
کتاب نامه هایی از گینزا
معرفی کتاب نامه هایی از گینزا
کتاب نامههایی از گینزا نوشتهی کنجی اوئهدا و با ترجمهی الهام بصیرت، اثری است که توسط نشر دانشآفرین منتشر شده است. این کتاب روایتی داستانی از تجربههای یک کارمند جوان ژاپنی در آغاز ورود به دنیای کار و زندگی مستقل در توکیو است. روایت با نگاهی دقیق و جزئینگر به روابط انسانی، خاطرات خانوادگی و دغدغههای روزمره میپردازد و در بستر محلهی گینزا، یکی از مناطق مشهور توکیو، شکل میگیرد. نویسنده با زبانی صمیمی و روایتی ملموس، از دلمشغولیهای شخصیت اصلی، ارتباط او با مادربزرگش و مواجهه با چالشهای اجتماعی و فردی سخن میگوید. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نامه هایی از گینزا
کتاب نامههایی از گینزا اثری از کنجی اوئهدا است که با نگاهی جزئینگر و انسانی، زندگی یک کارمند جوان را در نخستین روزهای ورود به بازار کار در توکیو روایت میکند. داستان در فضایی شهری و مدرن، اما با ارجاعهای مکرر به سنتها و خاطرات خانوادگی، پیش میرود. ساختار کتاب بر پایهی روایت اولشخص است و بخش عمدهای از آن به تجربههای روزمره، احساسات و تردیدهای شخصیت اصلی اختصاص دارد. نویسنده با توصیف دقیق مکانها، آدمها و حتی اشیاء سادهای مانند خودنویس و کاغذ نامه، فضایی ملموس و قابل لمس میسازد. نامههایی از گینزا نهتنها به دغدغههای شغلی و اجتماعی میپردازد، بلکه لایههایی از روابط خانوادگی، دلتنگی، خاطرات کودکی و تلاش برای بیان احساسات را نیز در خود جای داده است. این کتاب با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، به نوعی بازتابدهندهی فرهنگ ژاپنی و ارزشهای انسانی در بستر شهری معاصر است.
خلاصه داستان نامه هایی از گینزا
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان نامههایی از گینزا با پایان دورهی آموزشی کارمندان جدید یک شرکت آغاز میشود. شخصیت اصلی، جوانی خجالتی است که در مواجهه با فضای رقابتی و روابط پیچیدهی کاری، احساس اضطراب و تنهایی میکند. او پس از دریافت اولین حقوقش، تصمیم میگیرد برای مادربزرگش که در روستا زندگی میکند، هدیهای تهیه کند. این تصمیم او را به محلهی گینزا و فروشگاههای سنتی لوازمالتحریر میکشاند. در این مسیر، با افرادی مهربان و حمایتگر مانند کیجیما-سان و تاکارادا-سان آشنا میشود که هرکدام با رفتار و توصیههای خود، به او در انتخاب هدیه و نوشتن نامه کمک میکنند. روایت با بازگشت به خاطرات کودکی، رابطهی عمیق با مادربزرگ و چالشهای خانوادگی گره میخورد. شخصیت اصلی در نهایت موفق میشود احساسات ناگفتهاش را در قالب نامهای صمیمی به مادربزرگش منتقل کند و از این طریق، نوعی آرامش و پذیرش درونی به دست آورد. داستان با تأکید بر اهمیت ارتباط انسانی، مهربانی و بیان احساسات، در فضایی شهری و مدرن اما با ریشههایی عمیق در سنت و خانواده پیش میرود.
چرا باید کتاب نامه هایی از گینزا را بخوانیم؟
نامههایی از گینزا با روایتی صمیمی و جزئینگر، تجربهی ورود به دنیای بزرگسالی، کار و استقلال را از زاویهای انسانی و ملموس به تصویر میکشد. این کتاب با پرداختن به دغدغههای روزمره، روابط خانوادگی و چالشهای عاطفی، فرصتی برای همذاتپنداری و تأمل دربارهی ارزشهای ساده اما مهم زندگی فراهم میکند. توصیف دقیق فضاها، اشیاء و تعاملات انسانی، خواننده را به دل فرهنگ ژاپنی و فضای شهری توکیو میبرد و در عین حال، احساسات جهانی مانند دلتنگی، قدردانی و تلاش برای بیان خود را برجسته میسازد. مطالعهی این اثر میتواند الهامبخش کسانی باشد که در آستانهی تغییرات مهم زندگی قرار دارند یا به دنبال بازتعریف رابطهی خود با عزیزانشان هستند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که به روایتهای انسانی، داستانهای شهری، دغدغههای ورود به دنیای کار، روابط خانوادگی و فرهنگ ژاپنی علاقهمندند. همچنین برای افرادی که با احساس تنهایی، دلتنگی یا دشواری در بیان احساسات مواجهاند، این کتاب میتواند همدلانه و تأملبرانگیز باشد.
بخشی از کتاب نامه هایی از گینزا
«تاکارادا-سان گفت: «نه، نباید عجله کنین. به کیجیما-سان گفتین تا ساعت شش برمیگردین، درسته؟ هنوز چند ساعت وقت دارین. لطفاً وقت بذارین و با دقت بنویسین. چون به هر حال، وقتی حروف رو با دست مینویسیم، حس پیدا میکنن. مثلاً میتونن خندون، گریون، عصبانی، خوشحال، یا مهربون باشن.... در واقع، حال و هوایی که موقع نوشتن داشتیم رو نشون میدن.» گفتم: «حس؟» هیچوقت به چنین چیزی فکر نکرده بودم. اما اینکه دستخط هرکس خاص خود اوست، حقیقت دارد. من بیشتر مکاتباتم را از طریق اپلیکیشن چت لاین و ایمیل انجام میدادم. بنابراین، شانس دیدن حروف دستنویس را نداشتم. تاکارادا-سان گفت: «یه لحظه،» و رفت چیزی از کشوی نزدیک به میز آورد. به نظر میرسید که کشوهای کنار دیوار برای نگهداری موجودی هستند. گفت: «لطفاً این هدیه رو به عنوان تشکر از اومدنتون به فروشگاه... و به مناسبت ملاقات با کسی که داستانهای هاردبویلد ترجمهشده رو دوست داره، از من قبول کنین. یه دفترچه یادداشته که خود شیهودو تولید کرده.» گفتم: «و... واقعاً دارین این رو به من هدیه میدین؟ مطمئنین؟» سرش را تکان داد و گفت: «البته.»
حجم
۲۱۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه
حجم
۲۱۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه