دانلود و خرید کتاب نجیب‌زاده کوچک فرانسس هاجسن برنت ترجمه پرستو عوض‌زاده
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب نجیب‌زاده کوچک

کتاب نجیب‌زاده کوچک

معرفی کتاب نجیب‌زاده کوچک

درون‌مایه‌ی اکثر داستان‌های خانم فرانسیس هاجسن برنت (۱۸۴۹ ـ ۱۹۲۴) نویسنده انگلیسی «نجیب‌زاده کوچک»، رسیدن از قعر فقر به اوج ثروت است. چهار سال بعد از این که فرانسیس به دنیا آمد، پدرش درگذشت و خانواده‌اش گرفتار فقرِ وحشتناک محلهٔ فقیرنشین منچسترِ دورهٔ ویکتوریا شد. فنی کوچک با نوشتن داستان از محیط وحشت‌انگیز پیرامونش می‌گریخت. بعد از فراز و فرود بسیار و مهاجرت به آمریکا در سال ۱۸۷۳ فرانسیس با دکتر برنت ازدواج کرد و با نام خانوادگی او به شهرتی جهانی در داستان‌نویسی برای کودکان رسید. خانم برنت روی هم رفته، بیش از چهل کتاب برای کودکان و بزرگ‌سالان نوشته‌است. او چند داستان کلاسیک برای کودکان نوشت که به ویژه دو تا از آنها یعنی رمان باغ مخفی و نجیب‌زادهٔ کوچک مشهورند. نجیب‌زادهٔ کوچک به عنوان «بهترین روایت از داستان سیندرلا به شیوهٔ نگارش مدرن» معرفی شده‌است: آن روز وقتی سدریک به خانه برگشت، از مادر پرسید: «عزیزترین (پدر همیشه مادر را «عزیزترین» صدا می‌زد و به همین خاطر، پسرک این کلمه را یاد گرفته بود)، عزیزترین! حال پدرم بهتره؟» او احساس کرد دست‌های مادرش می‌لرزند. پس، سرش را برگرداند و به صورت او نگاه کرد. چیزی در صورتش بود که باعث شد سدریک احساس کند دارد گریه‌اش می‌گیرد. ـ عزیزترین، حال پدر خوبه؟ در آن لحظه، ناگهان قلب کوچک مهربانش به او گفت که بهتر است هر دو دستش را دور گردن مادر حلقه کند، او را چندین بار ببوسد و گونه‌های نرم و لطیفش را به گونه‌های او بچسباند. این کار را هم کرد و مادر صورتش را روی شانه‌های او گذاشت و زار زار گریست؛ او طوری سدریک را بغل کرده بود که انگار دیگر هیچ‌وقت نمی‌خواست بگذارد او دوباره برود. مادر هق‌هق‌کنان گفت: «آره، حالش خوبه. اون خیلی‌خیلی خوبه، ولی ما... ما حالا غیر از همدیگه، هیچ کسی رو نداریم، هیچ کسی رو.» سدریک، با اینکه کوچک بود فهمید که پدرِ جوان، خوش‌قیافه و قدرتمندش دیگر برنمی‌گردد. فهمید که او مرده است.

rose
۱۳۹۹/۰۷/۰۷

عالیه

بوک تاب
۱۴۰۱/۰۱/۱۶

کتاب کلاسیک کودکانه. چیزی مثل سارا کورو. داستان ساده،اما تمیز و خوبی داره و فیلم قشنگی هم از روش ساخته شده.

niloofar
۱۳۹۸/۰۱/۱۰

داستان نسبتا خوب بود یه مقدار اغراق شده بود که برای کودکان شاید خوب باشه ولی ترجمه بعضی جاها واقعا مشکل داشت، یه سری از جمله ها کاملا نامفهوم بودن

شیوا
۱۴۰۲/۰۸/۲۸

سال ها قبل سریالشو دیدم و همیشه توی ذهنم بود. خیلی اتفاقی کتابشو پیدا کردم و از خوندنش خیلــــــــــی لذت بردم... از اون داستان های حال خوب کنه، مثل یه زنگ تفریح می مونه. اصلا هم مهم نیست که مال

- بیشتر
soha_rj
۱۴۰۲/۰۸/۰۷

فضای دلپذیر و روشن و پرنوری داشت .. ولی به نظرم بیشتر برای نوجوان ها و حتی بزرگسالان خوبه و خیلی مناسب کودکان نیست چون خیلی رو ویژگی های ظاهری و زیبایی سدریک تاکید داشت( موهای فر طلایی و پوست

- بیشتر
Raziyeh Ramezani
۱۳۹۹/۱۰/۲۹

عالی

Ava
۱۳۹۹/۰۶/۲۰

واقعا لذت بردم از خواندن این کتاب

سدریک ادامه داد: «شما گفتی که بهشون اجازه نمی‌دادی روی جعبه‌های بیسکویتت بنشینن.» آقای هابز قاطعانه جواب داد: «همین‌طوره! جدی گفتم. بذار امتحانش کنن همین‌طوره!» ـ اما آقای هابز، یکی از اونا همین‌الان نشسته روی این جعبه! آقای هابز تقریباً از روی صندلی‌اش پرید بالا و فریاد زد: ـ چی؟ سدریک با تواضع و سادگی خاصی گفت: «من یکی از اونا هستم یا قراره باشم. نمی‌خوام شما رو گول بزنم.»
park violet

حجم

۲۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۷ صفحه

حجم

۲۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۷ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان