کتاب قلاب ماهیگیری پدربزرگ
نویسنده:گائو شینگجیان
مترجم:امیرحسین اکبری شالچی
انتشارات:نشر روزگار
دستهبندی:
امتیاز:
از ۶ رأیخواندن نظرات
۳٫۸
(۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب قلاب ماهیگیری پدربزرگ
«قلاب ماهیگیری پدربزرگ» مجموعه داستانهای کوتاه از نویسنده چینی، گائو شینجیان، برنده نوبل ادبیات ۲۰۰۰ میلادی را امیرحسین اکبری شالچی (-۱۳۴۵) ترجمهکردهاست. این مجموعه از روی متن آلمانی کتاب به فارسی برگردانده شدهاست.
بخشی از داستان «مادر» را می خوانید:
مامان، تو از کجا آمدهای؟ نه، نرو! بیش از ۲۰ سال از آخرین باری که ترا دیدم، گذشته، این همه وقت، اگر ترا ببینم فکر نمیکنم دیگر به جایت بیاورم. از آن تابستانی که هنوز دانشگاه میرفتم، ترم چهارم بودم، دیگر همدیگر را ندیدهایم، نه، یک بار به خوابم آمده بودی، اما خوابی مبهم و ناروشن بود. تو تغییری نکردهای. هنوز شکل همان عکس رنگورورفتهای هستی که به دیوار کنار درِمان بند است. آن را کمی بعد از زاده شده من گرفتهاند، تو به نردهها تکیه دادهای. لباس سنتی خوبی تنت است، یک کیپائو. من آن لباس را یک بار دیده بودم، آن وقتی که داشتی چمدانت را جمعوجور میکردی. از کتانی زبر بود، گلهایی زرد داشت که روی زمینهای سبز سیر را گرفته بودند. پارچهی آن از شستوشوی بسیار نازک شده بود، واقعا نخنما شده بود. مامان، بهتر است من که دیگر ۴۰ را رد کردهام، ترا مادر بنامم، از ۲۳ یا ۲۴ سالگی دیگر ترا مامان صدا نکردهام. اگر کسی از تو میپرسید یا خطابت میکردم، همیشه میگفتم «مادرم فلان کار را میکند» یا «مادر حالش...» تو در آن هنگام از حالای من جوانتر بودی، ما را گذاشتی و رفتی، سال هزار و نهصد و... شصت و یک بود که تو مردی، درست یادم نمیآید که وقت مرگ، چندساله بودی، چه پسر باوفایی هستم!
جوانی
پاتریک مودیانو
آخرین غروبهای زمینروبرتو بولانیو
از آنجا که ایستاده بودم چه دیدمآرتوش بوداقیان
در انتظار تاریکی، در انتظار نورایوان کلیما
شرم نوشتنروبرتو بولانیو
کشش هادیدیهون کولارت
لعنت به داستایوسکیعتیق رحیمی
گذر از زمستاناولیولیه آدام
شبانههاکازوئو ایشی گورو
خاکستر گرمشاندور مارائی
راههای برگشتن به خانهآلهخاندرو سامبرا
گرسنگی و ابریشمهرتا مولر
ابر ابلهارلند لو
صخره برایتونگراهام گرین
هتل آبیعلی جعفری
چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟ماریو بارگاس یوسا
گوساله و دوندهی دو استقامتمو یان
تازهکارهاماریو بارگاس یوسا
حجم
۱۰۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۰۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
ترجمه اصلأ روان نیست ،ادم حس می کنه داره . تلگراف می خونه 🧐
داستانهای خواندنی از نویستده برنده جایزه نوبل.