دانلود و خرید کتاب بصیرت در روزگار سکوت گروه نویسندگان
تصویر جلد کتاب بصیرت در روزگار سکوت

کتاب بصیرت در روزگار سکوت

معرفی کتاب بصیرت در روزگار سکوت

«بصیرت در روزگار سکوت» زندگینامه و خاطرات شهیدآیت الله سید محمد رضا سعیدی است که آن را گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی گردآوری و تنظیم کرده‌ است. آیت‌الله محمدرضا سعیدی در ۲ اردیبهشت ۱۳۰۸ متولد شد. در کودکی مادرش را از دست داد و تحت نظر پدر، بزرگ شد. تحصیلات حوزوی را ابتدا در حوزه مشهد شروع نمود و سپس به قم رفت. وی در این دوران در کلاس‌های درس سید حسین طباطبایی بروجردی و سید روح‌الله خمینی شرکت می‌کرد. وی در علوم حوزوی به درجه اجتهاد رسید. مدت زمانی جهت تبلیغ مذهب شیعه به کویت رفت. اما در ۱۳۴۱ و همزمان با شرع نهضت روحانیت به رهبری خمینی، به قم بازگشت. وی از فعالین مبارزاتی بر ضد حکومت پهلوی بود که قسمت عمده‌ای از عمرش را صرف آن کرد. در روزگار قدیم، خاندانی در شهر همدان زندگی می‌کردند که کانون علم و ادب و تقوا به شمار می‌رفتند. این سلسله سادات محل رجوع مردم و حل مشکلات آنان بودند. آنان ساداتی بودند که شجره‌شان به امام سجاد (ع) می‌رسید و مردم نیز، آنان را از صمیم قلب دوست داشتند. سید سعید، جد اعلای این خانواده و سید تقی فرزند او بود که از علمای همدان به شمار می‌رفت. او فرزندی داشت به نام سید احمد که مانند پدر به جرگه‌ی اهل علم پیوست. سید احمد تحصیلات علوم دینی را در همدان آغاز کرد اما... بارها از اساتید و علما شنیده بود که زیارت امام رضا (ع) ثوابی غیر قابل شمارش دارد. زیارتی که این امام رئوف، سه بار در سخت‌ترین شرایط به ملاقات زائر خود خواهد آمد. لذا از خانواده خداحافظی کرد و راهی دیار نور و آستان علی ابن موسی الرضا (ع) گردید. سید احمد در روزگاری که مردم، نام خانوادگی برای خود انتخاب می‌کردند، «سعیدی» را برگزید تا با یاری خدا سعادت دنیا و آخرت را کسب نماید.
reyhaneh1
۱۴۰۲/۰۸/۲۷

روحشان شاد و یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد، کاش پدر و مادرها معلمین گرامی و اساتید و حتی روحانیون محترم زندگینامه این بزرگمردان را برای مردم و نسل جوان بازگو می کردند خیلی خیلی حق بر گردن مردم

- بیشتر
نازبانو
۱۳۹۸/۰۵/۱۸

خیییییییییلی عالی و پر از درس، یکی از الگوها در زمینه شجاعت هستند، در انتها زندگینامه های کوتاهی برخی از شاگردان و یکی از فرزندانشون پرداخته شده، خیلی روان نوشته شده....

کلاس بانوان خانم دباغ و یکی از دوستان شهید از مهم‌ترین اقدامات شهید سعیدی که در کمتر شخصیت انقلابی دیده می‌شود، فعالیت برای زنان و استفاده از حضور و توان بانوان، به عنوان مهم‌ترین عضو تأثیرگذار در خانواده است. شهید سعیدی می‌گفت: «اگر نیمی از جامعه را زنان تشکیل می‌دهند، نیم دیگر که مردها باشند، باید در دامن آن‌ها پرورش یابند. اگر زن‌های ما ساخته نشوند، رشد نکنند، رشد فکری و عقلی پیدا نکنند، یقیناً مردان هم نمی‌توانند ساخته شوند. دامن با تقوا از ضروریات یک مادر است که می‌تواند مردان لایق و بزرگی را پرورش داده به جامعه تحویل دهد.»
نازبانو
برخورد با منکر جمعی از دوستان شهید خداوند در قرآن، بسیار بر امر به معروف و نهی از منکر تأکید نموده است. در روایات و داستان‌های تاریخی و اسلامی نیز بارها به این موضوع تأکید شده است که اگر امر به معروف از جامعه‌ای برداشته شود، عذاب بر خوب و بد آن جامعه نازل خواهد شد. به جرئت می‌توان گفت که شهید سعیدی اولین کسی بود که با نظام بخشیدن به امر به معروف و نهی از منکر، این واجب الهی را به صورت منسجم و گروهی در آن منطقه‌ی تهران انجام داد. برای کسانی که می‌خواهند این واجب مهم دینی را انجام دهند، شیوه و روش آیت‌الله سعیدی یک الگوی عملی کامل است، زیرا امر به معروف و نهی از منکر مراحلی دارد.
نازبانو
روزی شهید سعیدی کتاب ولایت فقیه حضرت امام را که دست‌نویس بود به من داد و گفت: «این کتاب را ببرید و از رویش بنویسید، کپی هم بگذارید تا چند نسخه شود، وقتی کامل شد، آن را بیاورید.» در روز، رونویسی کتاب برایم ممکن نبود، هنگام غروب به بچه‌ها غذا می‌دادم که به درس‌هایشان مشغول شوند و کوچک‌ترها را می‌خواباندم و مشغول نوشتن می‌شدم. این سفارش در حدود دو هفته کامل شد. هنگامی که چند نسخه رونویسی شده کتاب را به شهید سعیدی تحویل دادم، او از کارم خیلی خوشش آمد و پس از آن کارهای مهم‌تر و بیشتری به من محول کرد.
نازبانو
پس از گذشت بیست روز معلوم شد که ایشان برای زیارتِ نجف و دیدارِ محبوب خود به کشور عراق رفته است. این سفر، که به زعم مأموران ساواک غیر قانونی بود؛ ولی در ظاهر، متعرّض آن نشدند. این سفر قریبِ دو ماه طول کشید و در روز سی و یکم خردادماه سال ۱۳۴۶ پایان پذیرفت و آیت‌الله سعیدی با روحیه‌ای مضاعف، برای ادامه‌ی راهِ مبارزه به سنگرِ مسجد موسی بن جعفر (ع) بازگشت. ایشان بعدها درباره‌ی سفر خود و دیدار با یار خویش بر روی منبر مسجد می‌گوید: «ای جان‌ها فدای تو ای آیت‌الله خمینی که به فکر مردم هستی. امسال که رفتم خدمت ایشان، خادمشان می‌گفت: آقا نه از کولر استفاده می‌کند و نه غذای خوب می‌خورد. من به آقا (این مطلب) را گفتم... آقا فرمودند: من چطور می‌توانم خوب زندگی کنم وقتی که می‌بینم مردم گرسنه هستند.
نازبانو
آقایان، کسی که فرمایش و گفته‌ی آیت‌الله خمینی را رد کند کافر و نجس است. کسی که دنبال یزید و عمالش برود هواپرست است.»
نازبانو
در بین ما، نوکران انگلیس فراوان هستند که توجهی به حفظ منافع مملکت و ملت ندارند...
نازبانو
من در این موقع به جنازه‌ی پدرم چشم دوختم و یک‌باره با صدای بلند فریاد زدم و جملاتی را که اعتقاد قلبی‌ام بود بر زبان آوردم. اما گویی که یک نیروی الهی، این عبارات را بر زبانم جاری کرد: پدر! شما پیش رسول‌الله روسفیدید. پدر! خودت بهتر از ما می‌دانستی که الدنیا سجن المؤمن و جنه الکافر (دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است) پدر! تو به آرزوی خود رسیدی. پدر! بخند. من هم به سعادتی که تو به آن رسیدی می‌خندم. اگر امروز سعیدی را کشتند، اما پسرانت که پنج سعیدی دیگرند راهت را ادامه می‌دهند و... مأموران ساواک با چشمان از حدقه درآمده، گویی لال شده بودند! هیچ حرفی نمی‌زدند و فقط به حرف‌های من گوش می‌دادند. بعد یکی از آنان گفت: اینجا هر چه دلت خواست بگو، اما بیرون از اینجا حرفی نمی‌زنی.
نازبانو
مراسم ختم شهید سعیدی به طولانی‌ترین فاتحه در نجف اشرف مبدل شد! حضرت امام برای اولین و آخرین بار همه‌ی مخارج مراسم ختم آیت‌الله سعیدی را بر عهده گرفت و چهل شب، خود ایشان صاحب عزای سعیدی شد! حتی مأموران دولتی عراق، چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند را قطع کردند ولی مراسمات ادامه یافت.
نازبانو
شجره ی طیبه در وصیت آیت‌الله سعیدی آمده بود که فرزندانش همگی اهل علم شوند. در زمان حیات ایشان هیچ کدام از فرزندان دروس حوزوی نخوانده بودند، اما بعد از شهادت پدر، هر کدام از آن‌ها یکی پس از دیگری به توصیه‌ی پدر عمل کردند. سید محمد، سید حسن، سید حسین و بعد سید محسن و سید روح‌الله راهی حوزه شدند. آن‌ها در ایام پیروزی انقلاب هر کدام به نحوی در خدمت انقلاب و اسلام قرار گرفتند. با پیروزی انقلاب وظیفه بود که در سنگرهای مختلف، برای حفظ دستاوردهای انقلاب تلاش نمایند. لذا همه‌ی برادرها در خدمت اسلام و انقلاب مشغول انجام وظیفه شدند. حضور در جبهه‌های جنگ، وظیفه‌ای بود که هیچ کدام از فرزندان و حتی برخی نوه‌های شهید سعیدی از آن غفلت نکردند.
نازبانو
۱۳۴۹ برگزاری چهل مراسم ختم برای شهید سعیدی در نجف از سوی حضرت امام و شرکت ایشان در تمامی مراسمات
javad
فدائیان ولایت
گروه نویسندگان
سفیر بیداری
گروه نویسندگان
غریب قریب: زندگینامه مهاجر افغانی شهید رجب غلامی
گروه نویسندگان
بی قرار
گروه نویسندگان
شهید گمنام ( ۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر)
گروه نویسندگان
تفسیر روی داربست
گروه نویسندگان
مجاهد بصیر (زندگی‌نامه و خاطرات سردار سرتیپ شهید حسن گودرزی)
گروه نویسندگان
راهیان علقمه، چهل روایت از دلدادگی شهدا به قمر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام
گروه نویسندگان
شهیدان زنده
گروه نویسندگان
سوی دیار عاشقان، چهل منزل در سفر به مناطق عملیاتی همراه با شهدا
گروه نویسندگان
هوری: زندگینامه و خاطرات سردار شهید علی هاشمی
گروه نویسندگان
مصطفی (زندگی‌نامه و خاطراتی از سردار سرلشکر شهید حجت‌الاسلام مصطفی ردّانی‌پور)
گروه نویسندگان
احمد
گروه نویسندگان
فاطمیون: زندگینامه و حکایت‌های شنیدنی از چهل شهید لشکر فاطمیون
گروه نویسندگان
مسافر ملکوت
گروه نویسندگان
تا شهادت
گروه نویسندگان
برای قاتلم؛ زندگی‌نامه و خاطرات سردار عارف شهید حاج علی محمدی‌پور
گروه نویسندگان
میثم، زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شکوری
گروه نویسندگان
کبوتران حرم
گروه نویسندگان
شیر کوهستان
گروه نویسندگان

حجم

۴۰۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

حجم

۴۰۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان