دانلود و خرید کتاب فهرست آرزوها لوری نلسون ترجمه زهرا گلشاهی
تصویر جلد کتاب فهرست آرزوها

کتاب فهرست آرزوها

نویسنده:لوری نلسون
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فهرست آرزوها

آیا اهداف خود را دور از دسترس و رسیدن به آنها را سخت و غیرممکن می‌دانید؟ لوری نسلون‌ اسپیلمن با داستان «فهرست آرزوها» این عقیده شما را تغییر می‌دهد. برت سی و چهار ساله دختری است که به تازگی مادرش را از دست داده است. مادر او مدیر شرکت لوازم آرایشی و بهداشتی بوهلینگر بوده‌است و حالا او به دلیل این که بیشترین سهام را از شرکت دارد، باید آن را مدیریت کند. این موضوع برت را در حالی که مغموم از دست دادن مادرش است در برابر چالشی بزرگ قرار می‌دهد. روزی در شرکت یکی از همکاران مادرش به برت نوشته‌ای را نشان می‌دهد. یک فهرست آرزوها که مادر برت سال‌ها پیش آن را از سطل آشغالی در اتاق دخترش پیدا کرده بود و نامه‌ای که مادر برت در آن از او خواسته بود که فهرست آرزوهایش را کامل کند: «دهانم باز می‌ماند. «شوخی‌تون گرفته!» فهرست را در برابرش تکان می‌دهم. «من این رو بیست سال پیش نوشتم! خیلی دوست دارم به خواستهٔ مامانم احترام بذارم، اما با این اهداف نمی‌شه!» او دست‌هایش را مانند پلیس راهنمایی و رانندگی بالا می‌برد و می‌گوید: «هی، من فقط پیام‌رسانم.» نفس عمیقی می‌کشم و سر تکان می‌دهم. «متأسفم.» در صندلی‌ام فرو می‌روم و پیشانی‌ام را می‌مالم. «آخه چی تو سرش بوده؟» آقای میدار با انگشت شصتش در پرونده جست‌وجو می‌کند و یک پاکت صورتی کم‌رنگ درمی‌آورد. بلافاصله آن را می‌شناسم. لوازم‌التحریر کرِین مورد علاقه‌اش. «الیزایت برات نامه نوشته و از من خواسته با صدای بلند برات بخونمش. ازم نپرس چرا نمی‌دم دست خودت. اصرار داشت بلند برات بخونمش.» مانند بچه‌زرنگ‌ها پوزخندی تحویلم می‌دهد. «بلدی بخونی؟ نه؟» برت حالا در مقابل موضوعی بزرگتر قرار گرفته است. او باید طزبق وصیت مادرش عمل کند و سعی کند به تک تک آرزوهایش برسد.
ن. عادل
۱۳۹۸/۰۶/۲۵

نسخه ی کاغذی کتاب رو خوندم ، برای من که دارم میانسالی رو می گذرانم ، تلنگر خوبی بود یادم باشه که آرزوهایم رو فراموش نکنم

بنفشه آریاراد
۱۴۰۱/۰۹/۲۱

این کتاب نشان می دهد دایره امنی که درست میکنیم برای خودمون گاهی دارد به ضررمان تمام میشه.. ممکنه بخاطر این آرامشی که فکر می‌کنیم داریم‌ با بی رحمی پا روی آرزوها و خواسته های قبلیمون گذاشته باشیم. کتاب برای

- بیشتر
مامانم هر بار مرا در آغوش می‌گرفت و موهایم را نوازش می‌کرد و نجواکنان زیر گوشم می‌گفت: «آسمان دیگری می‌آید عشقم، صبر کن.» و صبح روز بعد که بیدار می‌شدم، انگار معجزه‌ای رخ داده باشد، می‌دیدم پرتوهای کهربایی خورشید از لابه‌لای پردهٔ تور به داخل اتاقم سرازیر شده‌اند.
Ali Shams

حجم

۴۲۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۴ صفحه

حجم

۴۲۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۴ صفحه

قیمت:
۹۲,۵۰۰
تومان