دانلود و خرید کتاب کبوتران حرم گروه نویسندگان
تصویر جلد کتاب کبوتران حرم

کتاب کبوتران حرم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کبوتران حرم

«کبوتران حرم» چهل روایت از دلدادگی شهدا به امام رضا(ع) است که به همت گروه فرهنگی انتشارات شهید ابراهیم هادی گردآوری شده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: مهدی باکری در عملیات «رمضان» با سمت فرماندهی تیپ «عاشورا» به نبرد بی امان داخل خاک عراق پرداخت و این بار نیز مجروح شد. اما با هر نوبت مجروحیت، وی بدون احساس خستگی برای تجهیز، سازماندهی، هدایت نیروها و طراحی عملیات، شبانه‌روز تلاش می‌کرد. در عملیات «خیبر» زمانی که برادرش و معاونت لشکر عاشورا یعنی، حمید باکری، به درجهٔ رفیع شهادت نایل آمد، با وجود علاقه خاصی که به او داشت، بدون ابراز اندوه با خانواده‌اش تماس گرفت و چنین گفت: «شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانوادهٔ ما شده است.» سپس در نامه‌ای خطاب به خانواده‌اش نوشت: «من به وصیت و آرزوی حمید که باز کردن راه کربلاست، همچنان در جبهه‌ها می‌مانم و به خواست و راه شهید ادامه می‌دهم تا اسلام پیروز شود.» نقش مهدی باکری و لشکر عاشورا در حماسهٔ قهرمانانهٔ «خیبر» و تصرف جزایر مجنون و مقاومتی که آنان در دفاع پاتک‌های توانفرسای دشمن از خود نشان دادند بر کسی پوشیده نیست. در مرحلهٔ آماده‌سازی مقدمات عملیات بدر، اگرچه روزها به کندی می‌گذشت، اما مهدی با جدیت، همه نیروها را برای نبردی مردانه و عارفانه تهییج و ترغیب می‌کرد. او چونان مرشدی کامل و عارفی واصل، آنچه را که مجاهدان راه خدا و دلباختگان شهادت باید بدانند و در مرحلهٔ نبرد به کار بندند، با نیروهایش در میان گذاشت. چند روز قبل از عملیات بود. همه چیز برای شروع عملیات آماده بود. آقا مهدی مرخصی گرفت و در سفری کوتاه به مشهد مقدس مشرف شد...
دیدار با ملائک: زندگینامه و خاطرات سردار شهید جلیل ملک‌پور
گروه نویسندگان
احمد
گروه نویسندگان
غریب قریب: زندگینامه مهاجر افغانی شهید رجب غلامی
گروه نویسندگان
تا شهادت
گروه نویسندگان
شهیدان زنده
گروه نویسندگان
بی قرار
گروه نویسندگان
مهر مادر
گروه نویسندگان
مسافر ملکوت
گروه نویسندگان
پابرهنه در وادی مقدس : زندگینامه و خاطرات شهید سیدحمید میرافضلی
گروه نویسندگان
همسفر شهدا
گروه نویسندگان
مجاهد بصیر (زندگی‌نامه و خاطرات سردار سرتیپ شهید حسن گودرزی)
گروه نویسندگان
نوجوان پنجاه‌ساله
گروه نویسندگان
مهمان شام
گروه نویسندگان
مصطفی (زندگی‌نامه و خاطراتی از سردار سرلشکر شهید حجت‌الاسلام مصطفی ردّانی‌پور)
گروه نویسندگان
سفیر بیداری
گروه نویسندگان
شهید گمنام ( ۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر)
گروه نویسندگان
سوسنگرد به جای منچستر؛ شرحی بر زندگی و شهادت اکبر چهرقانی
گروه نویسندگان
قرار یکشنبه ها
گروه نویسندگان
حبیب خدا: خاطرات شهید حبیب‌الله جوانمردی شهید شانزده ساله‌‌ی انقلاب اسلامی
محسن عمادی
این مادر آن پسر
گروه نویسندگان
گمنام
۱۳۹۹/۰۳/۲۰

خیلی زیبا و تاثیر گذار بود اگر وقت نداشتید فقط داستان شماره ۶ این کتاب رو مطالعه کنید تا ذره ای با شهدا و مقامات آنها آشنا بشید

ثناگلی
۱۴۰۳/۰۶/۲۴

سلام امروز که داشتم این کتاب رو میخوندم یکی از دوستان برادرم مهمانشون شد ایشون که جانباز هم بودن تعریف میکردن که به خاطر شرایط بیماری ام روی ویلچر بودم یه روز که به زیارت آقا رفته بودیم به امام

- بیشتر
ایلیا
۱۴۰۳/۰۳/۱۲

کتاب خوبی بود در مورد تعدادی از شهدا ک به واسطه علاقه و توسل ب امام رضا عاقبت به خیر شدن انشالله ک امام رضا دست مارو بگیره و کمکمون کنه تا عاقبت بخیر بشیم و بعد از خوندن کتاب

- بیشتر
reyhaneh1
۱۴۰۳/۰۸/۱۸

السلام علیک یا امام رئوف یا امام رضای عزیز،❤️🌷🌷حتما بخوانید معنوی و زیبا روح شهدا شاد و إن شاالله به گونه ای باشیم از ما راضی باشند و یادشان گرامی💐💐💐

کار شهید سوختن و روشن کردن است.
چڪاوڪ
امام یگانهٔ روزگار خود است.
چڪاوڪ
می‌گویند عشق و عاشقی بازاری دوسویه است. تا از معشوق کششی نباشد تلاش عاشق به جایی نمی‌رسد.
چڪاوڪ
از امام رضا (ع) از حقیقت توکل سؤال شد، ایشان فرمودند: «اینکه جز خدا ازکسی نترسی.»
ارغوانی
کاغذی از داخل جیب این شهید گمنام پیدا شد. بعد از گذشت سال‌ها قابل خواندن بود. روی آن فقط یک بیت شعر نوشته شده بود: هر کس که شود بیمار رضا (ع) و الله شود دلدار خدا
shariaty
از امام رضا (ع) از حقیقت توکل سؤال شد، ایشان فرمودند: «اینکه جز خدا ازکسی نترسی.»
shariaty
شهید مدنی آمادهٔ اقامهٔ نماز بود. شنید که از صف اول جماعت می‌گویند: آقا نماز را تند بخوان. یک‌دفعه دیدم شهید مدنی تمام‌قامت برگشت. درحالی‌که قطرات اشک صورتش را پر کرده و از محاسنش سرازیر بود فرمودند: قارداش جان، می‌دانی می‌خواهی با چه کسی حرف بزنی؟!
shariaty
بسته‌ای را که از طرف فرماندهی سپاه بود به من تحویل داد. وقتی بسته را باز کردم بوی عطر تمام سنگر را گرفت! داخل بسته کاغذی بود که روی آن نوشته بود: «این پرچم حرم مطهر امام رضا (ع) است. آن را بر روی منارهٔ مسجد فاو نصب کنید.»
shariaty
حضرت صادق (ع) فرموده‌اند: «هر کس او [حضرت رضا (ع)] را با معرفت زیارت کند خداوند به او اجر هفتاد شهید در رکاب رسول‌الله (ص) خواهد داد.»
shariaty
به مادیات و دنیا علاقه‌ای نداشت. معتقد بود که وسایل زندگی باید در حد رفع مشکلات روزمره باشد.
shariaty
مولای ما علی ابن موسی الرضا (ع) فرمودند: «ایمان مؤمن، واقعی نیست، مگر آنکه سه خصلت در او باشد: سنتی از پروردگارش، سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش؛ سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است. سنت پیغمبرش، مدارا و خوش‌رفتاری با مردم است. اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است.»
کاربر ۱۹۳۶۲۱۴
آخرین نوشتهٔ شهیده نجمه قاسم‌پور در دفتر یکی بچه‌ها: دوست عزیزم! خوشبختی را نه بر تخت پادشاهی، بلکه در نمازهای عاشقانه و عارفانه باید جست‌وجو کرد.» ۱۳۸۷/۱/۸ سفر مشهد ـ نجمه قاسم‌پور
shariaty
یکی از آخرین پیامک‌هایی که اسماعیل برای دوستش فرستاده بود جملهٔ مقام معظم رهبری بود: «آن روزها برای شهادت دروازه‌ای داشتیم و این روزها معبری تنگ، هنوز هم برای شهادت فرصت هست دل را باید صاف نمود.»
shariaty
وقتی مادر پیکر فرزندش را می‌بیند، با گریه می‌گوید: «این محمد من است. خودش است. آمده است مشهد تا به آن عهدی که با من بسته وفا کند. او قول داده بود، این بار که از جبهه برگشت مرا به مشهد بیاورد. حالا هم از جبهه برگشته و به عهدش وفا کرده.»
shariaty
در پایان وصیت، متنی را برای سنگ مزارش نوشته بود: «ای برادر به کجا می‌روی، کمی درنگ کن! آیا با کمی گریه و خواندن یک فاتحه بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را که ما با رفتن خود بر دوش تو گذاشته‌ایم فراموش خواهی کرد یا نه!؟ اما مسئولیت ادامه دادن راه ماست. ما نظاره می‌کنیم که تو چه خواهی کرد!! والسلام، عبدالعاصی رضا نادری»
بهار
علی ابن موسی الرضا (ع)، در حدیثی می‌فرمایند: «زمانی بر مردم خواهد آمد که اگر عافیت را ده قسمت کنیم، نُه قسمت آن در کناره‌گیری از مردم است و یک قسمت دیگر آن در سکوت است. و در جایی دیگر می‌فرمایند: «از نشانه‌های فهم، بردباری و سکوت است.»
شهاب
امام رضا (ع) در مطلب مهمی به عبدالعظیم حسنی فرمودند: «سلام مرا به دوستانم برسان و به آن‌ها بگو شیطان را بر خویش مسلط نسازند. آن‌ها را به راستگویی و ادای امانت و سکوت دعوت کن. از دشمنی و مجادله در اموری که برایشان سودی ندارد بازدار. آنان را به دیدار یکدیگر فرمان ده؛ زیرا رفت و آمد آنان با یکدیگر موجب نزدیکی ایشان به من خواهد شد ...»
کاربر ۱۹۳۶۲۱۴
پدر تختی معروف به ارباب رجب یکی از زمین‌داران بزرگ در جنوب تهران بود. این زمین‌ها در زمان رضاخان برای احداث ایستگاه راه‌آهن تصرف شد! بدین ترتیب خانوادهٔ تختی تمام هستی خود را از دست دادند.
shariaty
در منطقهٔ شلمچه نقطه‌ای وجود داشت که چهارصد نفر از رزمنده‌های خراسان آنجا قتل عام شده بودند. مزدوران بعثی به این قناعت نکردند. بعد از شهادت آن‌ها، تانک‌ها را حرکت دادند و از روی جنازه‌های آن‌ها رد شدند. که بعدها حتی شناسایی آن‌ها هم ممکن نبود.
shariaty
طبق برخی اسناد تاریخی، وقتی حضرت رضا (ع) به شلمچه رسیدند، تأمل کردند و فرمودند: «روزگاری بهترین پیروان ما در این سرزمین مأوا می‌گیرند.»
shariaty

حجم

۲۸۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۹ صفحه

حجم

۲۸۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۹ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان