
کتاب دوریس فیلی که نمی خواست دیده شود
معرفی کتاب دوریس فیلی که نمی خواست دیده شود
کتاب دوریس فیلی که نمیخواست دیده شود نوشتهی لو کله و با ترجمهی نیلوفر کشتیاری، اثری تصویری و داستانی برای کودکان است که نشر کتاب چ آن را منتشر کرده است. این کتاب با تصویرگریهای رنگی و جذاب، داستان فیلی به نام دوریس را روایت میکند که بهدلیل رنگ قرمز خاصش همیشه در معرض توجه قرار میگیرد و از این موضوع احساس ناراحتی دارد. دوریس تلاش میکند در میان پرندهها، گلها و ماهیها خودش را پنهان کند تا کمتر دیده شود، اما هر بار بهنوعی دوباره به چشم میآید. این داستان کوتاه و مصور، با زبانی ساده و تصاویری گویا، به موضوع خجالت و پذیرش خود میپردازد و برای گروه سنی کودک مناسب است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دوریس فیلی که نمی خواست دیده شود
کتاب دوریس فیلی که نمیخواست دیده شود نوشتهی لو کله، داستانی کودکانه با محوریت احساس خجالت و تلاش برای پنهانماندن است. این کتاب با تصویرگریهای رنگارنگ و صفحات کوتاه، ماجرای فیلی به نام دوریس را دنبال میکند که بهدلیل رنگ قرمز متفاوتش همیشه مورد توجه قرار میگیرد. ساختار کتاب بهگونهای است که هر صفحه، دوریس را در موقعیتی تازه قرار میدهد؛ او در هر مرحله سعی میکند با محیط اطرافش یکی شود و از نگاه دیگران دور بماند. اما هر بار اتفاقی رخ میدهد که دوباره دیده میشود. در پایان، دوریس بهجای فرار از دیدهشدن، خودش را همانطور که هست میپذیرد. این کتاب با روایت ساده و تصاویر گویا، به موضوعاتی مانند تفاوت، پذیرش خود و کنارآمدن با احساس خجالت میپردازد و برای کودکان و خانوادهها قابل استفاده است.
خلاصه کتاب دوریس فیلی که نمی خواست دیده شود
داستان دوریس فیلی که نمیخواست دیده شود با معرفی دوریس آغاز میشود؛ فیلی قرمز که بهدلیل رنگش همیشه بهراحتی دیده میشود و از این موضوع ناراحت است. دوریس دوست ندارد در مرکز توجه باشد و مدام تکرار میکند: «اینقدر به من نگاه نکنید!» او برای پنهانشدن، به جمع پرندهها میپیوندد و سعی میکند خودش را میان آنها مخفی کند. مدتی احساس آرامش دارد، اما با رفتن پرندهها دوباره تنها و دیده میشود. سپس دوریس به دشتی پر از گلهای رنگارنگ میرود و خودش را میان گلها پنهان میکند. اما با ریختن گلبرگها، باز هم دیده میشود. این روند در برکهای با ماهیهای رنگی هم تکرار میشود؛ دوریس میان ماهیها شنا میکند، اما با ظاهرشدن یک ماهی بزرگ و پراکندهشدن ماهیها، دوباره تنها و قابلدیدن میشود. در نهایت، دوریس به جایی میرسد که همهچیز قرمز است و برای اولینبار کاملاً پنهان میشود. اما پس از مدتی، متوجه میشود که دیگر برایش مهم نیست دیده شود و از خودش بودن احساس خوبی دارد. در پایان، دوریس با اعتمادبهنفس میگوید: «به من نگاه کنید!» و با کرگدنی آبی روبهرو میشود که او هم از دیدهشدن ناراحت است. داستان با این پیام تمام میشود که هرکسی ویژگیهای خاص خودش را دارد و پذیرش این تفاوتها میتواند باعث آرامش و شادی شود.
چرا باید کتاب دوریس فیلی که نمی خواست دیده شود را بخوانیم؟
این کتاب با روایت ساده و تصاویر رنگارنگ، به موضوع خجالت و تفاوتهای فردی میپردازد و به کودکان کمک میکند احساسات خود را بهتر بشناسند. داستان دوریس، فرصتی برای گفتوگو درباره پذیرش خود و کنارآمدن با تفاوتها فراهم میکند. همچنین، ساختار تکرارشونده و تصویرگریهای جذاب، توجه کودکان را جلب میکند و آنها را به مشارکت در داستان تشویق میکند. این کتاب میتواند به والدین و مربیان کمک کند تا درباره احساس خجالت و راههای کنارآمدن با آن با کودکان صحبت کنند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کودکانی که احساس خجالت یا متفاوتبودن دارند، والدین و مربیانی که بهدنبال راهی برای گفتوگو درباره پذیرش خود و تفاوتها هستند و همچنین علاقهمندان به داستانهای تصویری کودکانه پیشنهاد میشود.
حجم
۲۰٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه
حجم
۲۰٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه
