دانلود و خرید کتاب شهر خرس ها فردریک بکمن ترجمه میعاد جهان‌تیغ
تصویر جلد کتاب شهر خرس ها

کتاب شهر خرس ها

معرفی کتاب شهر خرس ها

شهر خرس‌ها، جدیدترین اثر فردریک بکمن، نویسنده‌ی مشهور سوئدی درباره‌ی آدم‌ها، خاطرات و عشق‌ها است. این کتاب را میعاد جهان‌تیغ به فارسی برگردانده است و انتشارات علمی آن را منتشر کرده است. 

درباره‌ی شهر خرس‌ها

شهر خرس‌ها داستان جدید فردریک بکمن است. داستان درباره‌ی روابط آدم‌ها با یکدیگر و چگونگی تغییر این روابط است. در شهری که همه مردم آن، دوستدار و علاقه‌مند ورزش حاکی هستند، مهمانی مخفیانه‌ای برپا می‌شود. این مهمانی را کاپیتان ثروتمند تیم، کوین برگزار کرده است و همه جوانان هم به آن دعوت دارند. اما اتفاق عجیبی که در مهمانی رخ می‌دهد باعث بهم ریختگی اوضاع و دو دستگی مردم شهر می‌شود تا جایی که فراموش می‌کنند چطور باید راه صحیح را پیدا کرد و در آن قدم گذاشت...

مسائل مختلف انسانی نظیر صداقت، رفاقت، پشتکار، تیم در مقابل فرد، تلاش و درست رفتار کردن، جزء موضوعات محوری کتاب هستند که به فراخور از زبان یا در رفتار شخصیت‌ها ملاحظه می‌شود.

کتاب شهر خرس‌ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شهر خرس‌ها برای دوست‌داران داستان و رمان از نویسندگان خارجی و همینطور علاقه مندان به آثار بکمن، جذاب و خواندنی است. 

درباره‌ی فردریک بکمن

کارل فردریک بکمن نویسنده و وبلاگ‌نویس سوئدی‌ست که در دوم ژانویه ۱۹۸۱ در استکهلم به دنیا آمده است. پیش‌ترها شهرت بکمن در سوئد به‌خاطر وبلاگ‌نویسی بود. او برای روزنامه‌های مختلف مقاله می‌نوشت و همکاری‌اش را با مجله مترو هم شروع کرد. 

 در سال ۲۰۱۲ کتاب مردی به نام اوه را نوشت که همان سال بیش از ۶۰۰ هزار نسخه از آن فروش رفت. این کتاب در حال حاضر به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده، رتبه اول پرفروش‌های سوئد و نیویورک تایمز را از آن خود کرده و فیلم برگرفته از کتاب با همین نام در ۲۰۱۶ در سینماهای جهان اکران شد. ترجمه فارسی رمان مردی به نام اوه توسط نشرنون، تندیس و چشمه منتشرشده‌است که در ایران نیز با استقبال زیادی روبرو شده‌است. او با همسر ایرانی خود دو فرزندش ساکن سوئد است. از آثار دیگر او می‌توان به تمام آنچه پسر کوچولویم باید درباره دنیا بداند، مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است، بریت ماری اینجا بود و شهر خرس‌ها اشاره کرد.

جملاتی از کتاب شهر خرس‌ها 

نیمه‌شب یکی از آخرین روزهای ماه مارس، نوجوانی تفنگ دولول را برداشت، به جنگل گام نهاد، تفنگ را بر پیشانی فرد دیگری گذاشت و ماشه را کشید.

این اثر داستانی است برای اینکه بدانیم چگونه به اینجا رسیدیم.

بنگ - بنگ - بنگ- بنگ- بنگ.

روز جمعه است، اوایل ماه مارس و هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده. همه منتظرند. فردا، تیم نوجوانان باشگاه هاکی در نیمه‌نهایی بزرگ‌ترین مسابقات کشور، مسابقه دارد. چنین مسئله‌ای چقدر می‌تواند اهمیت داشته باشد؟ البته که در بیشتر جاها، خیلی مهم نیست؛ اما بیرتاون مانند بیشتر جاها نیست.

بنگ. بنگ. بنگ - بنگ - بنگ.

شهر، مانند همیشه، زود از خواب بلند می‌شود؛ شهرهای کوچک برای اینکه شانسی در دنیا داشته باشند باید زود دست‌به‌کار شوند. ردیف ماشین‌های پارک شده در پارکینگ کارخانه کاملاً زیر برف پوشیده شده‌اند؛ مردم درحالی‌که چشمانشان نیمه‌باز و مغزهایشان نیمه بسته است با سکوت در صف ایستاده‌اند و منتظرند تا کارت‌های الکترونیکی‌شان، هویتشان را به دستگاه زمان‌بندی اثبات کند. به صورت خودکار، برفاب را از چکمه‌هایشان تمیز می‌کنند و صدای دستگاه سخنگو را می‌شنوند در حالی که منتظر انتخاب دارو – کافئین یا نیکوتین یا شکر- هستند تا وارد شوند و بدنشان حداقل تا زمان اولین وقت استراحت وظیفه خود را انجام دهد....

معرفی نویسنده
عکس فردریک بکمن
فردریک بکمن

فردریک بکمن نویسنده، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس مشهور سوئدی است که در سال ۲۰۱۳ به عنوان موفق‌ترین نویسنده‌ی سوئد انتخاب شد و اغلب افراد نام او را به واسطه‌ی رمان مشهور و اثرگذارش، مردی به نام اوه شنیده‌اند. اگرچه بکمن امروزه به عنوان یکی از مشهورترین نویسندگان سوئدی شناخته شده است، با این حال مسیری که او در این راستا طی کرد مسیری پرپیچ‌وخم، قابل تامل و خواندنی است.

کاربر ۲۰۶۳۳۱۰
۱۳۹۹/۰۶/۰۱

با خوندن این کتاب بکمن متوجه شده همه جای دنیا دیدگاه نسبت به تجاوز مشابه!!! و خیلی متاسف شدم که حتی زنان و دختران اون شهرم بر علیه اون دختر قربانی بودن... یکی از خوبیهای کتابای بکمن این که وقت آدم

- بیشتر
نازنین حنیفه زاده
۱۳۹۸/۰۸/۲۹

کتاب "ما در برابر شما" ادامه ی این کتاب هست، البته من کتاب انتشارات نون رو خوندم و این ترجمه رو ندیدم ولی کتاب های بکمن واقعا زیبان...انتهای داستان ها انگار آدم هایی به زندگیتون اضافه شدن...کمتر پیش میاد شخصیت های

- بیشتر
A PERSON
۱۴۰۰/۰۱/۰۳

اول درمورد متن کتاب باید بگم این کتاب دوترجمه داره یکی همین کتاب و دیگری یه کتاب باجلد ابی رنگ که هردوش تو طاقچه هس ؛ این یکی سانسور نشده ولی با متنی کمی غیرروان و کلمات به هم چسبیده

- بیشتر
مردی باعینک یک چشم
۱۳۹۹/۰۸/۲۶

فردریک بکمن به واسطه ی 《مردی به نام اوه》 برای خوانندگان فارسی زبان، نویسنده ای نام آشناست. اگر در 《مردی به نام...》 با تعداد کمی شخصیت روبرو بودیم، در《شهرخرسها》با تعدد شخصیتها روبروییم که البته نویسنده در پرداختشان به هیچ وجه

- بیشتر
Fatemeh7
۱۴۰۱/۰۷/۰۵

وقتی تازه مردی به نام اوه اومده بود، من هم مثل خیلی‌ها بلافاصله خریدم و خوندمش. داستان جالبی داشت اما بعد از تموم شدنش با خودم گفتم فکر نمی‌کنم دیگه هیچوقت سراغ کتاب‌هایی که با قلم بکمن باشه برم. چند وقت

- بیشتر
°•SOMY•°
۱۳۹۸/۱۱/۲۹

مثل بقیه ی کتاب هاش عالیه واقعا. قلمش واقعا خیلی خوب و روون و خوندنیه. اگه بتونید واقعا درون داستان قرار بگیرید و درکش کنید خیلی حرفا واسه گفتن داره نه تنها این کتاب ک همه ی کتاب هاش چ

- بیشتر
hamideh noohpisheh
۱۳۹۹/۰۴/۲۰

این کتاب هم مانند کتاب بریت‌ماری... در مورد ورزش و شهری دورافتاده و بچه‌ها و نوجوانان هست ولی پرداخت داستانی بهتری دارد. شخصیت‌ها و خود داستان بهتر روایت می‌شوند و پیچیده‌ترند. متاسفانه این ترجمه جالب نبود. اشکالات متعدد ویرایشی و به هم

- بیشتر
♦️Atimah♦️
۱۳۹۸/۱۲/۰۱

کتاب فوق‌العاده اس و ترجمه اش یکی از بهترین ترجمه ها بود با خوندنش واقعا خودمو توی داستان حس میکردم ونقش میگرفتم عالی بود💞

رها
۱۴۰۰/۰۷/۰۳

خلاصه ی کتاب رو بقیه نوشتن.ترجمه و متن عالی بود فقط مشکل اینه که تایپیست به اسپیس انگار اعتقاد نداشته خیلی از کلمه ها بهم چسبیده بودن:(

ر.د.ب
۱۴۰۰/۱۲/۲۳

این کتاب سانسور کمتری داشت نسبت به ترجمه خانم رعایی ولی متاسفانه سخت میشد خوندش. ویراستاری افتضاح بود و کلمات به هم چسبیده بودند. از وسط کتاب با ترجمه خانم رعایی و نسخه اصلی انگلیسی ادامه دادم. مشکل ترجمه خانم

- بیشتر
چیزی که می‌سازی، دیگران می‌توانند نابود کنند. درهرحال، بساز. چون در پایان، مسئله میان تو و خداوند است. هیچ‌گاه میان تو و دیگران نبوده.
fifi
کلمات چیزهای کوچکی نیستند.
_.4mahbubeh._
پدر یا مادر بودن باعث می‌شود احساس کنید پتویی هستید که همیشه کوچک است. مهم نیست چقدر سخت تلاش کنید تا همه را بپوشانید، همیشه کسی دارد یخ میزند.
zahra
زمان همیشه به یک میزان حرکت می‌کند، تنها احساسات هستند که سرعت مختلف دارند. هرروزمی‌تواند یک عمر زندگی باشد یا یک تپش قلب، بستگی دارد که آن را با چه کسی بگذرانید.
Mahya☔
«وقتی بچه بودم، بابام عادت داشت وقتی شیر رو زمین می‌ریزممن رو بزنه. این کارش به هم یاد نداد که چیزی نریزم. باعث شد از شیر بترسم. اینو یادت باشه لئو.»
Amir Hasany
تنها راه مقابله با ترس از تاریکیِ بیرون این است که در درون خودت، تاریکی بزرگ‌تری پیدا کنی.
Amir Hasany
اما این روزها تقریباً همه از خودشان می‌پرسند آیا واقعاً ممکن است. ادامهٔ زندگی در اینجا. از خودشان می‌پرسند آیا چیزی باقی‌مانده است، جدا از اموالی که به نظر می‌رسد با سرعت دما از ارزششان کم می‌شود.
رها
«ما بازنده‌های بد هستیم چون بازنده‌های خوب کسانی هستند که به باختن عادت دارند!»
Haiku
به پا داشتن کفشِ اسکیت هیچ‌وقت برایش عجیب نبود. کاملاً برعکس، وقتی یک جفت کفش معمولی به پا می‌کند، احساس می‌کند دریانوردی است که پا بر ساحل گذاشته و از دریا دور شده.
parisa_msi
وقتی‌که اولین دستمزدش به حسابش واریز بشود، وسایل نظافت را از مادرش می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد که دوباره آن‌ها را ببیند.
Haiku
اگر صادقی، ممکن است فریبت دهند. درهرحال صادق باش. اگر مهربانی، ممکن است تهمت خودخواهی به تو بزنند. درهرحال مهربان باش. هر کار خیری که امروز انجام دهی، فردا فراموشش می‌کنند. درهرحال کار خیر انجام بده.
Ali Ferdosi
جوانی در سکوت بیرتاون را ترک کرد و وقتی به خانه بازگشت برای کلمات خیلی دیر بود. نمی‌شود در چشمان سنگ‌قبر نگاه کرد و طلب بخشش کرد.
Haiku
جنگیدن سخت نیست. لحظهٔ پرتاب اولین مشت سخت است.
Mahya☔
وقتی خیلی کوچک بود، آنا می‌خواست بازیکن حرفه‌ای هاکی بشود. یک‌فصل در تیم دختران هِد بازی کرد اما آن‌قدربی‌قرار بود که نمی‌توانستگفتهٔ مربیان را انجام بدهد و تمام مدت وارد درگیری می‌شد. سرانجام پدرش به او قول داد اگر مجبورش نکند تا او را به تمرینات ببرد، شکار با تفنگ را به او یاد بدهد. می‌توانست بفهمد که پدرش از اینکه تا این حد متفاوت است شرمنده است و پیشنهاد آموزش شکار آن‌قدر خوب بود که نمی‌توانستنپذیرد. وقتی کمی بزرگ‌تر شد می‌خواستکارشناس ورزشی تلویزیون بشود، سپس دبیرستان شروع شد و یاد گرفت که دخترها نباید در بیرتاون، ورزش را دوست داشته باشند- نه به‌اندازه‌ای که او دوست داشت. نه تا آن حد. نه تا حدی که در مورد قوانین و تاکتیک سخنرانی بکند. دختران نوجوان باید به بازیکنان هاکی علاقه نشان می‌دادند نه هاکی. پس سرش را خم کرد و خودش را وقف ورزش سنتی و واقعی بیرتاون کرد: شرم و سکوت.
A PERSON
یکی از اثرات وحشتناک غم، این است که نبودش را نوعی خودپسندی تعبیر می‌کنیم.
A PERSON
اتاق به‌اندازهٔ کافی ساکت است تا همه صدای شکسته‌شدن قلبش را بشنوند.
Mahya☔
کِرا زمانی را به یاد می‌آورد که از پیتر پرسید چرا همه از مردم شهرهای بزرگ بدشان می‌آید ودر پاسخ شنید: «مردم شهرهای بزرگ به‌اندازهٔ کافی احساس شرم نمی‌کنند.»
امیرمحمد قرائی
اولین بازی واقعی‌اش را آنبعدازظهر انجام داده بود و در ثانیه‌هایآخر دروازه خالی را باز نکرده بود. تیم بیرتاون بازی را دوازده بر صفر برد و هر دوازده گل را کوین به ثمر رساند اما کسی نمی‌توانست او را دلداری بدهد.
Toobakiani
مادرش می‌گفت درک نمی‌کنم کسی بچه داشته باشد و این کار را نکند، چطور می‌شود بدون ترس از دست دادن آن‌ها زندگی کرد. «یک، دو، سه، چهار، پنج، شش» کِرا صدای مادرش را در خانه می‌شنید و هرکدامشان با چشمانبسته دراز کشیده بودند و احساس دیده شدن و شمرده شدن داشتند. یکی از پربهاترین خاطرات کودکی‌اش است.
parisa_msi
اگر صادقی، ممکن است فریبت دهند. درهرحال صادق باش. اگر مهربانی، ممکن است تهمت خودخواهی به تو بزنند. درهرحال مهربان باش. هر کار خیری که امروز انجام دهی، فردا فراموشش می‌کنند. درهرحال کار خیر انجام بده.
Ali Ferdosi

حجم

۴۰۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۰۴ صفحه

حجم

۴۰۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۰۴ صفحه

قیمت:
۷,۰۰۰
۳,۵۰۰
۵۰%
تومان