کتاب کمی درنگ کن
معرفی کتاب کمی درنگ کن
کتاب کمی درنگ کن نوشتهٔ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است. انتشارات شهید ابراهیم هادی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی زندگینامه و خاطرات شهید «رضا نادری».
درباره کتاب کمی درنگ کن
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی کتاب کمی درنگ کن زندگینامه و خاطرات شهید «رضا نادری» را گردآوری کرده است. این اثر در ۳۹ فصل نگاشته شده و عنوان این فصلها عبارت است از «حکایت آن جوان»، «میلاد»، «کودکی»، «راهنمایی»، «ورزش»، «تحول»، «مسابقات جوانان»، «اولین اعزام»، «جادهد خندق»، «آر پی جی»، «آخرین مسابقه»، «قناسه»، «دیدهبان»، «سنگر تیربار»، «اُعجوبه گمنام»، «معنویات»، «اطلاعات عملیات»، «اولین شناسایی»، «انتقال تجربه»، «جهاد با نفس»، «ماکت»، «نصر هشت»، «دو برادر»، «مجروحیت»، «مرد آسمانی»، «قبول قطعنامه»، «فروغ جاویدان»، «اردوگاه صادقین»، «چار زبر»، «حماسهٔ ماندگار»، «صیاد منافقین»، «مرصاد»، «شهیدان زندهاند»، «هدایت»، «دلنوشته»، «کمی درنگ کن» و «آخرین دلنوشته».
خواندن کتاب کمی درنگ کن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران زندگینامه و خاطرات شهدا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کمی درنگ کن
«خودروهای ارتش منافقین از گردنه چارزبر (مرصاد) تا پنج کیلومتر عقبتر، یعنی تا نزدیک گردنه حسنآباد در جاده متوقف بودند.
شهید صیادشیرازی طرح جابهجایی نیروها را توسط هوانیروز ارتش در همان روز چهارم مرداد اجرا کرد.
منافقین در محاصره کامل قرار گرفتند. قرارگاه عملیاتی مرصاد تشکیل شد. بیشتر یگانها ظرف کمتر از یک روز به منطقه غرب منتقل شدند. در سحرگاه چهارشنبه پنجم مرداد ۶۷ عملیات مرصاد آغاز شد.
عملیات از چندین محور آغاز گردید. مهمترین محور عملیات، همان تنگه مرصاد بود. حجم آتش سلاحهای سنگین و حمله هوانیروز ایران، تلفات آنها را افزایش داد.
از بیسیمهای آنها شنیده میشد که شش تیپ، یعنی بیش از ۱۵۰۰ نفر از نیروهای آنها در همین تنگه کشته و مجروح شدند. آمبولانسهای آنها باسرعت زخمیها را به عقب منتقل میکردند. یگانهای بعدی به سرعت جایگزین اینها میشدند.
استقرار نیروهای ما بر روی ارتفاعات، برتری نظامی ما را بالا برد. نیروهای منافقین که نه راه پیش داشتند و نه راه پس، به سوی دشت و ارتفاعات میگریختند. سختی کار این عملیات در تعقیب منافقین بود! رزمندگان همدانی در این عملیات خوش درخشیدند. آنها شهدای بسیاری دادند اما حلقهٔ محاصره منافقین را تنگتر کردند.
منافقین به ظاهر چهرهای شبیه رزمندگان داشتند. فارسی صحبت میکردند. در بیشتر مواقع، خود را به میان رزمندگان میرساندند و حتی برخی از آنها عملیات انتحاری انجام میدادند!
اما در میان آنها نیروهای سُست عنصر نیز زیاد بودند. بسیاری از آنها وقتی خود را در محاصره دیدند دست به خودکشی زدند. تعدادی از اسرای جنگی که به منافقین پیوسته بودند، با شروع درگیری پا به فرار گذاشتند.
با آتش سنگین نیروهای اسلام و با حمله شدید رزمندگان، در همان روز پنجم، شهر اسلامآباد و سپس شهر کرند آزاد شد.
قبل از حضور نیروهای ما، چند هلیکوپتر عراق وارد شهر کرند شده و سران منافقین را از شهر خارج کردند. تا چند روز نیروهای ما مشغول پاکسازی مناطق بودند. بسیاری از منافقین در شیار تپهها و دل کوهها مخفی شده بودند و...
منافقین در جریان این حمله بیشترین توان نظامی خود را از دست دادند. چهارهزار کشته و زخمی و پانصد اسیر از جمله تلفات آنها بود. بیش از پانصد خودروی زرهی و نفربر آنها منهدم شد. مقادیر زیادی سلاح و مهمات به غنیمت نیروهای ما درآمد.
خود سازمان منافقین اعلام نمود: از سیوسه نفر کادر اجرایی سازمان که در این عملیات حاضر بودند شانزده نفر به هلاکت رسیدند. آنها آمار بیش از ۱۳۰۰ کشته و ۱۵۰۰ زخمی خود را نیز تأیید کردند.
منافقین بعد از این حمله اعلام کردند که از شهرهای ایران عقبنشینی کردهاند. اما از نابودی ارتش خود حرفی نمیزدند. بعد از این حمله بیش از دوهزار نفر از اعضای منافقین که بیشتر در اروپا بودند از این سازمان جدا شدند و ضربات جبرانناپذیری به پیکره آنها وارد شد.
نکته قابل تأمل، نحوه عملکرد منافقین است. آنها با پای خود صدها کیلومتر وارد خاک ایران شدند.
رزمندگان ما توانستند با یاری خدا آنها را به راحتی محاصره نموده و تلفات سنگینی از این گروهک گرفته و انتقام خون شهدای مظلوم ترورها را بگیرند. و این از الطاف ویژه خداوند بود.
به هر حال صبح روز ششم مرداد و با پاکسازی منطقه، به تنگه مرصاد رفتیم. ساعت نُه صبح و در کنار دیوار راهدارخانه با پیکر غرق خون رضا مواجه شدیم. بچهها کنار پیکرش اشک میریختند. با دلی شکسته بدن او را به عقب آوردیم.»
حجم
۳۹۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۳۹۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه