کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره
معرفی کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره
کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره نوشتهٔ نسیم نیکولاس طالب، دانشمند، آماردان و تحلیلگر ریسک لبنانی - آمریکایی است او نویسنده کتاب پرفروش قوی سیاه است. کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره با ترجمهٔ هادی بهمنی و سعید رمضانی منتشر شده است.
درباره کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره
کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره کتاب پنجم سری کتابهای Incerto نسیم طالب است. «فریبخورده با تصادف»، کتاب اول این مجموعه است که به موضوع تصادفیبودن در دنیا میپردازد، رویدادهایی تصادفی که تأثیر زیادی در زندگی دارند.
کتاب دوم او «قوی سیاه» که بسیار مشهور و پرفروش شد، درباره مدلهای نامعمول در دنیا حرف میزند، مدلهایی که با وجود خود، نمونههای معمول را نامعتبر میکنند، درست مثل یک قوی سیاه که باعث میشود ذهنیتِ «همهٔ قوها، سفید هستند» در لحظهای نامعتبر شود و بعد راجع به این موضوع میگوید که اگر بخش محسوسی از رویدادهای تأثیرگذار دنیا تصادفی بوده و بهنوعی قوی سیاه هستند، چطور میتوان سیستمهایی طراحی کرد (و حتی زندگیای را پیش برد) که آسیب کمتری در این دنیا ببیند و حتی رشد کند؟
کتاب سوم این مجموعه به نام «ضد شکنندگی»، توضیح میدهد که میتوان از این ویژگی تصادفی بودن و وجود قوهای سیاه استفاده کرد و نوعی از زندگی و سیستمها را طراحی کرد که در صورت ضربه دیدن نهتنها آسیب نبیند، بلکه از هر ضربهٔ غیر کشندهای که به آن وارد میشود نفع بیند و وضعیتش بهتر شود. به عبارتی هر روز قدرت ضد شکنندگیاش بیشتر شود.
کتاب چهارم «تخت پروکرستوس» مجموعهای از کلمات قصار است که تقریباً همهٔ آنها را نسیم طالب گفته و بر مبنای ذهنیت کتابهای قبلی، ایدههایی در مورد زندگی روزمره انسانی را به خواننده میدهد.
این چهار کتاب و مباحثشان ما را به کتاب پنجم یا «پوست در بازی» میرساند. وقتی کسی پوست در بازی دارد، یعنی در یک بازی هم در معرض منافع است. کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره ادامه کتابهایی است که معرفی شد. کتابهایی که ترکیبی از مباحث کاربردی، داستان فلسفی و تفاسیر علمی و تحلیلی در زمینه تصادفی بودن و شیوه زندگی است.
«پوست در بازی» چهار موضوع را در یک قالب جمعآوری میکند: (الف) ابهام و قابلیت اطمینان دانستهها (هم از نظر علمی و هم از نظر عملی؛ البته اگر تفاوتی میان این دو باشد) یا به عبارتی غیرمؤدبانه؛ قابلیت چرندیابی، (ب) تقارن در امور انسانی که به معنای انصاف، عدالت، مسئولیتپذیری و بدهبستان است، (ج) اشتراکگذاری اطلاعات در تعاملات، و (د) عقلانیت در سیستمهای پیچیده و در دنیای واقعی.
«پوست در بازی» فقط برای انصاف، بازدهی تجاری و مدیریت ریسک ضروری نیست «پوست در بازی» برای شناخت دنیا نیز ضرورت دارد.
خواندن کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که به دنبال یک زندگی موفق هستند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره
«پس سعی کردیم همان تغییر رژیم را در عراق هم انجام دهیم و شکست مفتضحانهای خوردیم. همان را مجدداً در لیبی امتحان کردیم و اکنون در آنجا، بازارهای بردهفروشی فعال شدهاند. اما هدف «برداشتن یک دیکتاتور» را با موفقیت انجام دادیم. دقیقاً با همین استدلال، یک پزشک میتواند سلولهای سرطانی «میانهرو» را به بیمارش تزریق کند تا میزان کلسترولش بهبود بیابد. این پزشک پس از مرگ بیمار، با افتخار اعلام پیروزی میکند، علیالخصوص اگر پس از مرگ، نشانههای بهبود قابل توجه کلسترول گزارش شوند. اما میدانیم که پزشکها «درمانهای» کشنده را به بیمارانشان اعمال نمیکنند یا به شکلی ناپخته از آن بهره نمیگیرند و حتماً دلیل روشنی برای کارشان وجود دارد. پزشکها معمولاً مقداری پوست در بازی دارند و دارای شناختی مبهم از سیستمهای پیچیده و پشتوانهٔ اخلاقی چند هزار سالهٔ ذره ذره انباشت شده برای اعمالشان هستند.
در ضمن منطق، عقلانیت و تحصیلات را نادیده نگیرید، زیرا استدلالهای منطقیِ مرتبه بالا نشان میدهد که حمایت از تغییر رژیم، همچنین به معنی حمایت از رواج بردهداری یا سایر پسرفتهای مشابه در کشورها نیز هست (چرا که اینها نتایج معمول چنین تغییراتی بودهاند)، مگر این که کسی راهی برای رد همه شواهد تجربی پیدا کند. بنابراین مداخلهجوها نهتنها درک عملی ندارند و هیچگاه از تاریخ درس نمیگیرند، بلکه حتی نمیتوانند استدلال منطقی داشته باشند و صرفاً در سخنانِ با جزئیات گزاف و نیمهانتزاعی خودشان غرق شدهاند.
سه نقص اصلی آنها عبارت است از: (۱) با مفاهیم ایستا فکر میکنند نه پویا، (۲) در ابعاد کم و نه زیاد فکر میکنند، (۳) فقط به اقدام فکر میکنند و واکنشها را در نظر نمیگیرند. این نقصان در استدلال ذهنی که در احمقهای تحصیلکرده (یا بهتر بگوییم نیمهتحصیلکرده) وجود دارد را به طور عمیقتر در کتاب پوشش خواهیم داد. میتوانم هماکنون این سه نقصان را بیشتر توضیح دهم.
نقصان اول این است که آنها نمیتوانند به گامهای ثانویه فکر کنند و از نیاز به آنها آگاه نیستند – در حالی که تقریباً هر کشاورزی در مغولستان، هر گارسونی در مادرید و هر تعمیرکار ماشینی در سانفرانسیسکو میداند که زندگی واقعی از گامهای دوم، سوم، چهارم و n ام تشکیل میشود. نقصان دوم میگوید که آنها نمیتوانند میان مشکلات چندبعدی و نمود تکبعدی آن مشکلات تمایز قائل شوند – مثلاً سلامتی، یک مسئلهٔ چندبعدی است و تعیین میزان کلسترول، یک مفهوم تقلیل یافته مجرد است. آنها متوجه نیستند که، به صورت تجربی، سیستمهای پیچیده دارای مکانیزمهای علّی و معلولی تکبعدی و بدیهی نیستند و در شرایط ابهام نباید سربهسر چنین سیستمی گذاشت. یکی از تبعات چنین نقصانی این است که اقدامات «دیکتاتور» را با نخستوزیر نروژ و سوئد مقایسه میکنند، نه با جایگزینهای محلیاش. سومین نقصان هم میگوید که نمیتوانند تکامل آنهایی که با حمله به آنها کمک میکنیم یا نقشی که بازخوردها بر بزرگنمایی یک فرد دارند را پیشبینی کنند.»
حجم
۸۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۸ صفحه
حجم
۸۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۸ صفحه
نظرات کاربران
خوب...من کل کتاب رو مطالعه کردم محتوای کلی کتاب درباره اینه که مسئولانی که وظیفه ای بر دوش دارن باید در صورت زیان اون ارگان یا جامعه تاوان پس بدن و یا یجورایی مجازات بشن و نه اینکه با یه
موضوع و ایدهی کتاب، حتی میشه گفت روش انتقال مطلب بسیار عالی بود ولی متاسفانه ترجمهی بسیار بدی داره. حیف این کتاب که اینجور خراب شده
به جرأت بدترین ترجمه آیه که توی عمرم خوندم در حدی که تصمیم گرفتم برم زبان اصلی اش رو با سختی بیشتر بخونم، ولی متوجه بشم این کتاب فوق العاده واقعا حیف بود با این ترجمه بسیار بد و دیکشنری طور! چاپ
من بعد از خواندن مطلب محمدرضا شعبانعلی در مورد این کتاب تصمیم گرفتم بخونمش
خلاصه کتاب رو در پادکست بی پلاس گوش کردم که به نظرم جذاب بود، ترغیبم کرد کتاب رو بخرم. کتاب از اصطلاحات زیادی استفاده کرده که برای خوانندگان واضح نیست و ترجمه تحت الفظی کتاب باعث شده، منظور نویسنده رو
اگر میخواین با دیدگاه های نسیم طالب آشنا بشید از این کتاب شروع کنید، تا جایی هم که من خوندم ترجمه خوبی داره
ترجمه کتاب واقعا ضعیفه. نمیدونم بخاطر اصطلاحات و کنایه های زیادی هست که نویسنده استفاده کرده یا ترجمه بد مترجم. خلاصه که خوندنش تجربه خوبی نبود ولی حرفی که میزنه جالبه.
نبوغ و نگاه خاص مولف خیلی زود به چشم میاد. یک متخصص آمار و یک معامله گر حرفه ای با ایده های جامع و مهمی از مدیریت ریسک که سرچشمه هاشون رو در هر حوزه ای می توان دید. ترجمه
کتاب های پروفسور طالب رو نه یکبار که چند بار باید خوند محشره
ترجمه اش خیلی خوبه ولی نویسنده خیلی پراکنده گویی کرده. متنش اصلا روان نیست و ممکنه خیلی ها نفهمن. داخل کتاب پر از کنایه و استعاره است. من بعضی قسمت هارو نفهمیدم ولی اون قسمت هایی که متوجه شدم مفاهیمش