتصاد رفت و آنجا با دوستانش یک گروه موسیقی راک راه انداخت و همزمان در کارگزای بورس هم کار می‌کرد. او دو آلبوم تولید کرد که باعث محبوبیتش در دنیای موسیقی شد. نسبو در کنار موسیقی به ادبیات هم روی آورد  و در حالی که زیاد سفر می‌کرد هرجا وقتی فراغتی داشت داستان‌هایش را می‌نوشت. او در کنار کارهای هنری و ادبی، یک موسسه خیریه هم به نام قهرمان محبوب کتاب‌هایش، هری هول  راه انداخت تا به سوادآموزی کودکان محروم کمک کند.

از آثار دیگریو نسبو می‌توان به خفاش، چن برف، خورشید نیمه‌شب و رمان اقتباسی مکبث اشاره کرد.

نسبو تا به حال نامزد و برندهٔ چندین جایزهٔ معتبر بین‌المللی از جمله جایزهٔ ادگار (۲۰۱۰)، جایزهٔ کتاب کودکان آرک (۲۰۰۷) و جایزهٔ پیر گینت (۲۰۱۳) شده‌است.

 بخشی از کتاب پلنگ

روزها کوتاهند. بیرون هوا هنوز روشنه؛ اما این‌جا، داخل اتاق من، همیشه تاریکه. زیر نور آباژور، عکس آدم‌هایی که روی دیواره، به نظر هیجان‌انگیز و از همه‌جا بی‌خبر میاد. با همه‌ی این تفاسیر، اونا توقع دارن که همه‌ی زندگیِ پیش روشون، اقیانوسی کاملاً آرام فارغ از زمان، بی‌دردسر و ملایم باشه. این تکه‌ها رو، از روزنامه‌هائی که جزییات جسد خونین پیدا شده را نوشته بودند یا از داستان‌های غم‌انگیز خانواده‌ی مصیبت‌زده، بریدم. خودمو با عکسی از اوج جوانیش و لبخندی جاودانه که بر لب داشته، قانع می‌کنم. عکسی که فامیل یا یه دوست به روزنامه‌نگاری سمج داده بود.

پلیس چیز زیادی نمی‌دونه. هنوز نمی‌دونه؛ اما به زودی خیلی چیزها برای بررسی خواهند داشت.