کتاب شرورترین دختر مدرسه؛ جلد سوم
معرفی کتاب شرورترین دختر مدرسه؛ جلد سوم
مجموعه سهجلدی شرورترین دختر مدرسه نوشته انید بلایتون، داستان بلندی درباره شرارتها و دردسرهای یک دختربچه لوس و خودخواه به اسم الیزابت در مدرسه شبانه روزی است.
خلاصه کتاب شرورترین دختر مدرسه
الیزابت دختر زیبایی است، با چشمان آبیِ خندان و موهای فرفری قهوهای پُررنگ. او در تمام زندگیِ خود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد. شش معلم سرخانه تا بهحال برای آموزش او آمدهاند و رفتهاند، ولی هیچکدام نتوانستند او را حرفگوشکن و خوشرفتار بار بیاورند. نظر همه این بود که الیزابت میتواند یک دختر کوچولوی خوب باشد، ولی فقط به فکر این است که به جلد شیطان فُرو رود و از این بابت خوشحال و مغرور است. پدر و مادر الیزابت تصمیم میگیرند که او را به مدرسه بفرستند و یک روز صبح این موضوع را به او اعلام میکنند، اما الیزابت به آنها هشدار میدهد که اگر او را به مدرسه بفرستند آنقدر شیطنت و کارهای بد میکند که مجبور شوند دوباره او را به خانه برگردانند. تمام سه جلد شرورترین دختر مدرسه درباره دردسرهایی است که الیزابت در مدرسه شبانهروزی وایتلیف درست میکند.
خواندن کتابهای شرورترین دختر مدرسه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر برای نوجوانان نوشته شده است و اثری است هیجان انگیز و در نهایت پندآموز.
درباره انید بلایتون
انید بلایتون نویسنده انگلیسی محبوب کودکان و نوجوانان بود که برای بچهها شعر و داستان مینوشت. مجموعه داستانهای مری پولاک او معروفاند.
بلایتون در سالهای پایانی عمرش فعالیتهای ادبیاش را کم کرد و در نهایت حافظهاش را از دست داد. او که متولد ۱۸۹۷ بود، در سال ۱۹۶۸ از دنیا رفت. بلایتون در زمان مرگ یکی از سه نویسندهای بود که آثارشان به بیشترین زبانهای دنیا ترجمه شده است.
مجموعههای پنج مشهور، برجهای مالوی، هفت رازدار و ماجرا از نوشتههای آنید بلایتون برای کودکان است.
جملاتی از کتاب شرورترین دختر مدرسه، جلد سوم
آرابلا و الیزابت اصلاً نمیتوانستند باهم کنار بیایند. الیزابت در وجود آرابلا هیچچیز دوستداشتنیای نمیدید و بهنظر میرسید هر چیزی که آرابلا از آن نفرت دارد، در وجود الیزابت هست.
متأسفانه مادر الیزابت، آرابلا را دوست داشت. دخترک اخلاق و رفتار بسیار مناسبی داشت: همیشه هنگام ورود خانم آلن به اتاق از جایش بلند میشد، در را برای او باز و بسته میکرد و خیلی مؤدبانه وسایل او را میآورد و برایش حمل میکرد.
هر چه آرابلا مؤدبانهتر رفتار میکرد، الیزابت شلوغتر میشد، تا جایی که خانم آلن شروع به گفتن چیزهایی کرد که الیزابت را از کوره بهدر میبرد.
«ای کاش تو هم مثل آرابلا خوشاخلاق بودی عزیزم! چهقدر دلم میخواست آرامتر وارد اتاق شوی! کاش صبر میکردی حرفم تمام شود بعد حرفت را میزدی...»
تمام این حرفها الیزابت را عبوستر از قبل میکرد. آرابلا همهٔ اینها را میدید و به روش نرم و مؤدب خود، از آشکار شدن تفاوتهای میان خود و الیزابت، لذت میبرد.
یک هفته گذشت. همه، حتی آشپز نسبتاً خشن خانه، آرابلا را دوست داشتند. یک روز وقتی آرابلا از آشپزخانه بیرون آمد و گفت که خانم جنکس میخواهد بعدازظهر کیک مورد علاقهٔ او را بپزد، الیزابت به او گفت: «او تو را فقط بهخاطر اینکه برایش خودشیرینی میکنی دوست دارد.»
حجم
۱۳۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۱۳۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
نظرات کاربران
خیلی زیبا و آموزنده😘😻😚❤️💋
بی نظیر بود👌👌👌
داستان خوبی داشت راجب حل مسئله و روش های حل مسئله بود کتاب خوبیه کاش طاقچه نه جلدی بعدیش هم بذاره اسم اصلی کتاب the negativest girl هست
خیلی خیلی خیلی کتاب زیبایی بود ۵تا ستاره کمشه ⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐
عالی کتاب جذاب و آموزنده ای هست این هم بقیه ستاره هاش🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
هر سه جلد عالی بود واقعا من الیزابت را درک میکردم و کتابی که انسان بتونه درک کنه عالی و جذاب هست متن روان و خوبی داشت و قابل تعریف های زیادی هست که باید بهتون بگم من خیلی دوست داشتم
عالی و بی نظیر بود. (البته با چاشنی شرارت) که همون لذت بخش و شیرینش می کرد.😊
جذاب و آموزنده
داستانی متفاوت و جذاب🤩🤩😍😍
خیلی خوب بود .