
کتاب به بهانه حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم
معرفی کتاب به بهانه حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم
کتاب به بهانه حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم، با عنوان انگلیسی In the Name of Women's Rights: The Rise of Femonationalism، نوشته سارا آر. فاریس با ترجمه مهدیس صادقی پویا، اثری پژوهشی در حوزهی جامعهشناسی سیاسی و مطالعات جنسیت است که نشر افکار در سال ۱۴۰۳ آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی پدیدهای نوظهور در سیاست و گفتمان غربی میپردازد که نویسنده آن را فموناسیونالیسم مینامد؛ یعنی بهرهبرداری از شعارهای برابری جنسیتی و حقوق زنان برای پیشبرد سیاستهای ضدمهاجرت و ضداسلام در کشورهای اروپای غربی. فاریس با تمرکز بر سه کشور هلند، فرانسه و ایتالیا، نشان میدهد که چگونه احزاب راستگرای افراطی، برخی جریانهای فمینیستی و سیاستهای نولیبرالی، با ادعای حمایت از زنان مهاجر، به بازتولید تبعیض و نابرابری علیه زنان غیرغربی و مسلمان دامن میزنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب به بهانه حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم اثر سارا آر. فاریس
کتابِ به بهانهی حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم، نوشتهی سارا آر. فاریس، اثری تحلیلی و انتقادی دربارهی تلاقی سیاستهای ناسیونالیستی، فمینیستی و نولیبرالی در اروپاست. این کتاب در دستهی جامعهشناسی سیاسی و مطالعات جنسیت قرار میگیرد و بهویژه به بررسی وضعیت زنان مهاجر غیرغربی و مسلمان در سه کشور هلند، فرانسه و ایتالیا میپردازد. فاریس با تحلیل دادهها، اسناد، شعارهای حزبی و سیاستهای ادغام مدنی، نشان داده است که چگونه حقوق زنان به ابزاری برای پیشبرد پروژههای سیاسی ضدمهاجرت و ضداسلام بدل شده است.
کتاب شامل مقدمهای مفصل، تبیین مفهومی فموناسیونالیسم، بررسی تاریخی و تحلیلی سیاستهای احزاب راستگرا و نقش برخی جریانهای فمینیستی و نهادهای دولتی در این روند است. سارا آر. فاریس تلاش کرده است با رویکردی چندوجهی، همگرایی و تضاد میان این نیروها را در بستر اقتصاد سیاسی و گفتمانهای غالب اروپایی به تصویر بکشد، بدون آنکه به سادهسازی یا یکسویهنگری دچار شود.
خلاصه کتاب به بهانه حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم
کتاب به بهانهی حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسمْ ایدهی اصلی خود را بر این اساس بنا کرده است که در سالهای اخیر، برخی احزاب راستگرای افراطی، جریانهای فمینیستی و سیاستهای نولیبرالی در کشورهای اروپای غربی، با ادعای حمایت از حقوق زنان مهاجر بهویژه زنان مسلمان، سیاستهایی را پیش بردهاند که در عمل به تقویت نژادگرایی، خارجیهراسی و بازتولید نابرابری منجر شده است. فاریس با بررسی نمونههای عینی از هلند، فرانسه و ایتالیا نشان داده است که چگونه شعارهای برابری جنسیتی و آزادی زنان به ابزاری برای مشروعیتبخشی به سیاستهای ضدمهاجرت و محدودکننده بدل شدهاند. او توضیح داده است که زنان مهاجر، بهویژه مسلمانان، در این گفتمانها اغلب بهعنوان قربانیان منفعل و نیازمند نجات تصویر میشوند و نقش آنها به مراقبت، کار خانگی و بازتولید اجتماعی محدود میشود.
فاریس همچنین به تناقض آشکار میان ادعای حمایت از زنان و سوقدادن آنها بهسمت مشاغل کمدرآمد و بیثبات اشاره کرده است. کتاب با تحلیل تاریخی و انتقادی، نشان میدهد که این روندها نهتنها به بهبود وضعیت زنان مهاجر منجر نشده، بلکه آنها را در معرض تبعیضهای چندلایه قرار داده است و در نهایت، پروژههای سیاسی و اقتصادی خاصی را در پس شعارهای برابری جنسیتی پنهان میکند.
چرا باید کتاب به بهانه حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی انتقادی و مستند، یکی از مهمترین روندهای سیاسی و اجتماعی معاصر اروپا را واکاوی کرده است؛ یعنی چگونگی استفادهی ابزاری از حقوق زنان در سیاستهای ضدمهاجرت و ضداسلام. مطالعهی این اثر امکان شناخت عمیقتر از سازوکارهای قدرت، بازنمایی رسانهای و سیاستگذاریهای کلان را فراهم میکند. همچنین کتاب به مخاطب کمک میکند تا به پیچیدگیهای تقاطع جنسیت، نژاد، مهاجرت و اقتصاد سیاسی حساستر شود و از نگاههای تکبعدی و کلیشهای فاصله بگیرد. تحلیلهای فاریس ابزار مناسبی برای پژوهشگران، فعالان اجتماعی و علاقهمندان به مطالعات جنسیت و مهاجرت فراهم میآورد تا بتوانند روندهای پنهان و آشکار سیاستهای معاصر را بهتر درک کنند.
خواندن کتاب به بهانه حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به پژوهشگران حوزههای جامعهشناسی، علوم سیاسی، مطالعات جنسیت و مهاجرت، فعالان حقوق زنان، روزنامهنگاران و کسانی که دغدغهی تحلیل انتقادی سیاستهای مهاجرتی و جنسیتی را دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای افرادی که به بررسی نقش رسانه و گفتمان در شکلدهی به سیاستهای عمومی علاقهمندند، مناسب است.
درباره سارا آر. فاریس
سارا آر. فاریس جامعهشناس و استاد ایتالیایی است که در کالج گلداسمیتِ دانشگاه لندن بهعنوان استاد ارشد (Reader) فعالیت میکند. او بیشتر بهدلیل ابداع اصطلاح فموناسیونالیسم شناخته میشود؛ مفهومی که به بهرهگیری ابزاری از گفتمانهای فمینیستی برای حمایت از سیاستهای نژادپرستانه و بیگانههراس اشاره دارد.
سارا فاریس در جزیرهی ساردینیا در ایتالیا متولد و بزرگ شد و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان کلاسیک همان منطقه به پایان رساند. در سال ۲۰۰۳، دورهی کارشناسی خود را در رشتهی جامعهشناسی در دانشگاه ساپینزای رم با رتبهی عالی به پایان رساند و برای پایاننامهی تجربی خود دربارهی مهاجرت، جایزهی بنیاد جیانی استاتیرا را دریافت کرد. سپس در همان دانشگاه به تحصیل در مقطع دکتری در رشتهی پژوهش اجتماعی و روششناسی جامعهشناسی پرداخت و در سال ۲۰۰۷ دورهی دکتری خود را به پایان رساند.
در طول دوران دکتری و پس از آن، فاریس در مؤسسات علمی بینالمللی گوناگونی فعالیت کرد: در سال ۲۰۰۶ پژوهشگر مهمان در کالج گلداسمیت لندن بود، در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ بورس پژوهشی مؤسسهی بینالمللی تاریخ اجتماعی آمستردام را دریافت کرد، در سال ۲۰۰۸ بهعنوان بورسیهی سرویس تبادل علمی آلمان (DAAD) در دانشگاه هومبولت برلین فعالیت کرد، در سال ۲۰۰۹ در آکادمی یان وان آیک در ماستریخت و در سال ۲۰۱۰ در مؤسسهی تاریخ زنان آلتا در آمستردام به تحقیق پرداخت؛ پژوهشی که از سوی کمیسیون اروپا حمایت میشد.
فاریس از سال ۲۰۱۰، در دانشگاه آمستردام و کالج دانشگاهی آمستردام تدریس کرد و دروس جنسیت، مهاجرت و توسعه و نظریهی اجتماعی معاصر را ارائه داد. سپس به دانشگاه گلداسمیت بازگشت و در آنجا بهعنوان استاد جامعهشناسی مشغول به کار شد. او مدیر مشترک برنامهی دکتری جامعهشناسی و رئیس کمیتهی ضدنژادپرستی این دانشگاه است. در سال ۲۰۱۹ نیز سخنرانی سالانهی جنسیت دانشگاه ماربورگ را ایراد کرد.
فاریس همچنین راهنمایی پایاننامهها و پروژههای پژوهشی دانشجویانی را بر عهده دارد که موضوعات تحقیق آنها با حوزهی تخصصی او در ارتباط است؛ از جمله در رشتههای جامعهشناسی، علوم سیاسی، مطالعات جنسیت و پژوهش اجتماعی.
علاوهبر فعالیتهای دانشگاهی، فاریس گاه در نشریاتی مانند ژاکوبن و الجزیره نیز یادداشتهایی دربارهی سیاست و فمینیسم منتشر میکند. پژوهشهای سارا فاریس بر تقاطع فمینیسم، نژادپرستی، مهاجرت، نئولیبرالیسم و مارکسیسم متمرکز است. او برای نخستین بار مفهوم فموناسیونالیسم را مطرح کرد؛ اصطلاحی که از پژوهش جسبیر پوآر دربارهی هوموناسیونالیسم الهام گرفته است. فاریس در این چهارچوب نشان میدهد که چگونه برخی از نیروهای ملیگرا و نئولیبرال از گفتمان برابری جنسیتی برای مشروعیتبخشی به سیاستهای ضداسلامی و ضد مهاجر استفاده میکنند. نقد او همچنین معطوف به این است که بخشی از جنبشهای فمینیستی با شرکت در این گفتمان، ناخواسته در بازتولید کلیشههای منفی علیه مردان مسلمان سهیم میشوند.
کتاب او با عنوانِ به بهانهی حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم (۲۰۱۷) که به هفت زبان ترجمه شده، در محافل دانشگاهی تحسین بسیاری را برانگیخته است؛ از جمله در American Journal of Sociology. افزونبر جامعهی علمی، رسانههای عمومی نیز به این مفهوم توجه نشان دادهاند.
فاریس در پژوهشهای خود تأکید میکند که مشارکت اقتصادی زنان مهاجر در غرب اروپا، بهویژه در حوزههایی مانند مراقبت از سالمندان یا کار خانگی، الزاماً به رهایی آنان منجر نمیشود. به باور او، گفتمانهای فمینیستی گاه در خدمت نظام نئولیبرال قرار میگیرند و به ابزاری برای جذب نیروی کار ارزان و بازتولید نابرابریهای ساختاری تبدیل میشوند.
فاریس افزونبر پژوهش در زمینهی فموناسیونالیسم، به نظریهی مارکسیستی نیز توجه دارد و به بررسی نقش زنان در اقتصادهای سرمایهداری میپردازد.
بخشی از کتاب به بهانه حقوق زنان؛ ظهور فموناسیونالیسم
«این کتاب بر کشورهای هلند، فرانسه و ایتالیا بهعنوان موارد برجستهٔ مطالعهٔ فموناسیونالیسم متمرکز است. از اوایل قرن بیستویکم، این سه کشور اولین و اصلیترین آزمونگاههای اروپایی همگرایی میان راستگراهای ناسیونالیست، سیاستهای نولیبرالی، و فمینیستها و فموکراتهای ضد اسلام بودهاند. بهرغم تمایزهای مشخص در هر سه زمینه ـ بهلحاظ تاریخ مهاجرت، فرهنگ ادغام، ملیت و انواع مهاجرت، و همچنین تفاوت در سیاستهای مربوطهٔ جنبشهای ناسیونالیستی و فمینیستی و بهکارگیری دستور کار نولیبرالی ـ اما هر سه کشور، شباهت و انطباقی چشمگیر در بسط و توسعهٔ فموناسیونالیسم از خود نشان دادهاند. هدف من ارزیابی جداگانهٔ هر یک از این سه کشور یا ارائهٔ نوعشناسیای قیاسمحور از آن نیست، بلکه هدف این کتاب، روشنسازی تشابهات موجود میان این سه کشور و عاملان سیاسی بهمنظور افشای سرشت فراملی فموناسیونالیسم در سطح منطقهای است. با اینکه این سه کشور را در کتاب بررسی خواهم کرد، اما استدلال نظری ارائهشده در انتها، منجر به ارائهٔ مفهومی خواهد شد که بتوان آن را برای تحلیل پدیدههای مشابه در موقعیتها و چارچوبهای ملی مختلف، بهخصوص در سراسر اروپای غربی و بهطور کلی در غرب به کار گرفت.»
حجم
۴۰۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه
حجم
۴۰۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه