کتاب سفیر بیداری
۴٫۵
(۸)
خواندن نظراتمعرفی کتاب سفیر بیداری
«سفیر بیداری» زندگینامه و خاطرات سردار بیداری اسلامی، روحانی شهید سیدمصطفی الحسینی است که به همت گروه فرهنگی انتشارات شهید ابراهیم هادی گردآوری شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
روی پلههای خانه فرش انداخته بودیم. نمای قشنگی پیدا کرده بود. آمد پیش من و گفت: «مامان جان میشود روی پله غذا خورد یا نماز خواند؟!»
تعجب کردم. گفتم: «نه!»
مکثی کرد و ادامه داد: پس این فرشها چیست که روی پلهها انداختید!؟ آخر روی پله فرش نمیاندازند. اینها را باید به فقرا بدهیم. مادر جان، ما نمیتوانیم روز قیامت جواب خدا را بدهیم.
همیشه به فکر فقرا بود. شنیده بود که امام کاظم (ع) فرمودند: «همانا مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیکی کردن به آنان در حد توانتان است و الّا (اگر چنین نکنید)، هیچ عملی از شما پذیرفته نمیشود.۵»
اخلاق اسلامیرا به تمام معنا رعایت میکرد. سر سفرهای که دو نوع غذا بود نمینشست! یا اینکه اگر مجبور بود، یک نوع غذا را برمیداشت و با رعایت آداب، مشغول میشد و میگفت: من فقط از این میخورم.
اگر در خانه چنین کاری میکردیم و سفره مفصل پهن میکردیم، به ما اعتراض میکرد. میگفت: مادر جان سفرهی یزیدی باز کردی!؟ خبر داری همسایهات شام خورده؟ بچهاش با شکم سیر خوابیده؟ مادر، اگر دو جور غذا داریم، یکی را بده همسایهای که ندارد.
البته معمولاً غذاهای ساده درست میکردم. اهل تجملات نبودم. ولی باز حرف پسرم را گوش میکردم.
بعضی وقتها از من ایراد میگرفت. میگفت: مادر جان، شما سه تا خدا داری؟! گفتم چی میگویی، مگر میشود؟!
گفت: «چرا نمیشود، شما من را خیلی زیاد دوست داری، این خدای اولت! بابا را خیلی دوست داری، این خدای دومت! مال و ثروت و طلاهایت را دوست داری، این هم خدای سومت!
بعد ادامه داد: هر چه که یاد خدا را دردل آدم کم کند جای خدا را میگیرد و به نوعی میشود خدای انسان.
هوری: زندگینامه و خاطرات سردار شهید علی هاشمی
گروه نویسندگان
فراتر از زمانگروه نویسندگان
شیر کوهستانگروه نویسندگان
سوسنگرد به جای منچستر؛ شرحی بر زندگی و شهادت اکبر چهرقانیگروه نویسندگان
فدائیان ولایتگروه نویسندگان
مصطفی (زندگینامه و خاطراتی از سردار سرلشکر شهید حجتالاسلام مصطفی ردّانیپور)گروه نویسندگان
برای قاتلم؛ زندگینامه و خاطرات سردار عارف شهید حاج علی محمدیپورگروه نویسندگان
بصیرت در روزگار سکوتگروه نویسندگان
تا شهادتگروه نویسندگان
مسافر کربلاگروه نویسندگان
بی قرارگروه نویسندگان
ترکش داغعباس روحی دهبنه
وصالگروه نویسندگان
مسافر ملکوتگروه نویسندگان
مهر مادرگروه نویسندگان
مجاهد بصیر (زندگینامه و خاطرات سردار سرتیپ شهید حسن گودرزی)گروه نویسندگان
شهیدان زندهگروه نویسندگان
حبیب خدا: خاطرات شهید حبیبالله جوانمردی شهید شانزده سالهی انقلاب اسلامیمحسن عمادی
پنجاه سال عبادتگروه نویسندگان
نوجوان پنجاهسالهگروه نویسندگان
سه دقیقه در قیامت
گروه نویسندگان
سلام بر ابراهیم (۱)گروه نویسندگان
من ادواردو نیستم!گروه نویسندگان
شنودگروه نویسندگان
عارفانهگروه نویسندگان
سلام بر ابراهیم (۲)گروه نویسندگان
پسرک فلافلفروشگروه نویسندگان
بازگشتگروه نویسندگان
شاهرخ حر انقلابگروه نویسندگان
راز رضوان؛ زندگینامه و خاطرات سردار مقاومت اسلامی عماد مغنیه (حاج رضوان)گروه نویسندگان
نفوذ در ایران
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
یک دل یک دریاگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
کد ۸۲گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
لواسان تا کانی مانگاگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
اسرائیل اسیرگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
شیخ عبدالکریمگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
نسیمی از ملکوتگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
از گود مافیا تا گود قتلگاهگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
آقای ایرانیگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
بامرامگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
بسیار عالی. کی میتونه تصور کنه یک جوون کم سن و سال این همه فعالیت داشته، کاش ما هم همچین بصیرتی داشتیم
یک آقا زاده نمونه❤
خوب بود
عالی . همیشه سر مزارشون میرم مادرشون رو هم میشناختم سال 98فوت کردن