
کتاب صد سال تنهایی
معرفی کتاب صد سال تنهایی
رمان صد سال تنهایی با عنوان اصلی Cien años de soledad و عنوان انگلیسی One Hundred Years of Solitude نوشتهی گابریل گارسیا مارکز، نویسندهی اهل کلمبیا است. این رمان ماجرای چند نسل از خانوادهی بوئندیا را روایت میکند که بزرگ خاندان آنها، خوزه آرکادیو بوئندیا، شهری خیالی را تأسیس میکند و رویدادهای غیرمعمول در آن نسلهای خانوادهی بوئندیا را درگیر میکند. واقعگرایی جادویی رمان، آن را به نمایندهای مهم از ادبیات آمریکای لاتین تبدیل کرد. این کتاب را محمدرضا سحابی ترجمه و نشر جامی منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی کتاب را میتوانید از طاقچه خریداری و دانلود کنید.
درباره کتاب صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز
صد سال تنهایی در ۱۹۶۷ به زبان اسپانیایی منتشر شد. کتاب صد سال تنهایی اثری از گابریل گارسیا مارکز، نویسندهی صاحبنام و محبوب کلمبیایی و از پایهگذاران و توسعهدهندگان مکتب ادبی رئالیسم جادویی است. رمان صد سال تنهایی یکی از مهمترین و والاترین آثار این مکتب مهم ادبی و یکی از اثرگذارترین رمانهای قرن بیستم میلادی است. مارکز پانزدهماه خود را در خانه حبس کرد تا این رمان بیتکرار و تاریخی را خلق کند. این رمان پس از انتشار اولیه به زبان اسپانیایی در سال ۱۹۶۷، رکوردهایی عجیب از فروش و اقبال مخاطبان را بهدست آورد. پس از به بازار آمدن چاپ نخست آن در آرژانتین تنها در طول یک هفته ۸۰۰۰ نسخه از آن فروخته شد؛ یعنی تمام آنچه چاپ شده بود. این روند شگفتآور به هفتهها و سالهای اول انتشار رمان، ختم نشد و در طول سی سال اول انتشار آن، بیش از سی میلیون نسخه از آن به فروش رسید.
راوی دانای کل است و زمینهی داستان در دهکدهای خیالی به نام ماکوندو میگذرد. محور داستان هفت نسل از یک خانواده است که در چرخهای از عشق، تنهایی و انقلاب قرار دارند و هیچکس از گذشته چیزی نمیآموزد. در این رمان اسامی، سرنوشتها و الگوهای شخصیتی مدام تکرار میشوند؛ اما یک چیز همیشه ماندگار وجود دارد: تنهایی. مارکز با تکرار اسامی، شباهت صفات و پرشهای زمانی خواننده را سردرگم و آن را به یکی از لایههای مهم رمان خود تبدیل کرده است. اینکه تاریخ و سرنوشت دائماً میتواند بازآفرینی شود. درونمایهی این رمان تنهایی، چرخهی تکراری تاریخ، پیشگویی و سرنوشت، عشق و گناه است. ماکوندو همچنین استعارهای از کشور کلمبیا و در معنای وسیعتر آمریکای لاتین، چرخش میان دیکتاتوری و فساد و انقلاب و امیدی است که به نابودی ختم میشود.
مارکز از پیشگامان سبک واقعگرایی جادویی است. سبکی که در آن اتفاقات غیرمنطقی در جهانی کاملاً واقعی رخ میدهد و هیچکس تعجب نمیکند. رویدادها کاملاً عجیب هستند، اما با لحن واقعگرایانه روایت میشوند. این امر متأثر از افسانهها و زندگی توأم با جادو در آمریکای لاتین است. آنقدر عجیب که احتمالاً واقعگرایی غربی بهتنهایی نمیتوانست بیانش کند. مارکز با جملههای بلند، روایتهای تودرتوی کتاب را نوشته است. این کتاب باعث شناختهشدن فراگیر ادبیات آمریکای لاتین در جهان شد و تا به حال به بیش از چهل زبان دنیا ترجمه شده است.
خلاصه رمان صد سال تنهایی
هشدار! در این قسمت پایان داستان لو میرود.
ماکوندو دهکدهای است که خوزه آرکادیو بوئندیا و همسرش اورسولا پس از فرار از خانوادهشان بنیان گذاشتهاند. آنها از خویشان خود فرار کردهاند؛ زیرا گمان میرود که فرزندشان به علت پیوند فامیلی دم خوک داشته باشد. تا مدتی، تنها رویداد استثنایی ماکوندو حضور سالانهی کولیها است که اکتشافات علمی مانند آهنربا، تلسکوپ و یخ را به مردم نشان میدهند. رهبر این کولیها ملکیادس است که ارتباط نزدیکی با خوزه آرکادیو دارد. خوزه آرکادیو که عجول و کنجکاو است بر اثر وسواس بررسی اسرار جهان که کولیها به او ارائه میدهند دیوانه میشود. در نسلهای بعد ماکوندو در معرض دید دنیای خارج و دولت قرار میگیرد که تازه استقلال یافته است. انتخاباتی ساختگی میان احزاب لیبرال و محافظهکار در شهر برگزار میشود که در اثر آن آئورلیانو بوئندیا پسر خوزه آرکادیو را وادار به جنگ داخلی علیه دولت محافظهکار میکند و تبدیل به رهبر انقلابی میشود. از آن طرف، فناوریهای جدید به ماکوندو میآید و پای مهاجران خارجی به آنجا باز میشود. اما این رونق اولیه به اعتصاب و قتل کارگران منجر میشود. در پایان، ماکوندو به وضعیتی تقریباً متروک سقوط میکند. تنها بوئندیاهای باقیمانده ناخواسته رابطهای نامشروع آغاز میکنند که ترس همیشگی این خانواده را به واقعیت تبدیل میکند. کودکی به دنیا میآید که دم خوک دارد. در نهایت از این خانواده تنها یک نفر باقی میماند تا بتواند رمزی را که ملکیادس از سالها پیش دربارهی سرنوشت این خاندان پیشبینی کرده و نوشته است بخواند و رمزگشایی کند. متن نشان میدهد که این خاندان صرفاً در چرخهای از پیش تعیینشده زندگی کردهاند.

کتاب صد سال تنهایی چند صفحه است؟
انتشارات جامی این کتاب صدسال تنهایی را در ۴۱۶ صفحه منتشر کرده است.
خواندن و دانلود کتاب صد سال تنهایی با ترجمه محمدرضا سحابی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
صد سال تنهایی نمونهی درخشان سبک واقعگرایی جادویی است. خرید کتاب صد سال تنهایی را به عاشقان این سبک، علاقهمندان به روایتهای لایهلایه، کسانی که خواهان شناخت فرهنگ آمریکای لاتین هستند و از تکرارخوانی خسته نمیشوند پیشنهاد میکنیم.
چرا باید رمان صد سال تنهایی را بخوانیم؟
در این کتاب، جهانی را از منظری تازه و جادویی میخوانیم. جهانی که میگوید دنیا تنها آن چیزی نیست که با چشم میتوان دید. صد سال تنهایی استعارهای از چرخههای تکرارشوندهی تاریخی است که میگوید اگر نفهمیم محکوم به تکرارش هستیم. مضمون اصلی رمان، تنهایی است. آنچه انسان مدرن با آن دستبهگریبان است. بهعلاوه، این رمان نمونهای درخور توجه از سبک و روایت است. مارکز با این رمان توانست حافظهی تاریخی یک قاره را در قالب اسطورهای خانوادگی صورتبندی کند.
اگر به شنیدن کتاب بیشتر از خواندن آن علاقهمندید، میتوانید کتاب صوتی صدسال تنهایی با صدای مهدی پاکدل را از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره نویسنده کتاب صدسال تنهایی؛ گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز نویسنده، روزنامهنگار، فعال سیاسی و ناشر کلمبیایی بود. او متولد ششم مارس ۱۹۲۷ در دهکدهی آرکاتاکا است. او را در آمریکای لاتین با لقب گابو یا گابیتو خطاب قرار میدادند و محبوبیتی غیرقابلوصف در آن منطقه داشت.
او فرزند اول خانوادهای دارای دوازده فرزند بود. مارکز را پدربزرگ و مادربزرگ مادریاش در آراکاتاکا بزرگ کردند. این دو تأثیر عمیقی بر جهتگیریهای سیاسی و نگاه اسطورهای و روایتمحور او داشتند. مارکز در شهر بوگاتا به مدرسه رفت و خاطراتش در آن سنین یکی از مهمتریم منابع الهام برای داستانهایش بوده است. او تحصیلات دانشگاهیاش را در رشتهی حقوق آغاز کرد. حقوق آنچیزی نبود که پاسخگوی روح مشتاق مارکز باشد، این شد که به ادبیات روی آورد. او کار خود را بهعنوان روزنامهنگار آغاز کرد و در کنارش داستانهای کوتاه مینوشت. اولین داستانش را با عنوان «طوفان برگ» در سال ۱۹۵۵ به انتشار رساند. او با اولین داستانهایش توانست تحسین منتقدان را برانگیزد.
مارکز که یک از پیشگامان مکتب رئالیسم جادویی است، با خلق رمانهایی بیبدیل و بیتکرار همچون «صد سال تنهایی»، «پاییز پدرسالار»، و «عشق سالهای وبا» نقشی یگانه در توسعهی این مکتب ادبی ایفا کرد. او بههمین دلیل نوبل ادبیات را در سال ۱۹۸۲ دریافت کرد. کتابهای مارکز به دهها زبان برگردانده شده و میلیونها نفر آثار او را مطالعه کردهاند.
مارکز از منتقدان استعمار و امپریالیسم و از دوستان نزدیک فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا بود. او با مرسدس بارچا ازدواج کرد که تا پایان عمر ازدواجشان دوام آورد و صاحب دو پسر شدند. او در سالهای پایانی دچار آلزایمر شد و در هفدهم آوریل ۲۰۱۴ در مکزیکوسیتی درگذشت. پیکرش را سوزاندند و خاکسترش در کلمبیا نگهداری میشود.

نظرات افراد و مجلههای مشهور درباره صد سال تنهایی
میتوان با اطمینان گفت فهرستی از صد رمان برتر تاریخ نیست، مگر نام کتاب رمان صد سال تنهایی در آن به چشم بخورد. در نظرسنجیهای جهانی بیبیسی، این رمان بارها جزو ده رمان برتر قرن بیستم دیده شد. روزنامهی لوموند فرانسه و مدرن لایبرری آن را در بین تأثیرگذارترین آثار ادبی جهان قرار دادند. همچنین در چهارمین کنفرانس بینالمللی زبان اسپانیایی در مارس ۲۰۰۷ این رمان بهعنوان یکی از آثار مهم زبان اسپانیایی شناخته شد.
نویسندگان بزرگی از این رمان با عنوان شاهکار یاد کردهاند و آن را ستودهاند؛ «ماریو وارگاس یوسا» و «کارلوس فوئنتس» که خود نویسندگان مطرح سبک رئالیسم جادویی هستند، از آن جملهاند.
در مقالهای که نشریهی «گاردین» آن را منتشر کرده، از این رمان با صفت «جادویی» یاد شده، نه از منظر سبک، از این جهت که پس از این همه سال خارقالعاده بهنظر میرسد و از دههی ۱۹۶۰ میلادی تاکنون نسلهای مختلف را به خود جذب کرده است.
در وبگاه «گودریدز» از این رمان اینگونه یاد شده است: «رمانی درخشان، پرفروش و برجسته که داستان خانوادهی بوئندیا را روایت میکند و تضاد آشتیناپذیر بین میل به تنهایی و نیاز به عشق را روایت میکند».
در مقالهای نوشتهی «روبرت کیلی» که در «نیویورکتایمز» منتشر شد، «صد سال تنهایی» ترکیبی از چیزهای عجیب، رموز باستانی، اسرار خانوادگی و تنافضات غریب خوانده شده که منطقی بهنظر میرسد و خواندنش لذتبخش است.
کدام ترجمه از این کتاب را بخوانیم؟ بهترین ترجمه صد سال تنهایی کدام است؟
اولین ترجمه از کتاب صد سال تنهایی به دست بهمن فرزانه صورت گرفت. این ترجمه که در سال ۱۳۵۳ به بازار کتاب ایران وارد شد، روان، خوشخوان، دقیق و قابلاعتماد است و تاکنون با وجود ترجمههای دیگری که ارائه شده، یکی از خواندنیترین آنها است. فرزانه این ترجمه را از روی نسخهی انگلیسی انجام داد. این نسخه بعدها توسط فرزانه اصلاح شد و نشر «امیرکبیر» دوباره آن را منتشر کرد.
«کاوه میرعباسی» دیگر مترجم مطرح این رمان است. او این کتاب را از روی نسخهی اصلی و از زبان اسپانیایی به فارسی برگردانده است. این ترجمهی درخشان و دقیق را انتشارات کتابسرای نیک چاپ کرده است.
«محمدرضا سحابی» نیز این رمان را بهروانی و بادقت ترجمه کرده و انتشارات «جامی» آن را به انتشار رسانده است.
اگر قصد دارید مقایسه کامل ترجمههای مختلف صد سال تنهایی را بخوانید از یادداشت وبلاگ طاقچه با این موضوع دیدن کنید.
اقتباسها از این کتاب
در تئاتر، نقاشی و طراحی، فضای کتاب ۱۰۰ سال تنهایی بهویژه ماکوندو الهامبخش هنرمندان بوده و اقتباسهای آزاد از آن شده است. اما مارکز در طول حیات خود با اقتباس سینمایی از «صد سال تنهایی» موافقت نکرد. پس از درگذشت او و در سال ۲۰۱۹ پسر مارکز اعلام کرد شبکهی نتفلیکس در حال اقتباس سریالی اسپانیاییزبان از رمان «صد سال تنهایی» است؛ این سریال چند فصل دارد، زبان آن اسپانیایی و محل فیلمبرداریاش در کلمبیا است. «شوجی ترایاما» نویسنده و کارگردان ژاپنی نیز، نمایشنامهای بر اساس این رمان نوشته و کارگردانی کرده است.
جوایز کتاب صد سال تنهایی
این رمان مهمترین عامل اعطای جایزهی نوبل ادبیات به مارکز در ۱۹۸۲ بود. جایزهی بهترین رمان خارجی در کشور فرانسه (۱۹۶۹)، جایزهی رومولو گالگوس در ونزوئلا (۱۹۷۱) و جایزهی چیاچیانو در ایتالیا (۱۹۶۹) دیگر جوایز این رمان هستند. این کتاب در کمتر از یک هفته تمام نسخههای منتشرشدهاش را فروخت و توجه بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد. همچنین، گابریل گارسیا مارکز پس از درگذشتش، از سوی رئیسجمهور کلمبیا بهعنوان «بزرگترین کلمبیایی که تاکنون زیسته» شناخته شد.
جملات برگزیدهی کتاب صدسال تنهایی
وقتی آئورلیانو نام محبوبهی خود را به او گفت، پیلارترنرا غشغش خنده سر داد، خندهای که اکنون دیگر فقط به بغبغوی کبوترها شباهت داشت. او از تمام رازهای خانوادهی بوئندیا خبر داشت، زیرا که یک قرن پیشگویی با فال ورق و تجربه به او آموخته بود که تاریخ آن خانواده بهطور اجتنابناپذیری مانند چرخه تکرار میشد، چرخهای که به دور خودش میچرخید و اگر آن پوسیدن علاجناپذیر پیش نمیآمد تا ابد به چرخش خود ادامه میداد.
بخشی از متن کتاب صد سال تنهایی
كولیها در ماه مارس بازگشتند. این بار آنها یك دوربین و یك ذرهبین به بزرگی یك طبل به همراه داشتند و آنها را به عنوان آخرین اختراعات یهودیان شهر آمستردام به نمایش گذاردند. آنها یكی از زنان كولی را در نقطهی دوری از دهكده نشاندند و دوربین را در جلوی چادرها گذاشتند. هر یك از اهالی، فقط با پرداخت پنج رئاله، میتوانست تصویر آن زن را درست در جلوی چشمانش مشاهده كند. ملكیادس میگفت: «علم، فاصلهها را از میان برداشته است. به زودی، بشر میتواند در خانهاش لم بدهد، و هر آنچه را كه در هر نقطهای از جهان در حال وقوع است مشاهده كند.»
حجم
۴۶۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۴۶۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
نظرات کاربران
در ابتدا خاطر نشان میگردد بهترین ترجمه برای این کتاب از آقای بهمن فرزانه ست، ترجمه های دیگر دارای دخل و تصرف های بسیار می باشد. برای شرح این اثر همین بس که 15 ماه زمان نگراش آن به طول
صد ساله دارم میخونمش و هنوز تمومش نکردم😉 از اون کتاباس که یهو صفحه ۱۰۰ به خودت میایی میبینی شخصیتا رو قاطی کردی،نمیدونی کی بچه کیه،کی زن کیه،کی بابای کیه😂 اگر کسی به کتابای مارکز و به سبک رئالیسم جادویی علاقه داره،پیشنهاد
نمیدونم چرا برای من این کتاب خیلی خسته کننده و بی مفهوم هست به هر کسی هم اینو میگم جوری حرف میزنه انگار گناه کردم که از این کتاب خوشم نمیاد وا 😠😒
۲۰ صفحه دیگه از این کتاب برام باقی مونده،از الان دلتنگم،دلتنگه،ماکوندو،اورسولا،سرهنگ آیورلیانو، خوزه آرکادیو،فرناندا،ملکیادوس،رمدیوسه خوشگل،... یاد همشون بخیر خیلی از دوستان گفتن کتاب با فرهنگ ما فاصله داره،اما عقیده شخصی من اینکه ،از مزایای آدمهای کتابخون این هستش که دارای دنیای گسترده
من نسخه کاغذشو خوندم.. توی بی پولی خریدمش .. و موقع خوندنش هر چند صفحه یه بار برمیگشتم، جلد کتابو نگاه میکردم.. میگفتم واقعا تو چرا نوبل گرفتیییی؟ کی به تو نوبل داده؟؟؟ اون قدری هم کتابای جورواجور خونده م
بعد از خوندن این کتاب در یک جمله میتونم اینطور توصیه کنم که هیچوقت گولِ شهرت چیزها رو نخورید! این کتاب نوبل گرفته و جذابیتی که مارکز به لحاظ ادبی برای جایزهدهندگانِ نوبل ادبیات ایجاد کرده به وضوح ناشی از
واقعا نمیدونم بگم خندم گرفت یا بگم متاسف شدم!یادمه دوران کنکور بچه بی سوادا تا 1سوال بلد نبودن میگفتن سوال کنکور اشتباه!مصداق نظراتی دال بر نویسنده صاحب سبک اگر با سلیقه شما جور نشده دلیله این نمیشه ک نویسنده و
برای دوستانی ک کتابخون حرفه ای هستن و دنبال لذت بردن در دنیای داستان ها هستند توصبه میکنم این رمان رو بخونن و با همه سانسور ها و تفصیل ها و اسامی مشابه و اتفاقات گوناگون باز هم به نظرم
یکی از بدترین کتابای عمرم!(البته من صوتیشو گوش دادم)روندی به شدت کسل کننده جوری که وسطاش دیگه فقط می خوندم که تموم شه!حیف پول و وقتم.به هیییییچ عنوان به هیچکس توصیه نمی کنم...نمی دونم واقعا چرا بعضی کتابا اینجوری بلد
کتاب صد سال تنهایی ، کتابی است که باید کتابخوان حرفه ای باشی و حافظه ی قوی داشته باشی تا بتونی ازش لذت ببری چون شخصیت های زیاد و با اسم های پیچیده و طولانی و شبیه به هم دارد