کتاب پسران سالخورده
معرفی کتاب پسران سالخورده
«پسران سالخورده» مجموعه داستانهایی از حسام الدین مطهری، نویسنده معاصر است.
داستانهای این مجموعه درباره رویاهایی است که محکوم به رویا ماندنند و آدمهایی که درک نمیشوند. درباره روح لطیف و بلند انسانها و خواستهها و رویاهایی که به دلیل بضاعت کم یا درک نادرست به حقیقت نمیرسند.
برای نمونه داستان اول درباره زندگی و حال و روز یک مهاجر افغانستانی است که دوران کودکی و نوجوانیاش را در تهران سپری کرده و حالا در دانشگاه استفورد منتظر پذیرفته شدن در مقطع تحصیلی بالاتر است.
داستان دوم درباره زنی است که رویای صاحب شدن پیانویی را دارد که هر روز پشت ویترین مغازهای میبیند.
داستان سوم درباره مردی شاعر است که دچار فقر شده و نمیتواند نیازهای خانواده کوچک دونفرهاش را برآورده کند و از روحیه شاعرانهاش هم نمیتواند دست بردارد و تن به زندگی روزمره بدهد و...
بخشی از داستان «بانوی پیانو»:
«با اکراه رژ لب My را برداشت و لبش را بیدقت جگری کرد. آقبابا این را دو سال قبل از یک دستفروش خریده بود. همان شب که تولدش بود و مثل هر شب دیگری عادی گذشت. رژ روی لب حرکت میکرد و چشمها آونگوار حرکت بیاشتیاق رژ را دنبال کردند تا از رو رفت. مثل زنهای روس شد. پیش خودش گفت «روسها هم خوشگلاند، پیانو هم مینوازند.» وقتی آناکارنینا را خوانده بود فهمیده بود زنهای روس پیانو میزنند، اما نه همهشان.
«من مال یک جای دیگرم، مال یک زمان دیگر... باید صبحها دیر بیدار بشوم، از ظرفهای چینی صدفی مربای خانگی بردارم و روی نان کرهای بمالم، تا ظهر وقت تلف کنم، عصرها توی باغ خانهام با دخترهایم و دوستانم توی فنجانهای چینی گلقرمز چای بنوشم و از کیکی که آشپز خانه پخته است تکهتکه مزمزه کنم... بعد بروم تو، دامن پیرهنم را کمی جمع کنم، پشت پیانوی سفیدم بنشینم و برای مهمانهایم پیانو بنوازم و با لمس دکمههای سیاه و سفید هر غمی را از سر باز کنم... بعد مهمانها برایم دست بزنند و با صورتهای خندان تحسینم کنند.»»
حجم
۱۰۱٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۰۱٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
نظرات کاربران
پسران سالخورده مجموعه ۱۳ داستان کوتاه روایت شده از زندگی های "عادی" که بیشتر اجتماع ما رو در بر گرفته... اما ! واقعیت اینکه خوشی کم پیداست... تو هر یک از خونه های دل , هزارتوی رنج و روزمرگی در حال پیچیده
کتاب ۲۶۳ از کتابخانه همگانی، همه ی داستان ها در یک سطح نبودند ولی در کل خوب بود و جذاب و البته غمناک !!
خوب بود در کل ارزش یکبار خوندن رو داره
"ما حتی دنبال خوشی هم نیستیم؛فقط می خواهیم قدری کمتر رنج بکشیم..."چارلز بوکوفسکی اگر اینطور چیز ها نوشته شده اند ، فقط برای این نیست که بگویند «درد می کشیم». روز های سخت،روز هایی که بیش از حد توی هیچ شدن
ظرافتِ قلمِ حسام الدین همیشه ارزش خواندن داره. حتی اگه از بدترین مسائل نوشته باشه. اما درون مایهی اکثر داستانها یکسان بود... و فکر میکنم اگر شما این کتاب رو نخوندید، بهتره اول به اسمش توجه کنید. پسرانِ سالخورده. اکثر
فقط اولین داستان جذاب و قالب متفاوتی داشت مابقی تقریبا به هم شبیه بودند. و از یک جایی به بعد داستانها درون مایه یکسانی داشتند. اما چرا باید نویسنده ها که اصولاً اهل تفکرند هم توی داستانشون آدم های کتابخوان را
بعضی داستان هاشون اونقدر برای بنده جالب و دوست داشتنی بود که با تمام وجود اون احساسات تلخ ، غم و اندوهشون رو حس میکردم و همراهشون بغض کردم و چقدر از ته دل نوشته شده بود... قلم بسیار زیبایی داشتند...🌱
نثر ساده همراه با توصیفات زیبا داستان های کتاب هر چی جلوتر میره قشنگ تر میشه
بالاخص داستان «دستنوشتهها» عالی بود.