دانلود و خرید کتاب قهوه استانبول نیکو می سوزد علی‌اکبر شیروانی
تصویر جلد کتاب قهوه استانبول نیکو می سوزد

کتاب قهوه استانبول نیکو می سوزد

معرفی کتاب قهوه استانبول نیکو می سوزد

«قهوهٔ استانبول نیکو می‌سوزد» توصیف شهر استانبول به روایت مسافران دورهٔ قاجار در سفرنامه‌های آنان، به کوشش علی‌اکبر شیروانی گردآوری شده‌است. این اثر یکی از کتاب‌های مجموعه جذاب «تماشای شهرِ» نشر اطراف است که هدفش معرفی کلان‌شهرهای دنیای عصر قاجار از نگاه مسافران ایرانی است. در این کتاب با استانبول از نگاه مسافران ایرانی که معمولا از بزرگان و توان‌مندان دوره قاجار بودند و هنگام سفر یادداشت و سفرنامه می‌نوشتند، همچون حاج سیاح، افشار ارومی، فرهادمیرزا و... آشنا خواهیدشد. چه بهتر که گوشه‌هایی از سفرنامه‌ی شاه ایران، ناصرالدین‌شاه را به این دیار بخوانید: از تبعهٔ ایران که در استانبول زیاد هستند قریب سه هزار نفر در پنج کشتی بخار بسیار بزرگ سوار شده به استقبال آمده بودند. کشتی‌های خود را نزدیک کشتی ما آوردند. در این بین صدراعظم ما با شاهزادگان و غیره به قایق نشسته از آن کشتی به این کشتی می‌آمدند. یکی از کشتی‌هائی که تبعهٔ ایران در آن بودند دود کرده، راند که نزدیک کشتی ما بیاید. قایق صدراعظم و سایرین کم مانده بود بخورد به این کشتی و غرق شود. خدا رحم کرده به یک طوری خلاص شده، رسیده، آمدند بالا. اغلب پیشخدمت‌ها هم با لباس رسمی بودند. سایر پیشخدمت‌ها و غیره همه در کشتی اول ماندند. خلاصه راندیم. دست راست جزایر زیاد است و کوه و درخت و بعضی هم چشمهٔ آب دارد. از فرنگی‌ها و بعضی متمولین عثمانی را گفتند آنجاها عمارات می‌سازند که تابستان‌ها به گردش بروند اما ما عمارتی ندیدیم‌ــ شاید توی دره‌ها و پشت تپه‌ها بوده است. رسیدیم به اول آبادی شهر استانبول. دست چپ خاک اروپا است دست راست خاک آسیا. ما نزدیک به خاک اروپا می‌راندیم. کشتی‌های بخار که ایلچیان خارجه نشسته، استقبال آمده بودند دیده شد. اول آبادی بعضی خانه‌هاست. بعد ابتدا می‌شود به دیوار کهنهٔ سنگی که بروج داردــ قلعه‌ای‌ست از عهد قیاصره ساخته شده است. چون این نوع قلعه‌جات حالا به کار نمی‌خورد تعمیر نمی‌کنند اما چون همه از سنگ و مستحکم است هنوز اغلبی باقی است. این قلعه محیط است شهر قدیم استانبول را که همه در روی تپه و ماهور و دره واقع است.
Emad
۱۴۰۰/۰۴/۰۹

مجموعه جالبی است از روایات مسافران ایرانی در سفر به استانبول و از آنچه در شهر دیده‌اند و انجام داده‌اند. وقایع کتاب از حدود 150 الی 200 سال پیش روایت شده‌اند. مسیر سفر معمولاً از طرف روسیه و از تفلیس

- بیشتر
Peyman N
۱۳۹۷/۱۲/۱۹

خوب بود مخصوصا روایت "از وحشی گری بیرون" نوشته حاج سیاح

bookman
۱۴۰۳/۰۴/۱۹

کتاب کتاب خوبی است و جمله های با نمکی دارد،ولی کسی که مکث در هنگام خواندن،برایش ناخوشایند است، یک مقدار سنگین است. ولی با این همه خواندن اینکتاب غنیمتی است.

marjan
۱۳۹۹/۰۵/۱۵

کتاب شامل توصیفات وتفاسیر سیاحان، حاجیان، صاحب منصبان ایران دوره قاجار از سفر به شهر استانبول دوره عثمانی و آداب و رسوم مردم آن می باشد. دید خوبی از اوضاع سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی آن زمان امپراتوری عثمانی _ خصوصا

- بیشتر
شهر رنگش را می‌پاشد روی آدم‌هایش و آدم‌ها را به رنگ خودش درمی‌آورد.
zaraakra
در استانبول قرار عید بر این است که در وقت‌های نماز تا سه روز باید شلیک توپ نمایند. در وقت نماز ظهر توپ زیادی زدند و همچنین در وقت نماز عصر و وقت نماز مغرب و وقت نماز عشا و وقت نماز صبح توپ زیادی انداختند.
منصوره
و کلیهٔ اهالی استانبول سفیدرو و سیاه‌مو هستند و عموم آنها نظیف و پاکیزه‌اند و در نظافت هم اصراری دارند. هر قدر اهالی مملکت روس کثیف و ناتمیزند اهالی این مملکت پاکیزه و تمیزند و هر قدر در روس ریش با قدر و منزلت است در نزد اهالی این ولایت بی‌قدر و مرتبت است. هر قدر روس‌ها زمخت و بی‌ادب و در تنطق ناملایم‌اند رومی‌ها همه ملایم و هموار و با ادب‌اند و نسوان این شهر بسیار مسلطه و محترمه و مهریه‌شان بسیار کم ولی مخارج‌شان بی‌شمار و مردان نسبت به ایشان مسلوب‌الاختیارند و نسوان را چندان پرده و حجابی نیست‌ــ زن و مرد اغلب با یکدیگر مخلوط در کالسکه‌های بزرگ کرایه می‌نشینند و به تفرج می‌روند
Sajede Aghababaei
چراغ‌ها از روغن زیتون افروخته می‌شود. حیف که در استانبول چراغ الکتریسته بر حسب قدغن اعلی‌حضرت سلطان نیست. در حقیقت از صفا انداخته است. شهرهای روس شب مثل روز روشن است، شهر استانبول در شب تاریک است. چراغ گاز دارد اما کم. کوچه‌های خوب نداردــ تنگ است و در شب تاریک است. گِل کمی هم دارد.
Sajede Aghababaei
کثرت آتش‌زدگی به حدی است که خانه‌ای نیست که سه ـ چهار مرتبه ساخته نشده باشد. گویند سبب عمدهٔ این رسم زلزله است که در آن شهر اکثرالوقوع است. در خانه‌های چوبین از زلزله متضرر نمی‌شوند اما به دانست من سبب اصلی خفت مزاج مردم و کوته‌اندیشی ایشان است. چه در خانه‌های خشتی که به شرایط استحکام ساخته شود عجالتاً زر بسیار خرج می‌شود و در این کم‌ــ اگر چه بعد از این به سبب ساختن مکرر و نقصان اشیاء که در آتش‌زدگی رو می‌دهد دَه برابر خرج می‌شود زیرا که بعضی عمارات سنگی و خشتی در استانبول است که هزاران سال از عمارت آن گذشته، اگر زلزله به عمارات خشتی ضرر می‌رسانید آنها چگونه برقرار می‌ماندند؟
Sajede Aghababaei
استانبول را یونانیان استانبول می‌گفتند و رومیان قسطنطنیه و قسطنطنیه از بناهای قسطنطنین است که نام یکی از قیاصرهٔ رم است و بعضی از اقلیم پنجم و برخی از اقلیم ششم شمرده و در جزیره‌ای جنگلی واقع شده که سه طرف شرقی و غربی و جنوبی آن به بحر متصل و شمالی آن به خشکی پیوسته است و شش فرسنگ طول این جزیره است و از قدیم نیز شهری بزرگ و دارالملک سلطنت رم بوده و اهالی اصیلهٔ رم از نسل عیص بن اسحق بن ابراهیم‌اند و ناصر خسرو قبر عیص را در قریه‌ای از قراء عکه می‌نویسد و نشو و نمای عیص در عکه بوده، بعد اولاد بسیار بهم رسانیده و متفرق شده‌اند و این طایفه ابتدا موحد، بعدِ چندی بت‌پرست شدند و یک چند به مذهب حکمای یونان بودند و سلاطین‌شان قیصر نامیده می‌شد تا آنکه قیصر موسوم به فیاوس یا فلینونس ملت عیسوی اختیار کرد و بعد کفار رم هجوم نموده، او را به همین واسطه به قتل رسانیدند و دوباره دین عیسوی متروک گشت تا زمانی که قسطنطین بن قیرون به سلطنت نشست و این قسطنطنیه را ساخت و دارالملک قرار داد
Sajede Aghababaei
تحفۀ‌الملکیه می‌نویسد این قیصر موسوم به قسطنطین در اواخر عمر به ناخوشی برص مبتلا شد، خدمهٔ بتخانه به او گفتند که جمعی از اطفال را باید کشت و در خون آنها نشست تا رفع مرض شود. قسطنطین را بر این سخن عزم جزم نموده و شب چند نفر از حواریین حضرت عیسی ـ علی نبینا و علیه‌السلام ـ را خواب دید که با او می‌گویند اگر می‌خواهی این ناخوشی از بدن تو زایل گردد از اسقف رومیه استعلاج نمای. همین که از خواب بیدار گردید اسقف را طلبید و التماس کرد. اسقف گفت علاج آن منحصر به قبول ملت عیسوی است. قسطنطین پذیرفت. اسقف دعا کرد قیصر شفا یافت و همان اوقات دوازده هزار نفر از اهل این شهر تابع ملت عیسی شدند و به تدریج دین عیسوی رواج گرفت و کنیسه‌های معتبر ساخته شد.
Sajede Aghababaei
تا در سنهٔ هشتصد و پنجاه و هشت سلطان محمد ملقب به فاتح که یکی از سلاطین عثمانیه بود قسطنطنیه را فتح و اهالی را مجبور به طریقهٔ اسلام کرد و بعضی از معابد نصارا را خراب و بعضی را تغییر داده و مسجد نمود و تماثیل طلا و نقره هرچه بود شکسته و سکه زد و شهر را به ترکی استانبول نامیدــ یعنی اسلام فراوان شد و تاریخ فتح را بلدهٔ طیبه‌ای یافتند و از آن به بعد الی یومنا هذا پایتخت سلاطین عثمانی گردید
Sajede Aghababaei
و کلیهٔ اهالی استانبول سفیدرو و سیاه‌مو هستند و عموم آنها نظیف و پاکیزه‌اند و در نظافت هم اصراری دارند. هر قدر اهالی مملکت روس کثیف و ناتمیزند اهالی این مملکت پاکیزه و تمیزند و هر قدر در روس ریش با قدر و منزلت است در نزد اهالی این ولایت بی‌قدر و مرتبت است. هر قدر روس‌ها زمخت و بی‌ادب و در تنطق ناملایم‌اند رومی‌ها همه ملایم و هموار و با ادب‌اند و نسوان این شهر بسیار مسلطه و محترمه و مهریه‌شان بسیار کم ولی مخارج‌شان بی‌شمار و مردان نسبت به ایشان مسلوب‌الاختیارند و نسوان را چندان پرده و حجابی نیست‌ــ زن و مرد اغلب با یکدیگر مخلوط در کالسکه‌های بزرگ کرایه می‌نشینند و به تفرج می‌روند
Sajede Aghababaei
خانه‌ها بسیار عالی و کیسه‌ها تهی و خالی است. مساجد و معابد بی‌نظیر و عدیل و نمازخوان کمیاب و قلیل. علما و قضات طالب دنیا و تابع شهوت‌اند. آداب و سنن شرع را مستدرک و در جنب هوا و هوس مستهلک‌اند. قواعد دین احمدی را برانداخته و قانون ناقصی به طرز فرنگیان ساخته‌اند. از آنجا رانده و از اینجا مانده‌اند، نه کار آخرت کرده‌اند نه دنیاــ فقط اسلام اسمی است والسلام. رسوم و آدابی که حال به درجهٔ کمال از فرنگیان آموخته‌اند نداشتن دین و لاابالی‌گری در مذهب و آئین است.
Sajede Aghababaei

حجم

۴۲۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

حجم

۴۲۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
تومان